7 - 06 - 2022
این بهرهکشی است نه بهرهبرداری
مهتاب جودکی- در طول
۴۰ سال اخیر نزدیک به یک و نیم میلیون هکتار از جنگلهای شمال کشور از دست رفته است و «تنفس جنگلها» مطرح شد تا جنگلهای هیرکانی برای ترمیم خود ۱۰ سال زمان داشته باشند. جنگلهای بازمانده از دوران سوم زمینشناسی شرایط بحرانی را از سر میگذرانند و آنطور که کارشناسان و دلسوزان میگویند دیر اگر بشتابیم، سرنوشت دریاچه ارومیه برای این جنگلها هم تکرار خواهد شد. بهرهبرداری بیرویه از جنگلهای هیرکانی در این شرایط مثل خشکاندن دریاست برای گرفتن ماهی. سازمان حفاظت محیطزیست به اجرایی شدن این طرح که به ممنوعیت بهرهبرداری از جنگلها میانجامد، اصرار دارد و سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری هم از موافقت مشروط سخن به میان آورده. به نظر میآید مخالفت بخشی از بدنه این سازمان مراحل کارشناسی این طرح را طولانیتر کرده است و این کار ناخواسته تنها به دلالان چوب سود میرساند و به زخم جنگلها نمک میپاشد.
هیرکانی در حال نابودی
«حقیقت این است که جنگلهای هیرکانی در حال نابودی است.» این حقیقت راهادی کیادلیری، رییس انجمن علمی جنگلبانی ایران و رییس دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه آزاد عنوان میکند. وی که عضو هیات علمی دانشگاه علوم تحقیقات نیز هست وضعیت این جنگلها را اینطور تشریح میکند: شاهد مرگ گونههای خاص این منطقه هستیم از ۷۰ هزار هکتار رویشگاه شمشاد شمال کشور، تنها ۳۰ هزار هکتار مانده و باقی آن خشک شده و از بین رفته. این سرنوشت دیگر گونهها هم هست؛ بلوط بلند مازو، راش و… یک درون فروپاشی در این منطقه در حال رخ دادن است و با ادامه این رویه تا ۲۰ سال دیگر، آینده جنگلهای زاگرس برای جنگلهای شمال پیشبینی میشود.
کیادلیری بهرهبرداری از جنگلهای شمال کشور در شرایط وخیم امروز را به خون گرفتن از بیمار در حال استراحت تشبیه میکند و میگوید: کسانی که طرح تنفس جنگلها را رد میکنند و به نحوی با آن مخالفند، به نظر میآید که متوجه تعریف تنفس جنگل نیستند. آنها بهرهبرداری از جنگلها را فقط با برداشت چوب یکی میدانند اما بهرهبرداری از جنگلها در این شرایط، بهره کشی است.
با مطرح شدن تنفس ۱۰ ساله جنگلها، طرفداران و مخالفان طرح رودرروی هم قرار گرفتند. به عقیده کیادلیری، در برخورد با این مساله، نیروهای سازمان جنگلداری هم به سه دسته تقسیم شدند؛ افرادی که طرفدار تنفس جنگلها و رویکردهای جدید هستند، سنتیهایی که به این سیستم جدید عادت ندارند در برابر تحول مقاومت میکنند و دسته سومی که با نگاهی منفعتطلبانه به مخالفت با تنفس جنگلها اصرار دارند.
تنفس معنا ندارد
مخالفان طرح اما نظر دیگری دارند. علی سلاجقه، رییس پیشین سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری، رییس پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران هم مخالف تنفس جنگلهاست و معتقد است زمانی که انواع آلودگیها در جنگلها ایجاد شده به کار بردن عبارت تنفس دیگر معنا ندارد. وی الگوی برداشت چوب در جنگلهای هیرکانی را الگویی مناسبی میداند و معتقد است که تنک شدن جنگل، همان تنفس دادن به آن است. سلاجقه میگوید: طبیعت باید به نحو مطلوب مدیریت شود، جنگل هم از این قاعده مستثنا نیست. در تمام دنیا جنگل زدایی انجام میشود و بعد جنگل کاری مفید. وی طرح تنفس جنگلها را نوعی رفع مسوولیت عنوان میکند:«رفع مسوولیت مال زمانی است که توانایی مدیریت وجود ندارد و اجرای این طرح یعنی که دور جنگل حصار بکشیم تا کسی به آن کاری نداشته باشد».
