13 - 06 - 2017
انتخابات ۹۶ رفراندوم بود
محسن صفاییفراهانی با کارنامهای از معاونت وزیر و نمایندگی مجلس و معاونت ریاستجمهوری در دوران اصلاحات امروز در کسوت یک تحلیلگر مسایل سیاسی ایران آینده کشور در دور دوم روحانی و وضعیت شهرداری تهران را مورد بررسی قرار داده است.
وی از معدود چهرههای ایران است که در چند حوزه مختلف سیاست، اقتصاد و ورزش فعالیت داشته است. مردی که به رویکردهای تکنوکراتیک شهره است، امروز در برابر سوالاتی که به احتمال حضور مجدد او در سمتهای اجرایی اشاره میکند، میخندد. صفاییفراهانی از اینکه در نظرسنجیهای توئیتر به عنوان بهترین گزینه برای شهرداری تهران از سوی کاربران انتخاب شده، تعجب میکند و معتقد است هنوز برخی افراد تحمل حضور مجدد او را در سمتهای اجرایی کشور ندارند و این مساله را به فالنیک میگیرد چراکه قلبا به نسل جوان ایران ایمان دارد.
بخشی از گفتوگوی مفصل صفاییفراهانی با ایلنا را میخوانید.
روحانی در تبلیغات انتخاباتی این دوره چرخشی در سخنانش به سمت رویکردهای اصلاحطلبانهتر داشت که طبعا مطالباتی هم به دنبال خواهد داشت. پیام رای مردم چه بود؟
سخنان روحانی حرف خود او نبود بلکه حرف جامعهای بود که میخواهد با رای خود تحول ایجاد کند. بعد از ۱۱۰ سال که از مشروطیت میگذرد، درخت مشروطه به بار نشسته است. کشور در ۲۰ سال گذشته شاهد تحولات اساسی در جامعه مدنی و رشد سیاسی مردم است و این پیام روشنی برای مسوولان است. ۲۰ سال برگزاری انتخابات و مشارکت جدی و رفراندومگونه مردم نشان میدهد مردم از چه رشد و توانایی برخوردار شدهاند. این دستاورد بزرگی برای ایران در منطقه است.
روحانی هم برآیندی از خواستههای مردم را مطرح کرد. مردم درک میکنند امروز قرن ۲۱ است. در این ۲۰ سال به دلیل رشد فضای مجازی و رسانهها و دانشی که در جامعه ایجاد شده است، شاهد تغییراتی هستیم. نزدیک ۱۰ سال است که سالی یک میلیون دانشجو در دانشگاههای کشور حضور پیدا کردهاند و امروز این جمعیت جوان تحصیلکرده
مطالباتی دارند.
من انتخابات ۹۶ را از ناحیه مردم فقط انتخاب یک دولت نمیدانم بلکه یک رفراندوم میدانم؛ رفراندومی که چندین موضوع را پاسخ داده است. جامعهای که در آن ۴۰ درصد زیر خط فقر زندگی میکنند و در انتخاباتش وعده پرداخت سه چهار برابری یارانه مطرح میشود و اکثریت مردم پاسخ منفی میدهند یعنی مردم هم به پوپولیست نه گفتند و هم به یارانهای که به هیچوجه در زندگی شخصی آنها تغییری ایجاد نمیکند.
مردم با درایت کامل برای حرکتهای تعاملی عقلانی بینالمللی ارزش قائل شدند. وقتی روحانی میگوید رفع تحریمهای جدا از تحریمهای هستهای را دنبال میکنم، این مطالبه مردم است. مردم خواهان صلح و دوستی و تعامل بینالمللی هستند که ظرفیتهای جدیدی برای فرزندان کشور ایجاد میکند.
انتخاب روحانی در پرتو شعارهایی که داد نشان میدهد مردم یک بعدی به وضعیت اقتصادی نگاه نکردند. آنها به توسعه همهجانبه آری گفتند. مردم نگاهی جامعتر به آینده دارند.
مردم در کنار این بحثها، قانونگرایی، مساله حصر و حذف محدودیتهای غیرقانونی را مورد توجه قرار دادند و مکررا این را در نشستهای انتخاباتی مطالبه کردند و با رای خود نشان دادند چه چیزهایی را دنبال میکنند. این نشان میدهد مردم بعد از ۱۱۰ سال از مشروطه، حاکمیت را به سمت پذیرش ابعاد مشروطه میبرند. مشارکت مردم در اداره کشور و برقراری حکومت قانون، خواست عمومی مردم است و این نشاندهنده رشد و بالندگی جامعه امروز است.
مردمی که به یارانه نه گفتند، میفهمند هدفمندی یارانهها و اصلاح سیاستهای مصرف انرژی است که میتواند در اقتصاد ملی نقش تعیینکنندهای بازی کند (برعکس آنچه در دولت دهم انجام شد و بار سنگینی بر کشور تحمیل کرد).
چقدر میتوان از روحانی انتظار داشت که با توجه به موانعی که بر سر راه تحقق وعدههای اصلاحطلبانهاش است، در این راه موفق ظاهر شود؟
دوره دوم روحانی به راحتی میتواند بخش عمدهای از این مسایل را سامان دهد. در غیر این صورت این رفراندومی که مردم در رای خود عنوان کردند، بیپاسخ میماند. جامعه از طریق فضای مجازی و رسانه باید پرسشگر باشد. آنچه در کشور ما به عنوان مولفه جدید مطرح شده، حضور مردم و قدرت شبکههای مجازی و رسانههاست. اینها میتواند در پاسخگو کردن ارکان حکومت موثر باشد. دولت باید خود را موظف به پاسخگویی بداند و برای تحقق خواستههای مردم نیاز به شفافیت وجود دارد.
وقتی در سال ۱۹۷۵ ایران و کرهجنوبی به لحاظ تولید ناخالص داخلی هر دو در یک سطح قرار داشتند و امروز کرهجنوبی درآمد سرانهای نزدیک به پنج برابر ایران دارد، این سوال ایجاد میشود که چرا ایرانیها عقب ماندند؟
اینکه مسوولان امروز در تبلیغات انتخاباتی، خانوادههای فقیر را دستاویز میکنند و با آنها عکس میگیرند و به در خانه آنها آرد و برنج میفرستند، ناشی از تصمیمات و سیاستهایی است که به عقبافتادگی کشور منجر شده است. اگر درآمد سرانه ایران بالای ۲۵ هزار دلار بود خاطرجمع باشید تعداد فقرا زیر ۱۰ درصد بود و کمک کردن به آنها هم سادهتر میشد تا با جامعهای که ۴۰ درصد آن زیر خط فقرند. در این عقبماندگی به هیچوجه مردم مقصر نیستند. منابع و نیروی انسانی و شرایط کشور، بیانکننده این است که اگر به سمت قانونگرایی و توزیع عادلانه حرکت کنند و منابع و فرصتهای کشور را تنها به عدهای خاص اختصاص ندهند و در روابط خارجی عقلانی و هماهنگ حرکت کنند، بسیاری از عقبماندگیها جبران میشود.
کشوری که یک درصد جمعیت جهان را دارد و از لحاظ ذخایر گاز در دنیا دوم است و ۱۰ درصد ذخایر نفت و پنج درصد فولاد دنیا را دارد و در حال حاضر از نظر تربیت نیروی مهندسی در دنیا در رده پنجم است نباید جمعیتی از فقرا را در خود جای داده باشد که در انتخابات بخواهند با حرکتهای پوپولیستی به دلیل فقر، آرای خود را نادانسته بفروشند!
دولت روحانی در دوره دوم وظیفه دارد نه فقط به دلیل مسایل فردی بلکه به دلیل حفظ مصالح کل جامعه اگر موانعی ایجاد شد که جلوی توسعه همهجانبه را میگیرد با مردم مستقیما در میان بگذارد چون مردم به او رای دادند و اعتماد کردند و به پیشنهادات او آری گفتند.
چقدر مطرح شدن شما برای شهرداری تهران جدی است؟
وقتی افرادی مثل آقای تاجرنیا رد صلاحیت میشوند، به طریق اولی نیروهای دیگر را برای مطرح شدن نمیپذیرند و این نشان از تنگنظری موجود است! از امثال بنده گذشته است ولی امیدوارم به نیروهای جوان و متخصص و دلسوز فرصت بدهند.
فکر میکنید چرا قالیباف ۱۲ سال در این پست بود؟ برخی نیرویی را میخواهند که با ابعاد فکری آنها نزدیک بوده و تمایلات آنها را اجرا کند. هر آنکه جریان آنها اراده میکرد، صدها بیلبورد با اهداف مشخص در سطح شهر نصب میشد در حالیکه وظیفه شهرداری چیز دیگری است!
همانطور که به مجلس فشار آوردند و یکسری از کاندیداهای شورا شهر مثل عبدالله مومنی و تاجرنیا و… را رد صلاحیت کردند این فشار را به شورای شهر نیز میآورند. من در مجلس ششم که بودم با وجود اینکه فضا در آن زمان پرتحرکتر بود و اصلاحطلبان قدرت تحرک بیشتری داشتند در انتخاب یک نفر برای هیات رییسه از میان اهل تسنن جنجال بسیاری ایجاد کردند و نهایتا هم نگذاشتند! حتی در انتخاب خانم جلودارزاده در هیات رییسه دعوا بود. میگفتند خانم نباید عضو هیات رییسه باشد. امیدوارم نتایج این انتخاباتها باعث اصلاح این تنگنظریها شود.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد