انحراف‌های ساختاری در روند مرمت آثار تاریخی ایران

گروه فرهنگ و گردشگری
کدخبر: 534631
عباس تشکری، معمار و مرمتگر آثار تاریخی، هشدار داد که ورود افراد غیرمتخصص و نگاه پیمانکاری به مرمت آثار، باعث انحراف ساختاری و افت کیفیت مرمت شده و تاکید کرد مرمت باید بر پایه شناخت عمیق و احترام به هویت بنا و با نگرشی میان‌رشته‌ای انجام شود.
انحراف‌های ساختاری در روند مرمت آثار تاریخی ایران

جهان صنعت_یک مرمتگر از انحراف‌های ساختاری در روند مرمت آثار تاریخی ایران گفت؛ از واگذاری پروژه‌ها به افراد غیرمتخصص تا کمرنگ شدن نقش مرمتگر به‌ عنوان «حافظِ» بنا و تاکید کرد که مرمت نه‌تنها یک کار فنی، بلکه یک نگرش میان‌رشته‌ای است که باید بر پایه‌ شناخت عمیق و احترام به هویت بنا شکل بگیرد و نه برمبنای سرعت، رانت یا نگاه پیمانکاری.

عباس تشکری، معمار و مرمتگر آثار و بناهای تاریخی و استاد دانشگاه در گفت‌وگو با ایسنا با اشاره به دلایل افت کیفیت مرمت در سال‌های اخیر گفت: متاسفانه در سال‌های اخیر دلایل متعددی باعث شده تا روند شکل‌گیری مرمت اصولی، رنگ ببازد. یکی از مهم‌ترین این دلایل که اخیرا نیز مورد توجه رسانه‌ها قرار گرفته، ورود افراد غیرمتخصص به حوزه مرمت است. همانطور که دکتر رازانی نیز مطرح کردند، این روزها حتی به پزشک هم عنوان «مرمتگر» داده می‌شود، در حالی که این عرصه باید در اختیار متخصصان آن باشد. مرمت جایی برای مصلحت‌اندیشی ندارد. در واقع، مصلحت‌اندیشی نه‌تنها در حوزه مرمت جایز نیست، بلکه آسیبی جدی به میراث نسل‌های آینده محسوب می‌شود چراکه بسیاری از مرمت‌های غیراصولی منجر به تغییر سناریوی زیست، گونه‌شناسی و سبک‌شناسی معماری بنا می‌شوند. این موضوع فارغ از نوع کاربری بناست، چه آموزشی باشد، چه مسکونی، بهداشتی، خدماتی یا مذهبی. چنین دخالت‌هایی در مرمت، می‌تواند آسیبی جدی و جبران‌ناپذیر به ساختار اصیل اثر وارد کند. به‌ قول دکتر عباسی در یزد، گاهی مرمت نکردن بهتر از مرمت نادرست است.

تشکری ادامه داد: در بحث حفاظت، باید به دو نوع حفاظت توجه داشت؛ یکی حفاظت فیزیکی که وظیفه‌ آن بر عهده یگان حفاظت میراث است و دیگری حفاظت تخصصی و فنی که در حوزه مرمت جای می‌گیرد. حال اگر انتخاب مرمتگران علمی، آگاهانه و دقیق انجام شود و پروژه‌ها و خدمات در چارچوبی تعریف‌شده و شفاف صورت گیرد، بی‌تردید خروجی مرمت نیز باکیفیت‌تر خواهد بود. همواره به دانشجویانم می‌گویم که باید نسبت به بناهای تاریخی و داده‌های فرهنگی نیاکان خود حافظ باشند. این «حافظ بودن» دو معنا دارد؛ هم از ریشه «حفاظت» می‌آید و هم از ریشه «شاعرانگی». در اینجا «حافظ بودن» یعنی پاسداری از آثار تاریخی از یک‌سو و درک زیبایی‌شناسانه آنها از سوی دیگر. هر دو وجه در کنار یکدیگر معنا پیدا می‌کنند. باید با شور و شوق، با ذوق و درک عمیق از زیبایی‌ها، به تک‌تک بناهای تاریخی نگاه کنیم و بفهمیم که چرا آنها شایسته حفاظت هستند.

این مرمتگر اضافه کرد: اگر تمام این الگوها و ساختارها به ‌درستی تعریف شده باشند و مرمتگری انتخاب شود که هم متخصص باشد و هم شاعر، بی‌تردید مسیر درستی در پیش گرفته‌ایم. مرمت یک امر تخصصی است و نمی‌توان آن را به دست افراد غیرمتخصص یا سودجو سپرد. مرمتگر باید پیش از هر چیز، عاشق باشد و شاعر، نه کاسب و جاهل! این نگاه را باید در حوزه مرمت نیز داشته باشیم چراکه ورود نگاه پیمانکاری به حوزه مرمت، کلیدواژه‌ها و مفاهیم اصلی را کمرنگ کرده است. تا پیش از این، مرمتگر در قلب پروژه‌ها قرار داشت اما با ورود سازمان مدیریت، واگذاری گریدها و صدور صلاحیت‌ها، نگاه پیمانکاری جایگزین نگاه تخصصی شد و در نتیجه مفاهیم اصیل و اصولی به حاشیه رانده شدند. باید حافظ باشیم، حافظ آثار تاریخی، میراث‌مان و هویت‌مان. همانطور که ملک‌الشعرای بهار می‌گوید «از خود و از خانه حفاظت نکند/‏ نبود حافظ او، نیست خدای اکبر» این بیت نشان می‌دهد که «حافظ بودن» همواره و در همه اعصار، ارزشی والا داشته است. ما باید نسبت به منابع طبیعی، محیط‌زیست، معماری، داده‌های تاریخی و فرهنگی و هر آنچه هویت ما را شکل می‌دهد، حافظ باشیم، هم در معنای فیزیکی و هم در معنای عمیق و شاعرانه‌اش.

سایت خوان