وجود این نگاه در حالی است که موافقان طرح تنفس بر وجود طرح جنگلداری تاکید دارند و تنفس را حصار کشیدن دور جنگل نمیدانند. کیادلیری میگوید: «حرف ما این است که جنگل حتما باید مدیریت شود و برای این کار به طرح جنگلداری نیاز داریم، طرحی که به چوب گره نخورد.» با این وجود به نظر میآید سازمان جنگلها هم طرح مدیریت را با بهرهبرداری چوب یکی میداند.
حصار نکشیم، مدیریت کنیم
علی سلاجقه معتقد است که الگوهای مناسب مدیریت وجود دارد با اجرای آن هم جنگل حفظ شده، هم تنفس کرده؛ هم مدیریت شده. بر این اساس پتانسیل جنگلها سنجیده میشود و بعد براساس شاخصهایی که تعریف شده است در مناطقی بهرهبرداری انجام میشود. وی که سابقه ریاست سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری را در کارنامه خود دارد، میگوید: نمیشود بشر را از جنگل دور کرد و دورش حصار کشید. هر گاه دست بشر از مواهب الهی کوتاه شود، موضع گیری میکند و نتیجه بدتری میدهد. مگر انسان چند سال عمر میکند؟ میخواهد در این چند سال از جنگل هم استفاده کند، چرا باید جلوی او را بگیریم؟ باید با طبیعت آشتی کرد! جنگل هم مثل بیابان و دریا میتواند به طور علمی مدیریت شود.
سلاجقه تاکید میکند که نه خاک را مدیریت کردهایم و نه آب را و ادامه میدهد: سیلابی که اخیرا تهران و کرج را درگیر کرد، نشان میدهد که ما کمبود آب نداریم بلکه مدیریت آب بلد نیستیم. وی البته در گفتههایش به مساله نابودی جنگلها که دلیل اصلی سیلابهای اخیر بود، هیچ اشارهای نمیکند.
جنگل فقط چوب نیست
رییس انجمن جنگلبانی ایران اما تاکید میکند که منظور موافقان تنفس، این نیست که با این طرح دور جنگل حصار بکشیم و میگوید: بهرهبرداری از جنگل فقط برداشت چوب نیست. بجز چوب خیلی ویژگیهای دیگری دارد که میتوان از آن بهره برد: «توان جذب گردشگر، تنوع ژنتیکی، ارزش زیستمحیطی، تنوع جانوری و… مخالفان تنفس جنگل، طرح را با بهرهبرداری از جنگل اشتباه گرفتهاند؛ بهرهبرداری چوب!
براساس آمار سازمان جنگلها در طول ۹ سال (از سال ۷۱ تا ۷۹) در سطح کل جنگلهای شمال، میزان تجاوز به اراضی جنگلی در مناطق فاقد طرح ۷۸۴۱ هکتار و در داخل طرحهای جنگلداری ۱۰۶۵ هکتار بوده است. کیادلیری میگوید: از نگاه مخالفان، جنگلی که توانایی تولید چوب ندارد، نیاز به مدیریت ندارد و رها میشود. به محض اینکه بیلان جنگل منفی میشود، رهایش میکنند. اگر قرار بر این باشد که همه جنگلها را بعد از استفاده باید رها کرد. اما توسعه پایدار فقط وابسته به یک عامل نیست.چوب فقط یکی از کارکردهای جنگل است.
جنگلهای زاگرس رها شده
جنگلهایی که توانایی برداشت چوب ندارند، رها میشوند. این همان قانون نانوشتهای است که درباره ۹۰۰ هزار هکتار جنگلهای شمال کشور صدق میکند؛ جنگلهایی که چون چوبی برای بهرهبرداری ندارند، طرح مدیریت هم ندارند و رها شدهاند. جنگلهای زاگرس هم به همین سرنوشت دچار شدند و در نبود طرح مدیریت رها شدهاند و حال نابودیشان نزدیک است، چنانکه حتی در طرح تنفس جنگلها هم اسمی از آنها به میان نیامده است. رییس دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه آزاد هم با ابراز تاسف در اینباره میگوید: این جنگلها دیگر چوب ندارد و بهرهبرداران برنامهای برای آن در نظر نمیگیرند. با این نگاه غلط زاگرسی که چوب ندارد، چطور مدیریت شود؟
حکمرانی تبر در جنگل
در وضعیت کنونی جنگلها، کارشناسان و دلسوزان برداشت چوب جنگلها را غلط میدانند اما این کار از سوی سازمان در حال انجام است. جنگلهای شمال کشور ۶۵۰ هزار متر از چوب مورد نیاز صنایع را تامین میکند و این درحالی است که نیاز چوبی صنایع تنها حدود هفت میلیون متر مکعب است. به گفته رییس انجمن علمی جنگلبانی ایران به نظر نمیآید که آمار اعلامشده صحیح باشد چرا که ۶۵۰ هزار مترمکعب برداشت، میزان ناچیزی است و اصلا به میزان تخریبی که شاهد آنیم، نزدیک نیست.
کیادلیری بارها گفته که با از بین رفتن هر هکتار جنگل باید ۲۰۰ برابر کاشت و جنگل فقط درخت نیست و عناصر دیگری هم دارد که با احیا، جبران نخواهد شد و جنگلهای طبیعی، با دهها و بلکه صدها گونه به هم تنیده به یک تنوع زیستی ارزشمندی رسیدهاند. سلاجقه هم بر این عقیده است که جنگلی که سالهای سال از زندگیاش میگذرد، بعد از نابودی با کاشت چند نهال، دیگر جنگل نخواهد شد و میگوید: حتی ۲۰۰ برابر کاشتن هم کم است. یک نهال جای درخت تناوری که به حفظ خاک و آب کمک زیادی میکند را نمیگیرد.
آموزش نحوه تبر زدن در دانشگاه تهران
شنیدهها حاکی از آن است که دانشگاه سراسری تهران هم از ماجرای بهرهبرداری از جنگلها بینصیب نبوده و به نظر میآید علت مخالفتها با طرح تنفس جنگلها هم همین مساله باشد. براساس شنیدهها دانشگاه تهران هر ساله بدون پرداخت هیچ هزینهای دو هزار مترمکعب برداشت میکند.
اوایل سالهای دهه ۴۰ جنگل خیرود در نوشهر از طرف سازمان جنگلها و مراتع به مدت ۳۰ سال به دانشکده منابع طبیعی تهران واگذار شد و سپس برحسب مورد برای ۳۰ سال دیگر تمدید شد. کیادلیری در اینباره میگوید: هدف این نبود که در این جنگل بهرهبرداری و نحوه تبر زدن آموزش داده شود بلکه هدف ارایه مدلهای مدیریتی بود. اگرچه رییس این دانشکده میگوید که در حال حاضر دانشکده طرحهای جنگلداری تعریف میکند و این طرحها بعد از تایید سازمان جنگلها اجرایی میشود اما منتقدان بر این عقیدهاند که تاکنون طرح مدیریتی کارایی از سوی این دانشکده ارایه نشده و طرحها همه برای بهرهبرداری از جنگلها بوده است.
طرحهای غلط، در حال اجرا
رییس انجمن علمی جنگلبانی ایران هم معتقد است که طرحهای کنونی که در حال اجراست نیز اشکالات فنی عدیدهای دارد. وی میگوید: آماربرداریها، نحوه تحلیل اطلاعات، نحوه اجرای طرحها و ارزیابیها همگی اشتباه است.
