ایران به صحنه بازمیگردد
نادر کریمی جونی
پس از پایان جنگ ۱۲روزه، ققنوس ایران آرامآرام از خاکستر برمیخیزد. اعتراف مقامات ایرانی در مصاحبههای گوناگون نشان میدهد که در روزهای نخست ایران کاملا از وقوع جنگ رژیم صهیونیستی شوکه شده بود و دستکم در ۱۲ساعت یا به تعبیری در ۲۴ساعت نخست حملات واقعا نمیدانست که چطور و چگونه باید واکنش نشان دهد. اولین اقدام موثر و دلگرمکننده در ایران توسط رهبری و با انتصاب فرماندهان ترورشده انجام گرفت که مانع از فروپاشی شیرازه قوای نظامی و راهبردی کشور شد. در کنار آن بازگشت هیات وزیران و دولت به کار و حضور روسای سه قوه در محلهای کارشان، اندکاندک ثبات اوضاع را بیشتر کرد البته نمیتوان انکار کرد که حتی پس از گذشت هفتهها از پایان جنگ، هراس مقامات و حتی شهروندان ایرانی و بالاخص فعالان اقتصادی از ضربههای دریافت شده و احتمال وقوع مجدد جنگ آنقدر بالا بود که بسیاری از فعالیتها را در حوزههای اجتماعی و اقتصادی تحتتاثیر خودش قرار داده بود. چنانکه حتی وقتی قرار بود یکی از مقامات کشور با هواپیما سفر کند، این سوال مطرح میشد که آیا سفر با هواپیما بهویژه برای مقامات ارشد و میانی حکومت جمهوری اسلامی ایران امن و عاری از خطر است؟ پاسخ به این سوال همیشه مثبت نبوده و به همین خاطر است که گاهی و در مورد هواپیمای حامل برخی مقامات جمهوری اسلامی، جنگندههای ارتش آن را اسکورت کردهاند.
رفتهرفته اما کشورمان از این حالت هراس و بیاطمینانی نسبت به امنیت خارج میشود، اکنون دیگر هواپیمای مقامات توسط جنگندهها اسکورت نمیشود و مقامات ارشد دیدارهای عمومی برگزار میکنند در حالی که پیش از این دیدار عمومی برخی مقامات ارشد کشورمان لغو یا تجمیع شده بود. کسبوکارها نیز به روال گذشته خویش بازگشته و فعالان اقتصادی، سرمایهگذاران و کارآفرینان کمتر از احتمال وقوع مجدد جنگ سخن میگویند. در داخل هم کسی نمیگوید که «باز هم درست کنیم میآید و میزند.» این شرایط گواه آن است که دستکم در ایران و در میان فعالان حوزههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، تجدید واقع شدن جنگ آنقدر محتمل و در دسترس نیست که هراسانگیز یا منفعلکننده به نظر برسد بلکه همین صلح مسلمی که اروپا هم آن را در جنگ جهانی اول تجربه کرد، تا مدتهای طولانی- که معلوم نیست کی به پایان برسد- ادامه پیدا خواهد کرد.
به موازات تشدید و تعمیق فعالیتهای سیاسی- اقتصادی، فعالیتهای دیپلماسی و نقشآفرینی ایران در خارج از کشور نیز گسترش پیدا کرده و فعالتر شده است. در پی بالا گرفتن سطح تنش میان گروههای یمنی، اخیرا منابع اطلاعاتی سعودی فاش کردند که ایران برای میانجیگری میان رهبران و روسای قبایل یمنی و به ویژه طرفداران خود در یمن اقدام کرده است. این بدان معنی است که بعد از یک دوره احتیاط یا بیعملی، ایرانیها دوباره وارد میدان شدهاند و جبهه خود را بازآرایی و بازسازی میکنند، همچنین پس از یک دوره سکوت، اکنون حزبالله لبنان دوباره توان خود را در حوزههای سیاسی- نظامی بازسازی میکند و دستکم تاکنون از اجرای سیاستهای راهبردی ترامپ- نتانیاهو برای خلعسلاح خودش و حذف شدن از صحنه سیاسی- نظامی لبنان جلوگیری کرده است. این در حالی است که در همین ماههای گذشته بهویژه آمریکاییها قدمهای مهمی برای نابودی حزبالله لبنان برداشته بودند اما در هفتههای گذشته شیخ نعیم قاسم، رهبر این گروه بیشتر به میدان آمده، بیشتر سخنرانی کرده و نیروهای حزبالله یا هواداران ایشان در صحنههای مختلف بیشتر حضور پیدا کردهاند. در مقابل رژیم صهیونیستی هم به حملات خود- که ادعا میکند هدفمند است- ادامه داده و برخی چهرهها یا شبهنظامیان این گروه را هدف حملههای خود قرار داده اما این حملات تاثیر زیادی روی حجم و وسعت فعالیتهای حزبالله نداشته است.
نتایج انتخابات عراق بهطور کاملا آشکاری سنگینتر شدن گفته ایران در مناسبات منطقهای را به تصویر کشید که از میان حدود ۳۲۰کرسی پارلمانی این کشور، طرفداران و متحدان جمهوری اسلامی ایران توانستند بیش از ۱۹۰کرسی را از آن خود کنند که این امر شگفتی بسیاری از ناظران و تحلیلگران را برانگیخته است. در اینباره به ویژه تاکید میشود در حالی که ایالاتمتحده و متحدان عربش تمام تلاش خود را به اخراج گروههای شیعی و متحد ایران از صحنههای سیاسی معطوف کرده بودند و در گام دوم میخواستند خلع سلاح گروههای طرفدار ایران را بهعنوان مقدمه خلع سلاح حزبالله لبنان عملی کنند، نهفقط بیشترین کرسی پارلمان در یک انتخابات کاملا مشروع به هواداران ایران رسید بلکه تقریبا هیچیک از گروههای ضد جمهوری اسلامی ایران در انتخابات نتوانستند کرسی به دست آورند و کاملا از صحنه پارلمان و انتخابات عراق اخراج شدند.
واقعا جمهوری اسلامی ایران نمیتواند خوشحالی خود را از آنچه در عراق رخ داده پنهان کند. این نشان میدهد که باوجود همه آنچه بر ایران گذشته و میگذرد و تهدیدهایی که هنوز پایان نیافته و چشماندازی هم برای پایان ندارد، مساله بازگشت تحریمها، احتمال وقوع مجدد جنگ و… باز هم ایران نهفقط در مهمترین و راهبردیترین همسایه خود نفوذ تعیینکننده دارد بلکه میتواند به تداوم نقش منطقهای خویش خوشبین و امیدوار باشد. این در حالی است که در طرف مقابل ترامپ و نتانیاهو فقط از آنچه در جنگ ۱۲روزه به دست آوردند سخن میگویند. اتفاقا باز تکرار نابودسازی کامل تاسیسات و تواناییهای هستهای از سوی نتانیاهو بهویژه ترامپ فضایی را فراهم آورده تا ایران را با زیرکی همان حرفها را تایید و از نظارتهای آژانس بر مناطق آسیبدیده خود جلوگیری کند. در واقع ادعاهای ترامپ راه ورود آژانس به تاسیسات بمباران شده نطنز، فردو و… را مسدود کرده که غرب از این رویداد اصلا خوشحال نیست.
در چنین فضایی ایران حتی میتواند پیامهای تند به واشنگتن ارسال کرده باشد. تهران همچنان به همکاری با چین و روسیه و متحدان ایشان ادامه میدهد و از منفعل کردن واشنگتن، تلآویو و اروپاییها در اینباره لذت میبرد. توصیف نفتکش متعلق به آذربایجان- متحد رژیم صهیونیستی- در خلیجفارس پیامی به همکاران آمریکا و اروپا بود که وقت تلافی کردن گذشتهها فرا رسیده است.
تعجببرانگیز نیست اگر پیامی که دیروز پزشکیان برای بنسلمان فرستاد، حاوی مفادی خطاب به ترامپ باشد، هماکنون برنامهریزی شده که به زودی ولیعهد عربستان با ترامپ دیدار کند. پیامی که دیروز برای بنسلمان ارسال شد گرچه دارای موضوع محوری حج و همکاری در آن رابطه اعلام شده اما با توجه به تلاشهای مجدانه بنسلمان برای نقشآفرینی در مورد صلح تهران- واشنگتن بعید نیست پیام مفادی هم در این رابطه داشته باشد که انتظار آن است که با توجه به موفقیتهای اخیر برای ایران، این پیام از موضع ضعف نگاشته نشده باشد.

