14 - 11 - 2019
اولویت مصالحه بر منازعه
پوریا غرایاق زندی*-به دنبال اظهارات محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران مبنی بر آمادگی ایران در مورد تبادل زندانیان ایران و آمریکا، تفسیرهایی از سوی کارشناسان مسائل ایران و آمریکا شده است. بسیاری از این کارشناسان این اعلام مواضع ایران را بهانهای برای انجام مذاکره با آمریکا دانستهاند. در حقیقت این اعلام مواضع جدید ضمن حل مسائل سطحی ماجرا یعنی مبادله زندانیان به دنبال هدف اصلی مساله یعنی نیل به مذاکره و در نهایت کاهش سطح تنش و نیل به مصالحه در روابط ایران و آمریکاست. اگر تحلیل این کارشناسان معطوف به واقعیت و حقیقت باشد و به نظر میرسد که این گونه باشد، این ابتکار عمل محمد جواد ظریف با توجه به شرایط ایران، یک تصمیم سازنده و عقلایی است.فرید ذکریا نظریهپرداز نئورئالیسم تهاجمی و سردبیر مجله نیوزویک آمریکا اساسا این گونه رفتار و اتخاذ اینگونه راهبردها را به معنای اولویت مصالحه و امید بر منازعه و ترس میداند. مهمترین پیام نهفته در کلام ذکریا آن است که بهرغم همه شرایط آنارشیک و تیرگی در روابط بازیگران و دولتها، حفظ همگرایی و راهبردهای همکاریجویانه منتفی نیست و این وضعیت میتواند شرایط را برای نرمال و طبیعی شدن روابط هر چند تدریجی و دیرهنگام فراهم کند. از منظر نشانهشناسی، این راهبرد و اعلام مواضع جدید ایران بیشباهت به مدل پیونگ یانگ در منازعه با واشنگتن نیست. مدل پیونگ یانگ، منازعه کرهشمالی و آمریکا را از مرحله جنگ سرد به مرحله صلح سرد انتقال داد. حال در صورت اعلام آمادگی واشنگتن در قبول مواضع تهران، غیرمنتظره نیست که منازعه تهران – واشنگتن نیز از مرحله جنگ سرد به مرحله صلح سرد راه یابد. مرحله صلح سرد متضمن به کار گرفتن ظرفیتهای دیپلماتیک است و میتواند از سطح تنشها و تیرگی در روابط بکاهد. به این ترتیب و با اعلام مواضع مطمئن ایران و با به کار گرفتن ظرفیتهای دیپلماتیک، توپ مصالحه و البته مذاکره در زمین واشنگتن قرار گرفته است. ضمن آنکه مصاحبه روز گذشته محمد جواد ظریف با شبکه فاکسنیوز آمریکا یعنی شبکه مورد قبول ترامپ همه شرایط ذهنی و ادراکی را برای این مذاکره فراهم کرده است. در این ارتباط هر گونه حصول نتیجه بستگی به کیفیت بازی آینده آمریکا دارد. حال و اگرچه الگوها و کنشهای رفتاری ترامپ و اعضای کابینه رادیکال او یعنی بولتون و پمپئو مبتنی بر دیپلماسی اجبار است، اما نتیجه مطلوب هنگامی به دست میآید که ترامپ بخواهد از حجم زیادهخواهی و مداخلات کارافزایانه پمپئو و بولتون در هرگونه انجام مذاکره محتمل با ایران بکاهد. فراموش نکنیم که همین زیادهخواهی پمپئو بود که کیم جونگ اون رهبر کرهشمالی را وادار کرد به ترامپ بگوید که برای مذاکره آینده پیونگ یانگ- واشنگتن نیاز به حضور پمپئو نیست. حال آنچه در این بین واجد اهمیت بیشتر است، کسب حداکثر فواید راهبردی و مطلوبیتهای دیپلماتیک طرفین در مسیر مذاکره است. محققا این مذاکره محتمل برای ایران با توجه به برقراری فشرده نظام تحریم میتواند متضمن گشایشی در عرصههای اقتصادی و همچنین تنفسی در فضای سیاسی باشد. برای آمریکا نیز میتواند از حجم بهانههای ترامپ و اعضای رادیکال و البته ضدایرانی کابینه او بکاهد، به ویژه آنکه این استراتژی میتواند برای ترامپ با توجه به انتخابات آینده ریاستجمهوری آمریکا در حکم برگ برنده باشد. حال باید دید که ترامپ و اعضای کابینه او چه واکنش و تصمیمی نسبت به پیامهای دستگاه دیپلماسی ایران نشان میدهند؟
*کارشناس روابط بینالملل
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد