«جهان‌‌صنعت» احتمال وزیر شدن مدنی‌زاده به وزارت اقتصاد را بررسی کرد:

انتخاب دانش ناب اقتصاد

گروه اقتصادی
کدخبر: 534181
تا عصر چهارشنبه ۱۷ اردیبهشت، هیچ خبر قطعی درباره معرفی وزیر اقتصاد دولت چهاردهم منتشر نشد.
انتخاب دانش ناب اقتصاد

جهان صنعت –  تا بعدازظهر چهارشنبه ۱۷اردیبهشت که این گزارش آماده می‌شد هیچ خبر قطعی از رییس دولت چهاردهم و اینکه چه شخصیتی را برای رسیدن به وزارت اقتصاد معرفی خواهد کرد دیده نشد. آخرین خبرها این بود که علی طیب‌نیا وزیر اقتصاد دوره اول ریاست‌جمهوری حسن روحانی به هر دلیل قبول نکرده به دولت چهاردهم بیاید. از سوی دیگر با کمرنگ شدن احتمال وزیر شدن برخی  اقتصاددانان دیگر نشان می‌دهد در شرایط امروز یعنی پنجشنبه ۱۸اردیبهشت سیدعلی مدنی‌زاده، رییس دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه شریف گزینه اصلی دولت پزشکیان برای معرفی به مجلس به‌عنوان وزیر پیشنهادی اقتصاد است.

با توجه به اینکه در روزها و هفته‌های تازه سپری‌شده درباره کارنامه و رزومه سیدعلی مدنی‌زاده بسیار نوشته و گفته شده، از این کار خودداری کرده و به سراغ بازتاب احتمال وزیر شدن او می‌رویم. دونکته به‌صورت محوری برای نقد انتخاب احتمالی مدنی‌زاده مطرح می‌شود؛ اول اینکه او در آمریکا درس خوانده و دوم اینکه سابقه اجرایی در کارنامه خود ندارد و اهل تئوری است.

مخالفان

دودسته از گروه‌ها با کاندیداکردن مدنی‌زاده برای تصدی مقام وزارت اقتصاد مخالفت دارند. گروهی از مخالفان سیاسی‌ هستند که بیشتر در مجلس قانونگذاری حضور دارند‌. گروه دیگر اقتصاددانانی هستند که با او به لحاظ تئوریک مخالفت می‌کنند. از مخالفان سیاسی سیدعلی مدنی‌زاده می‌توان به‌‌طور مثال به سارا فلاحی، نماینده مجلس اشاره کرد. به گزارش نخست‌نیوز در فیلمی که منتشر شده است می‌گوید: «وزارت اقتصاد خیلی وزارتخانه مهمی است و رییس‌جمهور فردی را زودتر معرفی کند. شنیدم فردی مورد نظرشان بوده و او هم بچه‌اش متولد آمریکا بوده، شناسنامه آمریکایی داشته و اگر بیاید غیرقانونی است.

اقتصاددانان مخالف

حسین صمصامی، اقتصاددان و نماینده مجلس  که روزگاری در دولت محمود احمدی‌نژاد به‌طور موقت وزیر اقتصاد نیز شده بود یکی از مخالفان جدی مدنی‌زاده محسوب می‌شود. او در روز‌های گذشته حداقل دوبار به این گزینه واکنش منفی نشان داد. او با انتشار یک فیلم در فضای مجازی نوشت: «نوشین ‌هاشمی از بنیاد Hand و مرتبط با بنیاد آمریکایی صهیونیستی راکفلر از انتخاب دانشجویان نخبه ریاضی برای تربیت اقتصادی سخن می‌گوید. علی مدنی‌زاده نیز به‌عنوان نخبه ریاضی دانشگاه شریف، از طریق این بنیاد و بدون تحصیل پایه‌ای علم اقتصاد، در مکتب شیکاگو دکترای اقتصاد گرفت.» او از هشتگ شبکه نفوذ برای این پست استفاده کرد.

او سپس در پست دیگری نوشت: «آیا دکتر مدنی‌زاده را نفوذی می‌دانیم؟ خیر، ایشان را جوانی متدین و نخبه می‌دانیم اما بار‌ها در کلاس‌های درسی هم عرض کردم: علم اقتصاد، ریاضیات و حسابداری نیست بلکه از علوم انسانی و علم تحلیل رفتار است و باید مبانی آن را به‌شکل پایه‌ای با توجه به معرفت‌شناسی، هستی‌شناسی و انسان‌شناسی یاد گرفت.

انتظارمان قاطعانه این است که دولت تغییر رویکرد بدهد و فردی را بفرستد که حتما این مسیر را اصلاح کند و بحث کاهش نرخ ارز، مهار تخلفات روزمره بانکی را در دستور کار قرار دهد. هرکسی که باشد قطعا بدانید که با همان چارچوبی که همتی را استیضاح کردیم با همان چارچوب او را بررسی می‌کنیم. توصیه بنده به پزشکیان این است که دایره کارشناسی‌تان را بازتر کنید، حتما اقتصاددانان بهتری در کشور هستند که نگاه‌شان مکتب شیکاگو و آنگلوساکسون و لندنی نیست و همه‌چیز را در افزایش قیمت‌ها خلاصه نمی‌کنند.»

حسین راغفر که خود را اقتصاددان نهادگرا می‌داند نیز با حمله شدیدی به مدنی‌زاده مخالفت خود را آشکار کرده است. او به ایلنا گفته در این چند ماه گذشته اسامی برای تصدی وزارت اقتصاد مطرح شد که در واقع یک بازی بود و از روز اول مدنی‌زاده به‌عنوان گزینه اصلی برای وزارت اقتصاد انتخاب شد و در واقع اسامی دیگری که مطرح می‌شدند برای رد‌گم‌کنی بودند.

او درباره زمزمه‌های انتخاب «مدنی‌زاده» به‌عنوان وزیر اقتصاد کشور و حمایت جریان خاصی از اقتصاددان‌ها و فعالان اقتصادی از این شخص اظهار داشت: باید بگویم که آقای «مدنی‌زاده» کاملا همسو با اقتصادی است که امروز بر جامعه ما حاکم شده که به تعبیر خودشان یک اقتصاد رهایی بوده که به اقتصاد رفاقتی غارتی را دامن می‌زند و این تفکر را گسترش می‌دهد. وی ادامه داد: باوجود اینکه افرادی مدعی بودند در اقتصاد ایران هیچ‌کاره‌اند اما شاگردان آنها امروز از گزینه‌های وزارت اقتصاد هستند و تمام این بازی‌گردانی‌ها را نئولیبرال‌ها در اقتصاد کشور انجام می‌دهند.

یاسر جبرئیلی که او نیز همانند صمصامی و راغفر می‌اندیشد، گفته است‌: آیا از برادر مدنی‌زاده انتظار است که باید به تاریخ جنگ سرد و سیاست آمریکا برای توسعه لیبرال- دموکراسی و استفاده آمریکا از مکتب شیکاگو و اندیشه فریدمن به عنوان سلاح استعمار، مسلط و مشرف می‌بودند؟ آیا ایشان باید می‌دانستند که خانم نوشین ‌هاشمی، رییس بنیاد HAND نه یک خیّر عاشق توسعه ایران که یک فرد مرتبط با دولت جنایتکار آمریکا و عامل دستگاه سیاست خارجی آمریکا هستند که سیاست اعلام‌شده‌اش، به زانو درآوردن اقتصاد ایران است؟ آیا ایشان باید به ربط و ارتباطات خانم ‌هاشمی با پروژه استنفورد۲۰۴۰ و نانسی پلوسی و بنیاد راکفلر و هیلاری کلینتون و اهداف سیاسی اینها پی می‌بردند؟ آیا ایشان باید تاریخ شیلی دوران پینوشه را می‌آموختند و آگاهی می‌یافتند که وزارت خارجه آمریکا از محل بودجه جنگ سرد و با واسطه دو بنیاد فورد و راکفلر، تعدادی دانشجوی نخبه شیلی را در دانشگاه شیکاگو بورسیه کرد تا علم اقتصاد آمریکایی بیاموزند و با پیاده کردن این علم در وطن خویش، شیلی را قربانی استعمار و استثمار کنند آیا اساسا خود آن نخبه‌های شیلیایی از اینکه پشت صحنه بورسیه آنها وزارت خارجه آمریکاست آگاه بودند؟ یا تصورشان علم‌آموزی و خدمت به میهن بود و فورد و راکفلر را خیّر و خیرخواه می‌دیدند؟ ‏آیا برادر مدنی‌زاده باید از بیانیه ماموریت بنیاد HAND که عبارتست از: «ترویج دموکراسی آمریکایی در ایران» آگاه می‌بودند؟ تلقی‌ام این بوده که آقای مدنی‌زاده در حوزه سیاست خارجی ورودی ندارند و از برنامه‌های وزارت خارجه آمریکا و ربط و ارتباطات و اهداف شبکه‌ای که خانم نوشین ‌هاشمی در آن قرار دارند، بی‌اطلاع هستند.

موافقان

در برابر این گروه از مخالفان، گروه دیگری از اقتصاددانان می‌گویند: سیدعلی مدنی‌زاده دانشمندی شایسته است که می‌تواند اقتصادایران را از بدتر شدن نجات دهد. محمد طبیبیان اقتصاددان ایرانی در ذیل یک نوشته از محمد طاهری سردبیر تجارت فردا نوشته است: مدنی‌زاده را شایسته وزیر شدن می‌داند و البته  به او توصیه کرده به‌طور جدی به این مساله فکر کند.

امیر ناظمی، معاون وزیر وقت آذری‌جهرمی بین سال‌های۱۳۹۷ تا ۱۴۰۰ پس از طرح نام مدنی‌زاده در توئیتر نوشت: «چرا علی مدنی‌زاده برایم بسیار قابل احترام است؟ زمانی‌که از علی مدنی‌زاده عزیز خواستم تا عضو هیات عامل «سازمان فناوری اطلاعات ایران» شود، در صحبت‌هایی طولانی از من خواست تا استراتژی‌ها و دیدگاه‌هایم را با او طرح کنم و به شرطی که او مخالف‌شان نباشد، همراه خواهد شد. در حقیقت پرسش اصلی‌اش آن بود که چرا از او به‌عنوان اقتصاددان، چنین درخواستی کرده‌ام؟

در نهایت علی پذیرفت اما برای حکم اعضای هیات عامل سازمان فناوری باید پنج‌عضو کابینه نیز امضا می‌کردند، از جمله «وزیر اقتصاد» و «رییس سازمان برنامه.» وقتی این دو نفر می‌خواستند موافقت کنند، هردو اظهار کردند که به علی مدنی‌زاده، معاونت سازمان و معاونت وزارت اقتصاد را پیشنهاد داده‌اند اما او نپذیرفته است! آنجا بود که بیشتر به همکاری با او افتخار کردم. او برخلاف رویه معمول، انسانی توسعه‌گرا بود که نه شیفته سمت و صندلی بود و نه می‌خواست هر کاری را (حتی اگر دانش آن را نداشته باشد) بپذیرد.

داوود سوری، اقتصاددان و استاد پیشین دانشگاه صنعتی شریف از طرح نام مدنی‌زاده برای تصدی وزارت اقتصاد استقبال کرد. او با انتشار یک اینفوگرافیک از سوابق علمی و کاری مدنی‌زاده اظهار داشت: «شخصا به وی توصیه نمی‌کنم ولی اگر سید وزارت را بپذیرد از خودگذشتگی اوست و اعتبار بخشیدن به صندلی که بعد از مرحوم [سید محسن] نوربخش ساکنی لایق نیافته است.»

سیدامیر سیاح، از مدیران وزارت اقتصاد در دولت سیزدهم و معاون فعلی اقتصادی و تنظیم مقررات مرکز ملی فضای مجازی از طرح نام مدنی‌زاده استقبال کرد. او ضمن بازنشر فیلمی از دیدار نخبگان و دانشگاهیان با رهبر انقلاب مربوط به مهر۱۴۰۳ که مدنی‌زاده نیز یکی از سخنرانان آن بود، نوشت: «مهم‌ترین ویژگی وزیراقتصاد آینده، باید نوآوری در حکمرانی برای حل مشکلات قدیمی اقتصاد ایران باشد. این ویژگی در دکتر مدنی‌زاده کاملا وجوددارد. سپردن اقتصاد ایران به ایشان خبرخوشی برای جبهه رقابت و کارآفرینی خواهد بود.»

جمع‌بندی

با توجه به اینکه قرار است روز یکشنبه آینده وزیر اقتصاد بعدی دولت چهاردهم معرفی شود و با توجه به اینکه تا همین دیروز جز سیدعلی مدنی‌زاده کاندیدای جدی وجود نداشته است جمع‌بندی «جهان‌صنعت» از وزیر شدن یا نشدن سید‌علی مدنی‌زاده را ارائه می‌کنیم:

۱-‌ واقعیت این است که اقتصاد ایران در چاه و چاله‌های بزرگی گیر کرده است و باید برای بیرون آوردن اقتصاد از این سیاهچال‌ها راهی نو جست‌وجو کرد. تجربه نشان می‌دهد انتصاب کسانی که از دانش مدرن اقتصاد آگاهی ندارند و تنها به‌دلیل اینکه توانایی اجرایی داشته، یا اینکه امین رییس دولت یا اعضای اصلی دولت بوده‌اند و به وزارت گمارده شده‌اند کاری از پیش نبرده‌اند‌. اقتصاد ایران به دانش نو و تازه و کار‌آمد متکی به تئوری‌های برنده نیاز دارد. سیدعلی مدنی‌زاده این دانش مدرن را از بهترین دانشگاه اقتصاد جهان آموخته است و در صورتی که سد و بند بر سر راهش نگذارند این امید وجود دارد که از همه ظرفیت خودش برای اقتصاد استفاده کند. تئوری اقتصادی که مدنی‌زاده آموخته است در دنیا جواب داده و بسیاری از کشورها را درباره مهار تورم در کرانه ۲ تا ۵‌درصد کمک کرده است. علاوه براین تئوری پیشتاز اقتصادی راهبردهای رشد پایدار را نیز با استفاده از قانون‌های طلایی اقتصاد نشان می‌دهد.

۲- سید‌علی مدنی‌زاده تا دیروز و آماده‌شدن این گزارش در جایی نگفته و ننوشته است تمایلی به وزیر شدن ندارد یا از اینکه وزیر اقتصاد شود هراس دارد بنابراین باید به او کمک کرد در صورت وزیر شدن اقتصاد را از بن‌بست بیرون بیاورد. وی نشان داده است می‌خواهد برای کشور و ایرانیان فداکاری کند و قصد دارد دلسوزی به ایران را در عمل نشان دهد.

یکی از نخبگان دانش اقتصاد

وحید شقاقی‌شهری، اقتصاددان:

مدنی‌زاده شخصیتی سالم، مستقل و غیرحزبی دارد. از این حیث می‌تواند به اقتصاد کشور آرامش ببخشد. این استقلال علمی، همراه با دانش اقتصادی بالا، او را به گزینه‌ای شایسته برای وزارت اقتصاد تبدیل می‌کند. واقعیت این است که جمع شدن هردو ویژگی در یک نفر، کار دشواری است. اینکه فردی هم در مبانی نظری و تئوری‌های اقتصادی سرآمد باشد و هم در حوزه اجرا کارآمد عمل کند، در کشور ما به‌ندرت اتفاق می‌افتد. معمولا در دولت‌های مختلف، وزرای اقتصاد یکی از این دو جنبه را برجسته‌تر داشته‌اند. مثلا آقای دکتر طیب‌نیا بیشتر از منظر تئوریک و دانش اقتصادی برجسته بود، در حالی که آقای کرباسیان بیشتر سابقه و توان اجرایی داشت. این نشان می‌دهد که وزارت اقتصاد در عمل معمولا بر یکی از این دو بال تکیه داشته است. بنده ایشان را می‌شناسم و معتقدم از لحاظ درک، بینش و تسلط بر مبانی اقتصادی، جزو نخبگان کشور هستند. ایشان هم با مباحث کمی آشناست و هم بر تئوری‌های اقتصادی تسلط داشته و از شرایط کلان اقتصاد کشور درک خوبی دارد. سابقه همکاری ایشان با سازمان برنامه و بودجه و بانک مرکزی و عضویت در کمیته‌های اقتصادی این نهادها نشان‌دهنده جایگاه فکری ایشان است. از جنبه اجرایی ممکن است تجربه کافی در سطح کلان را نداشته باشند اما در ساختار وزارت اقتصاد راهکاری برای پوشش این نقیصه وجود دارد. معاونت کل وزارتخانه که در گذشته فعال‌تر بود، اگر احیا شود، می‌تواند وظایف اجرایی و هماهنگی بین‌دستگاهی را بر عهده بگیرد. وزیر در این صورت می‌تواند تمرکز بیشتری بر سیاستگذاری و راهبری اقتصاد کلان داشته باشد.

دکتر مدنی‌زاده شخصیتی سالم، مستقل و غیرحزبی دارد. وابستگی به جناح‌ها و باندهای سیاسی ندارد و از این حیث می‌تواند به اقتصاد کشور آرامش ببخشد. این استقلال علمی، همراه با دانش اقتصادی بالا، او را به گزینه‌ای شایسته برای وزارت اقتصاد تبدیل می‌کند. در این شرایط خطیر، وجود چنین فردی در راس این وزارتخانه می‌تواند بخش مهمی از مشکلات را مدیریت و حل‌وفصل کند.

نخبه اقتصادی می‌خواهیم 

کامران ندری، اقتصاددان:

با توجه به چالش‌های مدیریتی؛ وزارت اقتصاد، انتخاب یک نخبه اقتصادی به‌عنوان وزیر اقتصاد را گامی مثبت تلقی کرد. در حال حاضر نمی‌خواهم نظر خاصی درباره شخص آقای مدنی بدهم اما به‌طور کلی می‌توانم بگویم که وزارت اقتصاد از بعد تصمیم‌گیری‌ها و سیاستگذاری اقتصادی باید تقویت شود. در دوره‌های قبلی این بعد چندان قوی نبوده است.

مشکلات اجرایی و مسائل مربوط به شرکت‌های دولتی سایه‌ سنگینی بر فعالیت‌های وزیر اقتصاد  انداخته‌ است؛ به همین دلیل، هر فردی که بتواند این بعد سیاستگذاری را تقویت کند، به نظرم می‌تواند وزیر اقتصاد موفقی باشد. در چنین شرایطی انتخاب یک نخبه اقتصادی به‌عنوان وزیر اقتصاد می‌تواند بیشتر از انتخاب یک مدیر باتجربه مثمرثمر باشد. ندری در پاسخ به این سوال که آیا انتخاب آقای مدنی به‌عنوان وزیر اقتصاد می‌تواند مفید باشد؟ گفت: بله، به نظرم اگر ایشان توانایی‌های لازم را داشته باشند، می‌تواند مفید باشد. چون وزارت اقتصاد در حال حاضر در زمینه سیاستگذاری اقتصادی کمی ضعیف عمل کرده است و به یک تغییر و تحول نیاز دارد. اگر ایشان بتوانند این تغییرات را به خوبی پیاده‌سازی کنند، به‌طور قطع تاثیر مثبتی خواهد داشت.

سایت خوان