7 - 09 - 2017
اوضاع شیشه نوشابهای
هومن جعفری- حقیقتش ما صبح داشتیم از دم پاساژ علاءالدین رد میشدیم، دیدیم شلوغ است. یک مقدار با ترس و لرز رفتیم جلو دیدیم دو عدد دستفروش یا مغازهدار با هم دعوایشان شده. یکیشان هم جلوی چشمان ما یک شیشه نوشابه را زد روی جدول و تبدیلش کرد به اسلحه سرد و رفت سمت آن یکی! خلاصه فهمیدیم مجلس فرهنگی است و جای بحثهای ما تازهکارها نیست. مثل بچه آدم سرمان را انداختیم پایین و به سمت روزنامه منعقد شدیم!
رسیدیم روزنامه، خبر آمد که پاساژ علاءالدین بابت کاربری طبقه هفتم پلمب شده! هر چه برای دوستان تعریف کردیم که بابا! ما آنجا بودیم، دو نفر با سلاح نیمهسرد داشتند همدیگر را میزدند. اصلا قصه ربطی به کاربری طبقه هفتم نداشت، مگر کسی گوش میکرد! نیم ساعت بعد خبر آمد که پلمب علاءالدین تکذیب شد! الان ما ماندهایم حیران و نالان و درمانده. اگر تکذیب شد، پس آن پلیسهایی که همکار ما از آنها سوال پرسیده بود و آمار پلمب شدن را دادند چه میگفتند! آن دو نفری که با هم دعوا داشتند قصهشان چه بود. شیشه نوشابه شکسته شده آخرسر چه سرنوشتی پیدا کرد؟ اگر استفاده شد، مقتول کجاست، قاتل کجاست! اگر استفاده نشد، پس چرا یک شیشه بدبخت را شکستند؟ شیشه بیچاره داشت زندگیاش را میکرد، نه کاری به کار کسی داشت، نه آزارش به کسی میرسید. بیچاره را الکی شکستند، بعد هم معلوم نشد پلمب کردند، پلمب نکردند، طبقه هفتم را ساختند، خراب کردند، دوباره ساختند، دوباره خراب کردند، زورشان به حاجی علاءالدین میرسد؛ نمیرسد، اگر میرسد شیشه نوشابه را چرا میشکنند، اگر نمیرسد، پاساژ را چرا پلمب میکنند که تکذیب شود. خلاصه اینکه اوضاع شیشه نوشابهای است.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد