ایران در دوراهی تصمیم
علیرضا کیانپور- تروئیکای اروپایی یعنی همان سه کشور اروپایی عضو برجام که در روزهای آغازین مهرماه امسال اقدام به فعالسازی مکانیسمماشه کردند، دیروز از ایران خواستهاند که در ارتباط با فعالیتهای هستهای خود شفافیت به خرج دهد؛ درخواستی که خروجی نشست مشترک وزیران خارجه این سه کشور بود که در حاشیه نشست گروه هفت در جنوب ایالت آنتاریو کانادا برگزار شد.
درخواست شفافیت تروئیکا از ایران
بنابر آنچه وزارت امور خارجه آلمان از طریق حساب کاربری رسمی خود در شبکه اجتماعی ایکس (توئیتر) اعلام کرده، «یوهان وادفول وزیر امور خارجه آلمان، ژان نوئل بارو وزیر امور خارجه فرانسه و ایوت کوپر امور خارجه و انگلیس در حاشیه نشست گروه هفت با یکدیگر دیدار کردند» و یوهان وادفول در بخشی از سخنانش در این نشست سهجانبه تاکید کرده که «پس از فعالسازی اسنپبک همچنان هم برعهده ایران است که شفافیت واقعی در مورد برنامه هستهای خود را تضمین کند.»
پافشاری برلین بر امکان احیای مذاکرات هستهای
وزیر امور خارجه آلمان اما در حالی در این مذاکرات با همتایان فرانسوی و انگلیسی خود خواستار شفافیت ایران در ارتباط با فعالیتهای هستهای شده که چند روز پیش هم در یک اظهارنظر مطبوعاتی در این رابطه اعلام موضع کرده و گفته بود که پیشنهاد تروئیکای اروپایی به ایران برای ازسرگیری مذاکرات هستهای کماکان پابرجاست. وادفول که در این رابطه با روزنامه آلمانی مورگنپست گفتوگو میکرد ضمن تاکید بر اینکه برلین، پاریس و لندن همچنان بر یافتن یک راهکار از طریق مذاکرات برای محدود کردن برنامه هستهای ایران پافشاری میکنند، گفته بود که اگرچه پس از بمباران تاسیسات اتمی ایران توسط آمریکا و اسرائیل، این کشور قادر به تولید سلاح اتمی در کوتاهمدت نخواهد بود اما «در نهایت باید از این امر هراس داشت و به همین دلیل ما از یک پیشبرد یک راهکار از طریق مذاکرات برای حلوفصل دائمی این مساله دفاع میکنیم.»
این دیپلمات ارشد آلمانی با تاکید بر اینکه تحریمهای جدیدی که درپی فعالسازی مکانیسمماشه بر اقتصاد ایران اعمال شد، تاثیر شدیدی بر اقتصاد این کشور خواهد گذاشت، مدعی شده بود که تهران در مذاکرات مربوط به برنامه هستهای اعتبار و شفافیت لازم را نداشت و به همین دلیل اعمال مجدد تحریمها تنها گزینه تروئیکای اروپایی بود. او همچنین با طرح این ادعا که ایران «تصمیم اشتباه مهمی» گرفته و این تصمیم ضربهای سنگین به ویژه بر مردم ایران وارد کرد، از پابرجا بودن پیشنهاد ازسرگیری مذاکرات سخن گفته و ابراز امیدواری کرده بود که «تهران مسیر جدیدی در پیش بگیرد»؛ امیدی که ظاهرا باعث شده این کشور و متحدان اروپاییاش در جریان نشست روز گذشته خود در حاشیه نشست گروه هفت نیز بار دیگر از لزوم ازسرگیری مذاکرات سخن بگویند و تاکید کنند که در صورت شفافیت بیشتر ایران در برنامه هستهای خود، کماکان میتوان با استفاده از ابتکارهای دیپلماتیک دست به اقداماتی موثر زد و بدین ترتیب زمینه خروج از بنبست کنونی را فراهم آورد.
مخالفخوانی مسکو علیه پالس مثبت تروئیکا
باوجود تاکید تروئیکای اروپایی بر اینکه هنوز هم میتوان با احیای مذاکرات، زمینه رفع تحریمها و حلوفصل پرونده هستهای ایران را فراهم آورد، به نظر میرسد روسها چندان تمایلی به همکاری در این راستا ندارند و این مواضع تروئیکای اروپایی ظاهرا موجب ناخرسندی روسها شده است. میخائیل اولیانوف که بهعنوان نماینده دائم روسیه نزد سازمانهای بینالمللی در وین از جمله آن دسته از دیپلماتهای خارجی است که پیوسته روند تحولات مربوط به پرونده هستهای ایران را دنبال میکند، دیروز بلافاصله پس از انتشار توئیت وزارت خارجه آلمان و اعلام خبر برگزاری نشست وزیران خارجه تروئیکای اروپایی درباره پرونده هستهای ایران، در این رابطه موضعگیری کرد و با انتشار پیامی در حساب کاربری شخصی خود در شبکه اجتماعی ایکس (توئیتر) خاطرنشان کرد که «روسیه، چین و ایران بازیگران اصلی در رابطه با برنامه هستهای ایران هستند.» این دیپلمات ارشد روس همچنین با تاکید بر اینکه تهران، مسکو و پکن «تا حد زیادی درمورد چگونگی پیشرفت اوضاع تصمیم میگیرند»، نوشت: «به اصطلاح تروئیکای اروپایی (انگلیس، آلمان و فرانسه) نیز حق دارند دیدگاه خود را بیان کنند اما توانایی آنها برای ایفای نقش مثبت بسیار مورد تردید است.»
راهکار خروج ایران از بنبست هستهای بهروایت علیمحمد نمازی
در شرایطی که باوجود سپری شدن قریب به دو ماه از فعالسازی مکانیسمماشه و بازگشت تمامی شش قطعنامه تحریمی شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه ایران، کماکان اقدام موثری ازسوی دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی در راستای حلوفصل اختلافات و جلوگیری از وخامت بیشتر اوضاع صورت نگرفته، یک نماینده پیشین مجلس معتقد است که ایران کماکان میتواند با استفاده از ابزارهای دیپلماتیک، پرونده هستهای را از بنبست کنونی خارج کند.
علیمحمد نمازی که در این رابطه با «جهانصنعت» به گفتوگو نشسته با اشاره به مجموعه تحولات چندماه گذشته بهویژه اقدامهایی که با ابتکار دونالد ترامپ با هدف پایان دادن به جنگ غزه و تغییر شرایط پرتنش خاورمیانه انجام گرفته، بر این باور است که مجموعه این تحولات اگرچه هنوز به نتیجه نرسیده اما منطقه را در مسیری متفاوت از گذشته قرار داده و طبیعتا ایران نیز چارهای جز همراه شدن با سیر تحولات ندارد. این عضو ارشد حزب کارگزاران سازندگی که معتقد است «این تحولات از منظر ژئوپولیتیک بیانگر گذار خاورمیانه از دوره جنگهای نیابتی به دوره جدیدی از دیپلماسی دولتمحور است»، میگوید: «بهعبارت دقیقتر مساله دیگر صرفا پایان جنگ غزه نیست بلکه پایان یک الگوی سیاست خارجی است. به این اعتبار، تهران در گذشته میکوشید از بحرانهای منطقهای برای کسب نفوذ و مشروعیت استفاده کند، حال آنکه اکنون همان بحرانها در حال حل شدن هستند و ایران نیز باید با این مسیر همراه شود تا بتواند کماکان در منطقه نقشآفرین باشد.»
جایگزینی توان میانجیگری و ظرفیتهای اقتصادی بهجای قدرت ایدئولوژیک
نمازی که معتقد است «نتیجه این تحولات، خاورمیانه را به سمت نظم جدیدی سوق میدهد که در آن قدرت، نه از ایدئولوژی بلکه از توان میانجیگری، ظرفیت اقتصادی و هماهنگی با محورهای جهانی بهدست میآید»، میگوید: «این لحظه برای جمهوری اسلامی دو معنای همزمان دارد؛ از یکسو شکست نمادین در ستونهای راهبردی و ازسوی دیگر فرصتی تاریخی برای خروج از انزوا و بازیابی ظرفیتهای ملی.» بدین ترتیب به نظر میرسد پرسش مرکزی در این شرایط پرسش از احتمالات پیشروی ایران در مواجهه با آمریکا و رژیم صهیونیستی است. پرسشی که اگر بخواهیم به دور از محافظهکاری و با ادبیات و زبانی صریح آن را مطرح کنیم، باید بگوییم که آیا کماکان این احتمال وجود دارد که بار دیگر شاهد شعلهور شدن آتش جنگ باشیم؟
نمازی در پاسخ به این پرسش «جهانصنعت» میگوید: «خطر حمله نظامی کم است اما فشارهای سیاسی و اقتصادی افزایش خواهد یافت و احتمالا عجلهای نیز در میان نخواهد بود.» او در عین حال بر این باور است که برای ایران، ادامه مواضع انفعالی و سپردن سرنوشت به زمان یعنی ادامه همان راهبرد «نه جنگ، نه توافق» که نتیجهای جز ادامه تحریمها درپی نخواهد داشت. او همچنین میگوید: «اما در صورت بهکارگیری عقلانیت و تدبیر سریع ازسوی تهران، میتوان به دست یافتن به دروازه نجات امیدوار بود.» این عضو ارشد حزب کارگزاران سازندگی که معتقد است «مسیر عملی برای استفاده از این فرصت، روشن و در دسترس است»، میگوید: «ما نیازمند پذیرش واقعیت میدانی و بازتعریف اهداف هستیم؛ حاکمیت باید بهصراحت اعلام کند که هدف اصلی ایران، حفظ موجودیت ملی، بازسازی اقتصاد و تضمین امنیت کشور است – نه تداوم حضور در میدانهای نیابتی. این شفافسازی نخستین گام برای ورود به هر نوع گفتوگوی جدی است.»
دیپلماسی بدون پشتوانه اجتماعی دوام نمییابد
این فعال سیاسی اصلاحطلب همچنین با تاکید بر اهمیت «استفاده از میانجیگران منطقهای و بینالمللی» بهعنوان «ضرورتی اجتنابناپذیر»، میگوید: «امروز کشورهای دارای اعتبار جهانی مانند کشورهای اسکاندیناوی بهخصوص سوییس و همچنین برخی دیگر کشورها ازجمله هند، کرهجنوبی، عربستان سعودی، قطر و … میتوانند در این راستا به ما کمک کنند.» او با تاکید بر اینکه «دولت ترامپ بهصورت فعال در صحنه بازگشته»، میگوید: «ایران میتواند از همین کانالها برای شکلدهی به یک مسیر گفتوگو با غرب بهره بگیرد؛ مسیری واقعگرایانه که بهجای تهدید، بر تعامل و منافع متقابل استوار باشد.» او با تاکید بر اینکه «کنار این تلاشهای دیپلماتیک، بازسازی پیوند اجتماعی و اعتماد داخلی شرط بقاست»، میگوید: «هیچ دیپلماسی پایداری بدون پشتوانه اجتماعی دوام ندارد. مذاکرات خارجی تنها زمانی معنا پیدا میکند که حکومت در داخل، مشروعیت و اعتماد عمومی را ترمیم کند. کاهش فشارهای امنیتی، توجه به معیشت مردم و شفافیت در تصمیمگیریها، پایه هر مصالحه پایدار است.» نمازی با بیان اینکه «اکنون نه زمان تردید است و نه تعلل» میگوید: «فرصت کنونی از دل تحولات خارجی پدید آمده و همین امر مسوولیت تصمیمگیران را دو چندان میکند.» او که معتقد است «استفاده از این فرصت، نیازمند شجاعت، انعطاف و درک لحظه است»، هشدار میدهد که «امتناع از بهرهگیری از این موقعیت، هزینههای اقتصادی و سیاسی سنگینی به همراه خواهد داشت.»
توافق بدون همراهی مردم فاقد مشروعیت است
نمازی همچنین با تاکید بر اهمیت «شفافیت» و «پاسخگویی» میگوید: «مردم باید بدانند چه توافقی در جریان است و چه منافعی برای کشور دارد. توافق بدون اطلاع و همراهی جامعه نه دوام دارد و نه مشروعیت.» او که معتقد است «ایران در حال حاضر میان دو انتخاب مخیر است»، میگوید: «یا از این پنجره دیپلماتیک برای بازتعریف سیاست خارجی و خروج از انزوا استفاده میکند؛ راهی که میتواند به احیای نقش ملی و کاهش فشارهای اقتصادی منجر شود یا فرصت را از دست میدهد و هزینه آن را در همه ابعاد خواهد پرداخت.» این عضو ارشد حزب کارگزاران سازندگی با تاکید بر اینکه «تاریخ به ندرت دوبار یک فرصت را پیشروی یک کشور میگذارد»، میگوید: «این بار نوبت تهران است که تصمیم بگیرد با تدبیر و دوراندیشی گام برداشته و از ظرفیتهای موجود، ظرفیت میانجیگری کشورهای خارجی و البته آمادگی موجود در داخل کشور برای توافق همهجانبه استفاده کند.»
اکنون وقت تصمیم است
این چهره سیاسی اصلاحطلب با اشاره به اظهارات چندی پیش دونالد ترامپ مبنیبر اینکه آماده شنیدن درخواستهای ایران است، گفت: «در حالی که ترامپ آشکارا آماده مذاکره جامع است، نباید در توهم قدیمی «مذاکره محدود برای توافق محدود» بمانیم چراکه سیاست خارجی یعنی بده بستان در راستای منافع و امنیت ملی.» نمازی در پایان گفت: «جمهوری اسلامی امروز در نقطهای ایستاده که هر روز تاخیر هزینهای چند برابر دارد. نه اروپا منتظر ما میماند، نه آمریکا؛ اگر در این لحظه تاریخی باز هم تصمیم نگیریم و به مسیر گذشته ادامه دهیم، نه توافقی شکل میگیرد و نه تحریمی برداشته میشود، فقط کشور بیش از پیش در چنبره بحران باقی میماند.»
