بازار ارزان و بیخریدار

جهانصنعت – بازار سرمایه در روزهای پس از جنگ ۱۲روزه، بیش از آنکه با تحولات بنیادی شرکتها و صنایع هدایت شود، تحتتاثیر فضای روانی و سیاسی حرکت میکند. شاخصها حتی در سطوح ارزنده خود نتوانستهاند جذابیتی برای ورود تقاضای تازه ایجاد کنند و خروج سرمایه حقیقی از سهام و جابهجایی آن به ابزارهای کمریسکتر تصویر روشنی از نگرانی معاملهگران ارائه میدهد. این نگرانیها تنها محدود به شاخصها نیست و حتی صندوقهای درآمد ثابت نیز در واکنش به شرایط بازار و سیاستهای پولی، مسیر محافظهکارانهای در پیش گرفتهاند و ترجیح دادهاند بخشی قابل توجه از داراییهای خود را به سپردههای بانکی اختصاص دهند.
این تغییر رفتار نشان میدهد سرمایهگذاران در شرایط فعلی بیش از هر عامل دیگر به امنیت و نقدشوندگی اهمیت میدهند. فشار فروش گسترده در بازار، کاهش ارزش پرتفوی سهامی صندوقها و دخالتهای نهادهای دولتی در صنایع موجب شده است تمایل به سهام کاهش یابد و صندوقها بیشتر به ابزارهای تضمین شده و کمریسک روی آورند. به این ترتیب جریان نقدینگی از سهام به سپردههای بانکی و صندوقهای درآمد ثابت، نه صرفا نتیجه تحولات مالی بلکه واکنشی مستقیم به فضای عدم اطمینان اقتصادی و سیاسی است. در چنین شرایطی تحلیل رفتار بازار بدون توجه به عوامل بیرونی و ریسکهای ژئوپلیتیک ناقص خواهد بود. مذاکرات بینالمللی تهدید بازگشت تحریمها و تنشهای منطقهای همه به فضای بیاعتمادی دامنزده و باعث شده سرمایهگذاران محافظهکار حتی در شرایط ارزندگی شاخصها از ورود به بازار خودداری کنند.
از دریچه ارقام
بازار سرمایه در روز گذشته بعد از دو روز سبزپوشی به مسیر نزولی خود بازگشت و شاخص کل با افت ۱۹هزار و ۳۰۰واحدی معادل ۷۷/۰درصد در سطح ۲میلیون و ۴۹۴هزار و ۱۱۹واحد متوقف شد. شاخص کل هموزن نیز که تصویر دقیقتری از وضعیت کلی بازار ارائه میدهد با کاهش ۱۳۴۵واحدی معادل ۱۷/۰درصد به عدد ۷۶۹هزار و ۵۵۶واحد رسید.
بررسی کلیت معاملات نشان میدهد فضای بازار همچنان بیشتر تحت فشار عرضه قرار دارد. در پایان دادوستدها تنها ۲۸۰نماد مثبت باقی ماندند در حالی که ۴۸۰نماد با افت قیمت بسته شدند. ارزش صفهای خرید به حدود ۸۰میلیارد تومان محدود شد اما در سمت مقابل ارزش صفهای فروش به ۲۷۵۰میلیارد تومان رسید که نشاندهنده غلبه کامل عرضه بر تقاضا و تداوم فضای بیاعتمادی در میان معاملهگران است. در پایان معاملات ۷۰نماد در صف خرید و ۱۸۰نماد در صف فروش قرار داشتند که این ترکیب نیز از فشار فروش گسترده در بازار حکایت دارد.
از منظر مشارکت سهامداران، تنها ۳۶درصد از نمادها موفق به ثبت بازدهی مثبت شدند و در مقابل اکثریت بازار با افت قیمت مواجه شدند. ورود و خروج نقدینگی حقیقی نیز به وضوح نشاندهنده کاهش میل سرمایهگذاران به سهام بود. صندوقهای درآمد ثابت شاهد ورود ۲۱۵میلیارد تومان نقدینگی بودند در حالی که از سمت سهام، صندوقهای سهامی و حقتقدمها با مجموع ارزش معاملات ۳۷۱۰میلیارد تومان، خروج ۶۳۷میلیارد تومان پول حقیقی به ثبت رسید. این جابهجایی سرمایه بار دیگر تایید میکند که فعالان بازار در شرایط فعلی ترجیح میدهند نقدینگی خود را به سمت گزینههای کمریسکتر همچون صندوقهای درآمد ثابت هدایت کنند.
جمعبندی معاملات روز گذشته نشان میدهد که با وجود ارزندگی نسبی قیمتها و افتهای پیدرپی شاخصها، بازار همچنان با بحران اعتماد مواجه است. نسبت بالای صفهای فروش به صفهای خرید، خروج مستمر پول حقیقی و ضعف تقاضا در نمادهای بزرگ و کوچک همگی موید این نکتهاند که سرمایهگذاران بیش از آنکه به تحلیل بنیادی توجه کنند به فضای نااطمینانی سیاسی و اقتصادی چشم دوختهاند. بنابراین در کوتاهمدت احتمال ادامه روند فرسایشی یا در بهترین حالت نوسان محدود بازار وجود دارد.
