24 - 12 - 2022
بازی در نقش اپوزیسیون
مهران
کرمی
سخنان این روزهای رییسجمهور درباره شرایط اقتصادی و سیاسی کشور اگرچه از سری پرشور و زبانی بیپروا برمیآید ولی حکایت از مواضع فردی دارد که ترجیح میدهد در ماههای مانده به پایان دوره هشت سالهاش نقشی را ایفا کند که بیشباهت به رهبری اپوزیسیون نیست.
این سخنان شاید در بدو امر تحسین کسانی را برانگیزد که به بخشی از سیاستها و خطمشیهای نظام انتقاد دارند زیرا برخی از انتقاداتشان را از شخص دوم کشور میشنوند و احساس میکنند که حرفهایشان در سطح مدیریت کشور خریدار دارد ولی در واقع این امر نشان خطرناکی است از رفتارهای حساب شده یا بهتر است گفته شود حساب نشدهای که میتواند به پیامدهای نامعلوم ختم شود.
اصل این سخنان شاید از جهاتی قابل توجیه باشد و بسترساز دموکراسی تلقی شود؛ آن هم به این دلیل که اختلافنظر در سطح حکومت در ساز و کار سالم خود زمینهساز شفافیت سیاسی و پاسخگو کردن همه ارکان قدرت و کنشگران سیاسی و اقتصادی است اما باید به این نکته توجه داشت که کسی که خود را در موقعیت طلبکار قرار میدهد و مدعی است که
«دو گروه سیاسی متاسفانه طی ۲۵ سال گذشته اجازه حضور مردم را حتی برای یک بار در عرصه اقتصادی کشور ندادهاند» یا ادعا میکند که «وقتی احساس میکنند که خطر در کمین رانت آنها وجود دارد شروع به ارایه اطلاعات غلط به جامعه میکنند» خود در این هشت سال در کجای جغرافیای سیاسی جریانها و احزاب سیاسی قرار گرفته است؟
آیا به صرف یک ادعا عملکرد کسی در حوزههای اقتصاد و سیاست پاک میشود. آقای رییسجمهور باید پاسخ دهند که دستکم ۷۰۰ میلیارد دلار درآمد نفتی کشور در این هشت سال چگونه خرج شده است و پنج برابر شدن نقدینگی و چهار برابر شدن تورم در این دوره دستپخت چه کسانی است؟ آیا بانک مرکزی که مسوول کنترل و تنظیم نقدینگی در کشور است خارج از مسوولیت ایشان اسکناس بیپشتوانه روانه بازار میکند؟
آیا ریختن ثروت کشور به پای بنگاههای زودبازده و واردات بیرویه کالا که تولید داخلی را از تک و تا انداخته یا سرازیر شدن ارز دارو برای خرید کالاهای لوکس هم از منابع دیگر قدرت که رییسجمهور مدعی و متعرض آنها شده، صادر شده و اگر چنین ادعاهایی صحت دارد، چرا یک بار آنها را معرفی نمیکنند و دستکم به مراجع قانونی تحویل نمیدهند؟
آقای رییسجمهور شاید در سال اول یا حتی آغاز دوره دوم میتوانستند مدعی شوند که دیگر منابع قدرت در راه تحقق اهدافش سنگاندازی میکنند ولی در سال آخر این بهانه از کسی که بیش از هر رییسجمهور دیگری همراهی دیگر بخشهای حاکمیت را با خود داشته، پذیرفتنی نیست.
خوشمان بیاید یا نه این سخنان در ماههای پایانی ریاست جمهوری ممکن است این شبهه را ایجاد کند که سخن گفتن رییسجمهور از مردم نیز مصرف انتخاباتی دارد و ایشان مصمم شده که اسب زین کرده ریاست را تحویل کسی بدهد که بتواند اهداف سیاسی و جناحی شخص ایشان را برآورده کند.
اما نکته پایانی بنا به استدلال جناب رییسجمهور با ادعای اینکه « وقتی احساس میکنند خطر در کمین» رانت آنهاست شروع به دادن اطلاعات غلط میکنند، این است که آیا نمیشود همین نتیجهگیری را درباره خود ایشان کرد که زودتر از دیگران فریادشان بلند شده است.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد