انجام وظیفه نبود؟
یکم– سختترین روزهای یک کشور کدام روزها هستند؟ واقعیت این است که دشوارترین روزها برای یک جامعه و کشور روزهایی است که وارد یک جنگ غافلگیرانه و از پیش نامعلوم میشوند. مردم یک سرزمین این روزها را به یاد و حافظه تاریخی خود میسپارند.
دوم– به این ترتیب باید روزهای جنگ رژیم صهیونیستی علیه ایران را بدترین روزهای مردم ایران بدانیم؟ همینطور است. ایرانیان در این روزهای سخت بردباری نشان دادند و همه ایرانیان با پذیرایی از شهروندانی که به هر دلیل از شهرهای خود رفته بودند همیاری کردند و نیز مردم ۲۶ استان طعم تلخ جنگ را چشیدند.
سوم– اما به نظر پس از سپری شدن چند روز از جنگ و ادامه آتشبس برخی مدیران دولتی به جای سپاس از خویشتنداری مردم شروع به تعریف از سازمانها و نهادهای تحت مدیریت خویش کردهاند. آیا این کار درستی است؟ بله. البته اگر سازمانهایی بوده و هستند که در روزهای جنگ فعالیت کردهاند باید دیده شوند اما پرسشهایی در اینباره وجود دارد.
چهارم– به طور مثال چه پرسش قابل اعتنایی وجود دارد؟ پرسش این است که از این دسته مدیران که هر روز چند نفر از آنها از شجاعت سازمان خود میگویند باید پرسید مگر قرار بود در روزهای جنگ وظایف روزمره خود را انجام ندهند؟ در روزگاری که سختیها به یک کشور هجوم میآورند مردم از مدیران و کارکنان نهادهای اقتصادی انتظار دارند وظایف خود را انجام دهند. مردم میپرسند آیا انجام وظیفه باید به تمجید از خود منجر شود؟
پنجم– آیا همین پرسش وجود دارد؟ البته یک چشمانداز نامناسب این است که مدیران صدها سازمان و دستگاه دولتی بخواهند در این عرصه مسابقه گذاشته و احیانا از نهاد دولت برای سازمان خود امتیاز بخواهند. فقط شهروندان هستند که باید تمجید شوند.