ارزنده اما بیمشتری
نسبت قیمت به سود آیندهنگر بازار سرمایه در پایان مردادماه سالهای اخیر تصویر دردناکی از وضعیت فعلی بورس ارائه میدهد. این نسبت در سال ۱۴۰۰ برابر با ۷/۹واحد بود، در سال ۱۴۰۱ به ۱/۷ کاهش یافت و در سال ۱۴۰۲ نیز همان سطح ۱/۷ را حفظ کرد. روند نزولی در سال ۱۴۰۳ شدت گرفت و نسبت به ۲/۵ واحد رسید و در پایان مرداد ۱۴۰۴ نیز با ثبت عدد ۸/۴ میتوان گفت بازار در یکی از ارزندهترین نقاط تاریخی خود قرار گرفت. به بیان دیگر ارزشگذاری سهام اکنون به سطحی رسیده که از منظر تحلیلی میتواند فرصتی جذاب تلقی شود.
با این حال واقعیت بازار سرمایه ایران این است که سهامدار چندانی برای خرید و ورود تازه وجود ندارد. باوجود ارزندگی شاخصها و نسبتها، سرمایهگذاران در شرایط فعلی ترجیح میدهند جانب احتیاط را نگه دارند. دلیل اصلی این بیمیلی به خرید سهام، نه در متغیرهای بنیادی شرکتها بلکه در فضای سیاسی و ریسکهای بیرونی نهفته است.
مذاکرات ایران و آمریکا همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد و هر بار اخبار ضدونقیض پیرامون توافق یا بنبست بر ذهنیت معاملهگران سایه میاندازد. در کنار این، بحث مکانیزم ماشه و احتمال بازگشت تحریمهای بینالمللی از سوی اروپا یا آمریکا به شدت بر انتظارات منفی بازار دامن زده است. افزون بر این، افزایش تنشهای نظامی میان ایران و رژیمصهیونیستی نیز به نااطمینانیهای موجود افزوده و ریسک ژئوپلیتیک را به سطحی کمسابقه رسانده است. در چنین شرایطی بازار سرمایه حتی با وجود شاخصهای ارزشی جذاب، قادر به جذب تقاضای تازه نیست. فعالان بازار بر این باورند که تا زمان تعیین تکلیف پروندههای سیاسی و کاهش ریسکهای بیرونی، سهام همچنان یا در مسیر نزولی حرکت میکند یا در سناریویی خوشبینانهتر صرفا در محدودههای فعلی نوسان خواهد داشت.
به این ترتیب بورس تهران امروزه بیش از هر چیز قربانی فضای سیاسی شده است. این بازار از لحاظ بنیادی ارزنده است اما در غیاب خریدار و در سایه نگرانیهای سیاست خارجی از تحقق ظرفیتهای بالقوه خود بازمانده است.
تغییر خط درآمدثابتها
در ماههای اخیر صندوقهای درآمد ثابت با تغییر قابل توجهی در ترکیب داراییهای خود مواجه شدهاند و از مجموع حدود هزار همت خالص دارایی این صندوقها نزدیک به ۴۴درصد به سپردههای بانکی اختصاص یافته که رشد چشمگیری نسبت به میانگین دو سال اخیر یعنی ۳۸درصد نشان میدهد. این افزایش را میتوان تا حد زیادی با سیاستهای بانک مرکزی مرتبط دانست. فشار فروش اوراق دولتی به سیستم بانکی و سیاستهای کنترل ترازنامه باعث شده بانکها برای جذب منابع رقابت شدیدی داشته باشند و این امر صندوقها را به سمت سپردههای بانکی سوق دهد. نقدشوندگی بالای سپردههای بانکی نیز عامل دیگری در این گرایش محسوب میشود. در شرایط پرتنش اقتصادی پس از جنگ و نیاز یونیتداران به خروج از سرمایهگذاری مدیران صندوقها ترجیح دادهاند داراییهای خود را در ابزاری نگه دارند که امکان نقدشوندگی سریع و کمریسک را فراهم میکند. این حرکت همچنین انعکاسی از محافظهکاری سرمایهگذاران و تمایل به حفظ ارزش داراییها در محیطی پر از عدم اطمینان است.
در مقابل، سهم سهام در پرتفوی صندوقهای درآمد ثابت به حدود ۶۰همت یا ۶درصد کاهش یافته است در حالی که میانگین این نسبت طی سالهای گذشته نزدیک به ۸درصد بوده است. ریزش شدید قیمت سهام و کاهش ارزش بازار پرتفوی صندوقها یکی از دلایل اصلی این کاهش است. علاوه بر آن، دخالتهای نهادهای دولتی و چالشهای سودآوری در صنایع مختلف مانند تجربه اردیبهشت ۱۴۰۲، موجب شده بازدهی یونیتداران بهخصوص آنهایی که ریسکگریز هستند کاهش یابد و تمایل صندوقها برای سرمایهگذاری در سهام محدود شود.
به طور کلی، ترکیب جدید داراییهای صندوقهای درآمد ثابت نشاندهنده حرکت به سمت امنیت و نقدشوندگی است و همزمان ریسکپذیری آنها کاهش یافته است. در شرایط کنونی سرمایهگذاران و مدیران صندوقها ترجیح میدهند در سپردههای بانکی سرمایهگذاری کنند و از سهام فاصله بگیرند تا در محیطی پر از نوسان و نااطمینانی، امکان حفظ سرمایه و پاسخگویی به نیاز نقدینگی یونیتداران را تضمین کنند. این روند بیانگر تغییرات رفتاری محافظهکارانه در بازار صندوقهای درآمد ثابت است.