30 - 11 - 2023
انجمن خیرین میراث فرهنگی و چالش تعارض منافع
دکتر عبدالرضا مهاجرینژاد*
نفس ایجاد انجمن خیرین میراث فرهنگی امری مثبت است و شاید لازم بود که حتی این کار در سالهای قبل اتفاق میافتاد تا نوع نگاه مردم به میراث فرهنگی زودتر تغییر مییافت.در سالهای گذشته نیز خیرین میراث فرهنگی هرچند به صورت غیررسمی و سنتی در کشور وجود داشتهاند. در گذشته زمانی که یک خیر به مرمت اثری تاریخی کمک میکرد از محل موقوفات فرد در سالهای آتی نیز مرمت آن بنا یا اثر تاریخی ادامه مییافت، یعنی درواقع علاوه بر اینکه خیر مسوولیت قبول میکرد که بنا را مرمت کند، برای آینده آن اثر نیز مبلغی را اختصاص میداد. بنابراین پیش از این نیز بحث فعالیت خیرین میراث فرهنگی در کشور وجود داشته است. این مساله و کمکهای مردم به حوزه میراث فرهنگی در سطح بینالمللی نیز وجود دارد. در دنیا اما این وظیفه را انجمنهای مردمنهاد برعهده دارند.
در حال حاضر انجمنهای زیادی در حوزه میراث فرهنگی و محیطزیست در دنیا فعالیت دارند و در زمینه آگاهیرسانی و در راستای جلوگیری از تخریب میراث فرهنگی و محیطزیست اقدام میکنند. این موسسات و انجمنهای مردمنهاد در گام بعدی در راستای مرمت اصولی و چارچوبمند میراث فرهنگی نیز مشارکت دارند.
اجازه بدهید نمونهای تاریخی از کمکهای مردمی به میراث فرهنگی در عرصه جهانی را ذکر کنم؛ در جریان جنگ جهانی دوم بسیاری از مردم آلمان با هدف جلوگیری از تخریب یا تاراج آثار موزهها به موزههای آلمان رفتند و آثار موزهای را به امانت گرفتند و پس از اتمام جنگ این آثار را به موزههای کشورشان بازگرداندند. بنابراین قصد دارم بگویم که همواره یک ساختار سازمانیافته مردمنهاد در همه جای دنیا در حوزه میراث فرهنگی وجود داشته و هر کشوری به شکلی و براساس ساختار اجتماعی و ویژگیهای فرهنگی خود اقدام کرده است.
در ایران خیریه در گذشته از طریق وقف برقرار بوده و در آمریکا کمکهای مردمی جریان داشته است. برای مثال بخشی از منابع مالی دانشگاه هاروارد به عنوان یکی از بزرگترین دانشگاههای جهان از سوی مردم تامین میشده است یا شاهد آن بودهایم که سرمایهگذار بزرگی مثل «بیل گیتس» بخشهایی از سرمایه خود را برای دانشگاهها و خیریهها صرف کرد. در ایران نیز نظیر این موضوع را در دانشگاه نوشیروانی بابل میبینیم. اگرچه چنین اقدامات نیکوکارانهای از پیش وجود داشته است، اما ساز و کاری باید برای این خیریهها وجود داشته باشد. به نظرم اینکه وزیر یا معاون وزیر میراث فرهنگی بخواهند به عنوان رییس انجمن خیرین میراث فرهنگی فعالیت کنند، یک نوع دخل و تصرف در این نوع انجمنهای مردمی محسوب میشود. توجه داشته باشید اینکه فردی معاون وزیر باشد، اما به عنوان رییس یک انجمن مردمنهاد نیز فعالیت کند فینفسه تعارضآمیز است. این تعارضات میتواند اعتماد مردمی را خدشهدار کند و از همه مهمتر ممکن است مبالغ اختصاصیافته به خیریه در زمینههایی که مورد نظر و تاکید دستگاه و نه فرد نیکوکار است، هزینه شود. به نظرم مستقل نبودن انجمن خیریه میراث فرهنگی همچنین میتواند باعث شود مدیران وزارت میراث در فعالیتهای انجمن دخل و تصرف کنند که این دخل و تصرف میتواند فکری، مادی یا از هر نوع دیگری باشد.
در بحث خیرین مدرسهساز شاهد آن هستیم که آموزش و پرورش برای ساخت مدرسه نقشه را در اختیار فرد نیکوکار میگذارد و فرد نیکوکار اقدام به ساخت میکند و دخالتی در روند اجرا صورت نمیگیرد. در واقع در خصوص فعالیت خیرین مدرسهساز ضوابط مشخصی شکل گرفته و دخالتی در روند اجرا نمیبینیم، اما مشخص نیست که آیا این ضوابط برای انجمن خیرین میراث فرهنگی نوشته شده یا خیر.
از سوی دیگر به لحاظ جنس کار، چنانچه انجمن خیرین میراث فرهنگی شروع به کار کند با توجه به اینکه خیرین در تمام استانهای کشور وجود دارند باید ساختار فعالیت مشخص باشد. همچنین نیازهای مرمتی میراث فرهنگی باید اعلام شود. اینکه گفته شده هزار بنا نیاز به مرمت دارند باید دید که آیا این بناها طرح مرمتی برایشان در نظر گرفته شده یا این اقدام صورت نگرفته است.
چنانچه فرد نیکوکاری بخواهد بنایی را مرمت کند لازم است از قبل طرح مرمتی وجود داشته باشد تا فرد براساس این طرح و به شکل اصولی بنا را مرمت کند. در غیر این صورت ممکن است مرمتها رنگ و بوی اقدامات سلیقهای بگیرند و نوسازی جایگزین مرمت شود. در نهایت باید توجه داشت که چالشهایی که امروز در خصوص مرمت پلهای اصفهان میبینیم و وضعیت ناخوشایند مرمتی در منطقه ۱۲، گویای نبود طرح مرمت و غلبه جریان مرمتهای سلیقهای در کشور است.
* مدرس دانشگاه و باستانشناس
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد