گزارش جهان‌صنعت از حال ناخوش دریاچه ارومیه:

اینجا دیگر بوی دریا نمی‌آید

مهدیه بهارمست
کدخبر: 546488
دریاچه ارومیه به دلیل عوامل طبیعی و انسانی به شدت در حال خشک شدن است و این وضعیت می‌تواند عواقب جدی برای سلامت ساکنان و محیط زیست منطقه به همراه داشته باشد.
اینجا دیگر بوی دریا نمی‌آید

مهدیه بهارمست– اینجا دیگر بوی دریا نمی‌آید. دیگر خبری از آن قایق‌های رنگارنگ که هنگام غروب روی دریاچه شناور بودند، نیست. روزگاری در دریاچه ارومیه، صدای امواج پر خروش به گوش می‌رسید اما حالا تا چشم کار می‌کند، خشک است و خشک! ماهی‌ها مرده‌اند، باد نمکی می‌وزد، حال مردم ناخوش است. تصاویر ماهواره‌ای که به‌تازگی در رسانه‌ها منتشر شده حاکی از حال ناخوش دریاچه ارومیه است. با گرمای شدید و زودهنگام تابستانی و کمبود بارش و آب، روند خشکسالی دریاچه را شدت بخشیده است. دیگر خبری از آن زیبایی‌های همیشگی نیست گویی که زندگی در اینجا توقف کرده است؛ علل و عوامل مختلفی در نابود شدن این دریاچه وجود دارد از عوامل طبیعی مثل تغییرات اقلیمی و کاهش بارش‌ها گرفته تا عوامل انسانی مانند بی‌برنامگی مسوولان، سدسازی بی‌رویه و توسعه نادرست کشاورزی همگی دست‌به‌دست یکدیگر دادند تا دریاچه ارومیه رونق همیشگی را از دست دهد. ارومیه روزگاری دریاچه داشت اما حالا چیزی جز نمک باقی نمانده است. نمکی که می‌تواند نه‌تنها برای ساکنان بیماری‌زا باشد بلکه منجر به مهاجرت ۲۵‌میلیون نفر شود. اگر احیای دریاچه ارومیه متوقف شود و روند خشکی ادامه یابد باید منتظر پیامدهای گسترده‌ای مانند افزایش بیماری‌های تنفسی، کاهش بهره‌وری کشاورزی و مهاجرت اجباری شهروندان باشیم. این در حالی است که دریاچه ارومیه و احیای آن، یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های مردم است. آنقدر موضوع مهمی است که نامزدهای انتخاباتی هم از آن استفاده کردند تا بتوانند رضایت عمومی را جلب کنند. این دریاچه از دهه‌۸۰ به سمت خشکی رفت و امروزه در خطر خشک شدن کامل قرار دارد. طبق تحقیقات برخی دانشمندان غربی، علل طبیعی چیزی حدود ۴تا ۵‌درصد در خشک شدن دریاچه دخالت دارد اما سدسازی‌ها و حفرچاه‌های غیرمجاز، سهم بیشتری در نابودی این دریاچه زیبا دارند. اگر بخواهیم سیر خشکسالی آن را بررسی کنیم باید به سال‌۱۳۸۰ برگردیم.

تیری بر قلب دریاچه

برخی کارشناسان حوزه محیط‌زیست، یکی از عوامل اصلی نابودی دریاچه ارومیه را ساخت پل شهیدکلانتری روی آن می‌دانند. این پل در سال۱۳۸۷ با حضور رییس‌جمهور وقت یعنی احمدی‌نژاد افتتاح شد. هدف از ساخت این پل متصل کردن آذربایجان غربی و شرقی به یکدیگر بود. همین امر بنابر شواهد علمی باعث انسداد گسترده جریان آب، تقسیم آب ورودی به دو حوضه و افزایش میزان تبخیر و یکی از مهم‌ترین عوامل خشکی دریاچه بوده که به همین دلیل پیشنهادهای متعددی بابت اصلاح یا تخریب کامل این پل ارائه شده است اما متاسفانه مسوولان با فشارهای فراوانی که وارد کردند، خواستار این بودند هرچه سریع‌تر پل ساخته شود تا مسافت بین این دو شهر کاهش یابد. غافل از اینکه نمی‌دانستند پایه‌های این پل همانند تیری بر قلب دریاچه است.

از مهم‌ترین دلایل دیگر می‌توان به سدسازی‌های بی‌رویه و غیراصولی اشاره کرد. در استان آذربایجان غربی و ارومیه در مسیر رودهایی که به دریاچه ارومیه منتهی می‌شوند، ۲۲‌سد ساخته شده که تاکنون ۸‌عدد از آنها به بهره‌برداری رسیده است، در استان کردستان چهار ‌سد و همچنین در استان آذربایجان شرقی نیز ۳۶‌سد ساخته شده که ۲۲‌عدد از آنها به بهره‌برداری رسیده‌اند. نه‌تنها ایران بلکه یکی از نزدیک‌ترین همسایگان کشور هم در خشک شدن دریاچه بی‌تقصیر نبوده است. مقامات ترکیه‌ای با طرح‌های جاه‌طلبانه خود نه‌تنها طبیعت ایران بلکه عراق و سوریه را هم درگیر خود کرده‌اند. در کنار عوامل انسانی ذکر شده، شرایط اقلیمی و طبیعی هم در خشک شدن دریاچه ارومیه بی‌تاثیر نیست. افزایش دما و تغییرات اقلیمی از جمله دلایلی است که می‌توان به آن اشاره کرد. طبق آمارهای موجود، دمای هوای جهانی حدود دو تا سه درجه نسبت به قبل گرم‌تر شده است. همانطور که گفته شد، عوامل طبیعی حدود ۴ تا ۵‌درصد دخالت دارد اما تاثیر آن را نمی‌توان انکار کرد.

مخاطرات خشک شدن دریاچه

شاید اصلی‌ترین مشکل و اثر مخرب خشکی دریاچه ارومیه تبدیل شدن آب‌و‌هوای منطقه به شرایط گرمسیری و همچنین ایجاد بادهای نمکی است. در کنار موضوع پخش شدن نمک و ایجاد شوره‌زار، امکان هوازی شدن مواد سمی موجود در رودخانه که به دلایل مختلف وارد آب دریاچه شده‌اند، خطرات مختلفی مثل بیماری‌های تنفسی را به وجود خواهند آورد. حساسیت خشک شدن دریاچه ارومیه و ایجاد طوفان‌های نمک به اندازه‌ای بالاست که برخی کارشناسان معتقدند اگر دریاچه ارومیه خشک شود و طوفان‌های نمک گسترش یابد، نمکی که از این دریاچه بر می‌خیزد تا هزاران کیلومتر دورتر منتقل می‌شود و به شمال شرق کشور خواهد رسید. طبق داده‌های موجود و مطالعاتی که سال‌ها پیش توسط کارشناسان محیط‌زیستی غربی انجام شد، آنها به این نتیجه رسیدند که اگر دریاچه ارومیه خشک شود، نه‌تنها ایران بلکه منطقه را هم تهدید و باعث ایجاد مخاطرات وسیعی می‌شود.

احیا؛ از کاغذ تا عمل

طی سال‌های گذشته اقدامات متعددی برای حل معضل خشک شدن دریاچه ارومیه انجام شد. از کارزارها و تشکل‌های مردمی گرفته تا جلسات پیاپی در سطوح دولتی. با این حال اما روند خشکسالی نه‌تنها کاهشی نبوده بلکه سرعت هم گرفته است. سال‌هاست که کارشناسان هشدار دادند، طرح احیای دریاچه نیاز به مطالعه و اقدامات اساسی دارد اما متاسفانه مسوولان به جای حل جدی آن، طرح‌های مسکن‌وار را مبنای کار خود قرار داده‌اند.  سپردن دریاچه به دانشمندان بی‌تخصص و بی‌برنامه نه‌تنها چیزی را درست نکرده بلکه شرایط را روزبه‌روز بدتر هم کرده است. در چند سال اخیر، با روی کارآمدن دولت‌های مختلف، قول‌هایی درخصوص احیای این نمکزار رها شده داده شد اما بعضا بسیاری از آنها فقط در حد یک قول باقی ماند.

عیسی کلانتری، رییس سابق سازمان حفاظت از محیط‌زیست سال گذشته گفته بود: دولت سیزدهم، هیچ اقدامی برای احیای دریاچه انجام نداد. قرار بر این بود که حدود ۲‌میلیارد مترمکعب توسط این دولت به دریاچه اختصاص یابد اما متاسفانه این امر صورت نگرفت. او در ادامه با اشاره به خطرات خشک شدن دریاچه افزوده بود: «‌در سال۹۴یک‌سری بیماری پوستی و فشاری خون برای شهروندان اتفاق افتاد که از مخاطرات خشک شدن دریاچه است. اگر این روند ادامه‌دار شود ممکن است این امر به سایر نقاط کشور برسد و مشکل‌ساز شود.»

کارزار درخواست احیای دریاچه ارومیه

در همین راستا فعالان حوزه محیط‌زیست در کارزار بار دیگر دست به کار شدند و برای احیای دریاچه ارومیه در حال جمع‌آوری امضا هستند تا بلکه صدایشان به گوش مسوولان مربوطه به خصوص رییس‌جمهور برسد. این کارزار با عنوان «درخواست احیای دریاچه ارومیه» تاکنون ۵۷۴۴‌نفر آن را امضا کردند و هر لحظه در حال افزایش است.

در متن کامل این کارزار آمده است: «در نخستین سالروز پیروزی جنابعالی در چهاردهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری، ضمن تبریک، تلاش‌ها و توفیقات دولت شما در حوزه‌های سیاست داخلی، فرهنگی، اجتماعی و حتی اقتصادی بر همگان مشهود است اما با کمال تاسف باید گفت آنچه بر پیکره طبیعت کشور و به‌ ویژه دریاچه ارومیه رفته، تلخ‌ترین کارنامه‌ای است که تاکنون برای این دریاچه رقم خورده است.»

در ادامه این کارزار آمده: «کاهش ۵۱سانتیمتری تراز دریاچه ارومیه تنها در یک‌سال اخیر، رکوردی ناگوار و هشداردهنده بوده که متاسفانه به نام دولت شما ثبت شده است. تردیدی نیست که خود جنابعالی نیز همچون بسیاری از دلسوزان و متخصصان، به دلیل اصلی وخامت این وضعیت واقف‌ هستید و نیازی به تکرار چرایی آن ناشی از عدم انتخاب صحیح مسوولان کار نیست. ما، اعضای گروه شوردیدگان دریاچه ارومیه، متشکل از کنشگران محیط‌زیست، پژوهشگران مستقل، شهروندان دغدغه‌مند و مردمانی که زیستن در سایه این فاجعه را با گوشت و پوست خود احساس کرده‌اند، از شما می‌خواهیم با نگاهی فراتر از مرزهای استانی و با درکی ملی از عمق بحران، دستور احیای فوری، علمی و موثر دریاچه ارومیه را صادر فرمایید. دریاچه ارومیه که روزگاری نگین آبی ایران و زیستگاه هزاران گونه جانوری بود، امروز در بدترین وضعیت خود طی شش دهه گذشته قرار دارد. بستر خشک شده دریاچه، اکنون به کانونی از گردوغبار نمکی و سمی بدل شده است که سلامت میلیون‌ها ایرانی را تهدید می‌کند. طبق مطالعات علمی، این ذرات می‌توانند موجب شیوع بیماری‌های تنفسی، قلبی، کلیوی و اختلالات سیستم ایمنی شوند و دامنه آثار آن به فراتر از استان‌های آذربایجان، کردستان، زنجان و حتی کشورهای همسایه می‌رسد و البته که طبق مطالعات دانشگاه علوم پزشکی تبریز، بخشی از این بیماری‌ها هم‌اکنون نیز نمایان شده است. ما، امضاکنندگان این کارزار، معتقدیم احیای این دریاچه نه‌تنها یک اولویت زیست‌محیطی بلکه ضرورتی ملی و اخلاقی است. از جنابعالی می‌خواهیم هرچه زودتر تعارفات را کنار گذاشته و با بازنگری جدی در ساختار ستاد احیای دریاچه ارومیه و انتقال مسوولیت آن از استانی به سطح ملی و تشکیل ستادی مستقل، ملی و علمی، روند احیای دریاچه را از نو ساماندهی نمایید. استفاده از ظرفیت دانشگاه‌ها، مراکز پژوهشی، تجربه زیسته جوامع محلی و تخصیص منابع پایدار، گامی موثر در این مسیر خواهد بود. احیای دریاچه ارومیه، معیاری است از مسوولیت‌پذیری دولت‌ها در برابر آیندگان و بی‌تردید، وضعیت این دریاچه در پایان دوره دولت شما، یکی از مهم‌ترین شاخص‌های سنجش کارآمدی آن در حافظه تاریخی ملت ایران خواهد بود.»

احیای دریاچه؛ یک مطالبه عمومی

علی حاجی‌مرادی، نویسنده احیای دریاچه ارومیه در کارزار و کارشناس محیط‌زیست درخصوص هدف خود از ایجاد این کارزار به «جهان‌صنعت» گفت: هدف از ایجاد این کارزار، توجه و تمرکز روی مسائل محیط‌زیستی ایران است. اتفاقا بازخوردهای مطلوبی داشته است. امیدواریم این توجه منجر به اقدامات سازمان‌ها و نهادهای مسوول شود چراکه اگر بخواهیم پرونده دریاچه ارومیه را برای همیشه مختومه کنیم، دیگر امیدی برای احیای آن وجود ندارد. ناچارا باید برای احیای دریاچه امید داشت زیرا با وجود تمام اتفاقات تلخی که برای این دریاچه رخ داده اما هنوز جان دارد؛ فضای رفاه، معیشت و کرامت ساکنان منطقه حوزه آبریز را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد. اگر سد یا خاکریزی از دست رود، بحران آب تمام حوزه‌های دیگر مصرف آب، ده‌خرابه، آب‌ده چهارم و میان‌رود را نیز درگیر خواهد کرد. در شهرهایی که این حوزه آبریز قرار دارند مثل تبریز، ارومیه، مهاباد، میاندوآب و… در طولانی‌مدت با بحران بسیار بزرگ‌تری همچون آنچه در همدان و تهران تجربه شده، مواجه خواهیم شد.

وی درباره علت اصلی خشک شدن دریاچه ارومیه افزود: به نظرم عدم تعادل بین منابع و مصارف آب در حوضه علت اصلی نابودی دریاچه است. در تمامی حوزه‌های آبریز کشور، یک حجم مشخصی از منابع آب وجود دارد که باید در برابر آن، حجم مشخصی از مصارف را در این خصوص تعریف شود. طبق استانداردهای بین‌المللی، نسبت مجاز بین مصرف و منابع آب ۴۰‌درصد است. در حالی که از اوایل دهه‌۸۰ در بسیاری از حوضه‌ها، حتی در برخی موارد پیشتر این عدد را به ۸۰‌درصد رسانده‌ایم یعنی دو برابر ظرفیت استاندارد مصرف کردیم.  در استان تهران که اکنون یکی از موضوعات مهم در سطح کشور است، حوزه آبریز آن بیش از دو برابر ظرفیت منابع آبی خود، آب مصرف می‌کند. البته این آب با انتقال از سایر حوزه‌های آبریز تامین می‌شود. این نشان می‌دهد که با چه بحرانی روبه‌رو هستیم.این کارشناس محیط‌زیست در پایان اضافه کرد: برای احیای دریاچه ارومیه همانطور که گفتم منشأ مشکل، عدم تعادل بین منابع و مصارف است. بخش عمده این مصرف نیز مربوط به بخش کشاورزی است. اگر بخواهیم به شرایط گذشته بازگردیم، باید همه مراکز محاسبات را به گونه‌ای تنظیم کنیم که ۴۰‌درصد از مصارف آب کاهش یابد. از این کاهش، ۳۰‌واحد باید صرف تامین آب دریاچه ارومیه شود و ۱۰واحد دیگر، به توسعه و افزایش جمعیت شهری در حوزه آبریز اختصاص یابد. در غیر این صورت با شرایط مشابه تهران روبه‌رو خواهیم شد.

آیا امیدی برای احیا وجود دارد؟

محمد درویش، کارشناس محیط‌زیست درباره وضعیت فعلی دریاچه ارومیه به «جهان‌صنعت» گفت: متاسفانه درحال حاضر سطح تراز دریاچه به پایین‌ترین سطح خود رسیده است. تقریبا می‌توان گفت قسمتی که زیر پل میان گذر شهیدکلانتری وجود دارد هم کاملا خشک شده است. فعلا باید منتظر بارش‌های پاییزی باشیم وگرنه هیچ امکانی برای آبگیری دریاچه وجود ندارد. در میان مدت هم اگر قرار بر احیا باشد، باید به ۲۷‌بندی که در سال۱۳۹۲ توسط ستاد احیای دریاچه ارومیه تصویب شد، اجرا شود. در واقع ما باید به سمتی حرکت کنیم که در نظام اقتصادی حوزه دریاچه ارومیه و اقتصاد آب محور تغییرات ایجاد کرده و از آن فاصله بگیریم یعنی معیشت‌هایی را برای مردم جایگزین کنیم که وابسته به آب نباشد.

وی افزود: باید ۴/‏۱‌میلیارد مترمکعب حقابه دریاچه را تامین کنیم و کشاورزی و صنعت بر مبنای حدود ۳میلیارد مترمکعب جریان داشته باشد، از سوی دیگر حدود ۶۰۰‌میلیون مترمکعب را هم برای حق شرب مردم سه استان آذربایجان شرقی و غربی و کردستان در نظر بگیریم.

درویش درباره اثرات سدسازی بی‌رویه در ایران و ترکیه بر دریاچه ارومیه اضافه کرد: در حوضه دریاچه ارومیه ۱۰۵‌سد ساخته شده که ۱۰۳مورد از آنها افتتاح شده است و مجموع مخازن آنها حدود ۷/‏۴‌میلیارد مکعب گنجایش دارد بنابراین سدها یکی از مهم‌ترین عوامل نابودی دریاچه ارومیه هستند. به‌دنبال سدسازی، اراضی کشاورزی توسعه پیدا کرده و تعداد چاه‌ها هم از حدود ۷‌هزار حلقه به بیش از ۹۰‌هزار حلقه افزایش پیدا کرده است. مجموع این دو عامل باعث نابودی دریاچه ارومیه شده است. از سوی دیگر سدسازی‌های ترکیه هم باعث نابودی منابع آبی سوریه شده و گردوغبار حاصل از آن، روی ایران هم تاثیر گذاشته است.

وی ادامه داد: مهم‌ترین مساله‌ای که درخصوص احیای دریاچه نادیده گرفته شده یک‌سری مجموعه رفتارهاست؛ منظور همان تفکری است که وابستگی معیشتی به منابع آب و خاک را تشدید کرد. دو وزارتخانه نیرو و جهادکشاورزی که خودشان در این امر مقصر بودند، مسوول احیای دریاچه شدند.

طبیعتا چنین تفکری نمی‌تواند برای حل بحران اقدامی کند. باید به سمتی حرکت کنیم که حضور یک شخصیت را ایجاد کنیم که باعث کاهش وابستگی معیشتی به منابع آب و خاک شود. اکوتوریسم، صنایع سبز، استحصال انرژی خورشیدی، افزایش مبادلات تجاری با کشورهای همجوار در حوضه دریاچه ارومیه، از جمله مساله‌ا‌ی است باید به سراغ آنها برویم.

وی درخصوص کارزارها و تشکل‌های مردمی برای احیای دریاچه ارومیه گفت: چنین کارزارهایی بی‌تاثیر نیستند. به هرحال اینها، مطالعه‌ای ایجاد می‌کنند که سیاستمداران احیای دریاچه را در اولویت خود قرار دهند.

وب گردی