امید به آینده
غلامعلی جعفرزاده ایمنآبادی، نماینده ادوار مجلس
سهسال از آغاز اعتراضات سال۱۴۰۱ و جنبش «زن، زندگی، آزادی» میگذرد و کماکان پرسش از چرایی بروز آن اعتراضات، از سوالات مهمی است که باید به آن توجه کنیم. طبیعتا بروز چنان اعتراضاتی دلایل متعددی دارد اما درمجموع بهنظر میرسد بهدلیل فشارهای بسیار سنگینی که در آن بزنگاه خاص زمانی به جامعه وارد میشد و درحالیکه شاهد تحمیل خواستههای غیرمنطقی بودیم و همزمان با فشارهای معیشتی و اقتصادی و هزینههای سنگینی که هرروز شهروندان با آن دست به گریبان بودند، بهلحاظ فرهنگی و اجتماعی نیز فشارهای نامعقولی به جامعه وارد میشد، نوعی انفجار اجتماعی در سطح جامعه رقم خورد. در واقع باید بپذیریم روندیکه دولت تقریبا از سال۹۶ پیش گرفت و بهویژه در جریان انتخابات مجلس یازدهم در اسفندماه۹۸ رسما کلید زد، فضایی را در جامعه ایجاد کرد که پیشاپیش نیز میشد نتایج خطرناکش را پیشبینی کرد؛ روندی که با نوعی «یکدستسازی» آغاز شد و در ادامه عملا به «خالصسازی» رسید و پیامد آن سیاستها، همان خسارات و مصائب بسیار تلخ بود.
البته باید اذعان کنیم که امروز اگرچه اوضاع به اصطلاح گل و بلبل نیست اما دستکم دستخوش تغییر شده و کشور در مسیر بهنسبت مثبتی قرار گرفته اما کاش آن تندرویها انجام نشده بود و شاهد معضلات اجتماعی ناخوشایند نبودیم. به هر حال نمیتوان کتمان کرد که مسبب اصلی آن تحولات تلخ، مسوولانی بودند که بد عمل کرده و کشور را به سمتوسویی پیش بردند که مردم ناگزیر به خیابان بیایند و دست به اعتراض بزنند. شهروندانی که بهلحاظ معیشتی در مضیقه و با معضلات جدی بیکاری و معیشتی روبهرو بودند، طبیعتا وقتی با آن برخوردهای تند بهخاطر نوع پوشششان مواجه باشند، برآشفته شده و دست به اعتراض میزنند.
نکته مهم دیگری که باید به آن اشاره کنم، نفس شعار آن اعتراضات یعنی «زن، زندگی، آزادی» بود؛ واقعیت این است که در مقطعی رفتاری مغرضانه در قبال این شعار صورت گرفت اما اینها از ارزش آن شعار نمیکاهد. «زن، زندگی، آزادی» نهتنها شعار نادرستی نیست بلکه میتواند شعار ما نیز باشد؛ در واقع دولت باید ابتکار عمل را به دست میگرفت و با حرکت در راستای تحقق اهداف ارزشمند این شعار مترقی، زمینه بهبود اوضاع جامعه را فراهم میکرد اما متاسفانه بهدلیل ناپختگیهایی که شاهد بودیم، چنین نشد و خسارتهایی نیز بر ملت و کشور تحمیل شد. درنهایت باید این واقعیت را نیز بپذیریم که میزان اشتباهات ما نسبتبه اقدامات مثبت و درستی که در قبال جامعه انجام میدهیم، اندک است؛ تا جایی که بعضا گفته میشود مسوولان بهتعبیری استاد اشتباهات هستند. ملت که نباید گمان کنند به اسارت گرفته شدند. متاسفانه ما دستکم در برخی حوزهها کماکان درس نگرفته و تجربه نیاموختهایم؛ کما اینکه هنوز از برگزاری یک کنسرت خیابانی به هراس میافتیم و گمان میکنیم اگر ملت به خیابان بیایند، اوضاع از کنترل خارج میشود. حال آنکه این هراس بهنحوی بازگوکننده ضعف عملکرد دولتهای مختلف است که در بیش از چهار دهه گذشته شاهد بودیم. به هر تفسیر اما باید به فردا امیدوار بود؛ ما نیز امیدواریم که از این تلخکامیها عبرت گرفته شود و بپذیریم که تنها انسجام و وحدت ملی است که به این کشور اقتدار میبخشد. بنابراین امیدواریم که هرگز شاهد هیچ نوعی برخوردی با ملت خودمان نباشیم؛ ملتی که در جریان جنگ ۱۲روزه باوجود تمامی مشکلات و دلخوریها تمامقد از این خاک دفاع کردند.