ایران، ایران است
محمدصادق جنانصفت
انگار روزهای نخست حملههای تجاوزکارانه صدام حسین، دیکتاتور و مستبد عراقی در پیش چشم میانسالان و کهنسالان ایرانی زنده میشود. ایرانیانی که جنگ طولانی عراق علیه ایران را با همه پوست و گوشت و استخوان دیده و در آب و تاب آن زندگی کردهاند این روزها به جوانان و نوجوانان امید میدهند که جنگ فعلی با نظام اسرائیل سختتر از آن روزها نیست. جوانان اما میگویند نباید این روزها را با روزهای سال۱۳۵۹ در یک ترازو گذاشت و وزن داد. واقعیت نیز همین است. جنگ امروز علیه ایران از سوی کشوری بسیار خشن و زورگو و نیز زیادهخواه بر شهروندان ایرانی تحمیل شده است. از سوی دیگر در سال۱۳۵۹ شور انقلابی در میان جوانان ایرانزمین زنده شده و برای بیرون کشیدن این آب و خاک جان میدادند. شهروندان نیز از دادن مال خود و سختی کشیدن و زندگی با کوپن دریغ نمیکردند. ایرانیان دهه۶۰ برای استواری میهن با جان و مال در میدان بودند. در آن سالها ایرانیان دل در گرو برطرف شدن نابرابری و برپاشدن داد و دادگری داده و به سوی نیروهای بعثی یورش میبردند.
حالا و کمی مانده به میانه دهه۱۴۰۰ تا ۱۴۱۰ اما روزگار ایرانیان گونه دیگری شده است. ایرانیان در انتهای خط دراز بردباری و مدارا ایستاده و از دولت چهاردهم انتظار داشتند ناصافیها را برطرف و تیزیهای نابرابری را کند کرده و به داد کارگران و کارمندان و پیشهوران خردهپا و نیز دهقانان برسد. در میانه این خواسته شهروندان از دولت بوده و هست که اسرائیل به جمهوری اسلامی حمله و ایرانیان را با دردسر روبهرو کرد. شهروندان ایرانی اما باید به مدارا بیفزایند و این روزهای دشوار را پشتسر بگذارند. ایرانیان برای نگهداری سرزمین خود از چنگ بدخواهان آن راههای ایستادگی را پیدا کرده و از این راهها برای در امان ماندن میهن خویش استفاده کردهاند. ایرانیان نشان دادهاند هرگاه پای نگهداری از ایران در میان باشد بازهم برپا خاسته و جاده را برای ایرانخواهان استوار و ناب باز خواهند کرد. برای مردم ایران بسیار مهم است که ایران، ایران بماند و این را به دست میآورند. در پویش تاریخی چند هزار ساله، ایرانیان پشتسر گذاشتن از چموخم و سختیها را نیک آموختهاند و عبور از این روزها و سالهایی ناروشن که از سوی همسایهها و دیگران برایشان مهیا شده ناممکن نیست. ایرانیان اگر بدانند ایران، ایران میماند از جان و مال خود دریغ نمیکنند.