به گفته وی، حتی اگر طرح تنفس جنگلها هم مطرح نمیشد، باید که در طرح مدیریت جنگل هر ۱۰ سال تجدیدنظر شود، این درحالی است که تاکنون چنین اتفاقی روی نداده و آنچه انجام گرفته هم طرحهای سمبلیک و بیتاثیر بوده. دلایل فنی بسیاری هست که ثابت میکند این طرحها تاکنون غلط و کپی طرحهای پیشین بوده است.
زمستان دو سال پیش بود که بعد از گذشتن نزدیک ۱۰ سال از زمان پیشنهاد توقف بهرهبرداری از جنگلها، «برنامه بهینهسازی پایش، حفظ، بهرهبرداری و مدیریت جنگلهای کشور» با ۱۰ ماده و سه تبصره به تصویب هیات دولت جدید رسید. تصویب برنامه بهینه اگرچه به نفع جنگلها بود اما منتقدان بسیار داشت. رییس دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه آزاد میگوید: در زمان تصویب این طرح هم انتقادات بسیاری مطرح شد چراکه بسیاری از کارشناسان و مسوولان معتقد بودند که در چند بند این طرح انحرافاتی وجود دارد. حتی ارزیابی درستی برای این طرح انجام نشد، چنانکه به تازگی دارند برای پایداری شاخص و معیار تعریف میکنند. رییس انجمن علمی جنگلبانی ایران به ماده«۶» این مصوبه به عنوان نمونه اشاره میکند و میگوید: براساس این ماده چوب حاصل از بهرهبرداری جنگل، صرفا از درختان آسیبدیده (شکسته، افتاده، ریشهکن، آفتزده) و عملیات پرورشی تامین میشود اما این ماده هم ایراد فنی دارد. هر آفتی به ضرر جنگل نیست. آفت درجات مختلف دارد و تایین سلامت درخت براساس پارامتری که عنوان شده غلط است. با وجود این مصوبه اما خیلی از درختانی که در این مدت قطع شدند نه شکسته شده بودند و نه بیمار.
تنفسی که ۳۰۰ میلیارد تومان آب میخورد
خداکرم جلالی، رییس سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری در نشستی خبری، اجرای طرح تنفس جنگلها را مشروط به دریافت سالانه ۳۰۰ میلیارد تومان اعتبار از سوی دولت دانسته و نسبت به پرداخت نشدن هزینه تنفس جنگلها هم ابراز نگرانی کرده است. درخواست چنین هزینهای درحالی است که کل بودجه صیانت از جنگلهای شمال ۲۹ میلیارد تومان بوده که بخشی از این اعتبار نیز هنوز تخصیص نیافته است. عضو هیات علمی دانشگاه علوم تحقیقات نیز در اینباره میگوید: بودجه صیانت از جنگلهای شمال حتی به اندازه درآمد یک باشگاه ورزشی هم نیست.
کیادلیری تاکید میکند که اگر بهرهبرداری را ممنوع میکنیم باید در عوض کمبود چوب را با واردات تامین کنیم و هزینه نگهداری و محافظت از جنگل را هم به سازمان بپردازیم.
به هر روی جنگلهای بلوط و جنگلهای هیرکانی در شرایط حادی قرار دارند، بهرهبرداری تجاری و قاچاق چوب کماکان انجام میشود و حال زمان استراحت جنگلها فرا رسیده است. طرح تنفس جنگلها هنوز تصویب نشده و در حال گذراندن مراحل کارشناسی است و رییس انجمن علمی جنگلبانی ایران هم میگوید: همیشه برای رفتن به سمتی نو انرژی، تلاش و زحمت و مطالعه سنگین لازم است البته نه مطالعه سمبلیک. باید زودتر این طرح را اجرا کنند اگرنه باید منتظر بود که مثل دریاچه ارومیه نابود شود و سر آخر هزینهای چند برابر صرف نجات دوباره آن شود.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد