8 - 05 - 2017
امکانناپذیری افزایش مبلغ یارانه
در مبارزات انتخاباتی قالیباف و رییسی (برای سه دهک) و قبل از آن بقایی اعلام کردند که یارانه را سه برابر خواهند کرد. آقای احمدینژاد نیز اخیرا مصاحبهای کردهاند و در آن بیان داشتهاند که درآمد دولت از محل فروش اقلام یارانهای حدود ۱۰۰ هزار میلیارد تومان است پس چرا میگوید برای تامین ۲۷ هزار میلیارد تومان پول یارانه با مشکل روبهرو است. آنان به سرعت به قضاوت سیاسی میپردازند که شرکتهای دولتی نمیخواهند پولی که از فروش یارانه به دست میآورند را به ملت بدهند و دولت هم چون نگاه از بالا به مردم دارد، حاضر به تمکین در برابر خواست مردم نیست.
بیایید کمی در این موضوع تدقیق کنیم. درآمدهای حاصل از هدفمندی یارانهها از محل بالا بردن قیمت کالاها و خدماتی است که دولت عرضه میکند مثل بنزین. احمدینژاد بنزین را از ۱۰۰ به ۷۰۰ تومان افزایش داد و دولت روحانی آن را از ۷۰۰ به ۱۰۰۰ تومان در هر لیتر. این گران کردن بنزین به عنوان مثال درآمدی ایجاد کرد. مشابه همین امر در مورد دیگر اقلام نظیر آب، برق، گاز، نان و… نیز صادق است. وقتی احمدینژاد افزایش قیمت داد، درآمدهای حاصله کمتر از پول یارانه میشد ولی با افزایش قیمتی که در زمان آقای روحانی رخ داده، ادعا این است که درآمدهای حاصله به مراتب بیشتر از پول یارانه شده است. به همین دلیل بقایی و حتی قالیباف و رییسی امروزه ادعا میکنند به سادگی میتوانند یارانه را سه برابر کنند. واقعیت این است که این اشخاص دو نکته ساده را در تحلیلشان نادیده میگیرند؛ نکته اول تورم است. هدفمندی یارانهها در سال ۱۳۸۹ اجرا شد و قیمت بنزین و برق افزایش یافت. معنای هدفمندی این بوده که قیمت تمامشده بنزین ۷۰۰ تومان بوده ولی دولت همواره آن را ۱۰۰ تومان میفروخته است. حالا دولت مابهالتفاوت ۶۰۰ تومان را از مصرفکنندگان نقدی میگیرد و به شکل یارانه نقدی به خود آنها میدهد. ادعای قالیباف، رییسی و احمدینژاد- بقایی این است که اگر بنزین امروزه ۱۰۰۰ تومان فروخته میشود پس درآمد حاصل از هدفمندی افزایش یافته و باید یارانه هم افزایش یابد. نکتهای که آنها به آن توجه نمیکنند، آن است که از آن زمان تاکنون تورم وجود داشته و قیمت تمامشده بنزین دیگر ۷۰۰ تومان نبوده و مثلا به ۱۰۰۰ تومان افزایش پیدا کرده است. سوال این است که آیا مابهالتفاوت ۹۰۰ تومان باید درآمد حاصل از هدفمندی حساب شود؟ اگر فرض کنیم سوبسید دولت ابتدا ۶۰۰ تومان بوده و بعد به شکل نقدی از مردم گرفته و به شکل نقدی به آنها پرداخت شده آیا تبدیل آن به ۹۰۰ تومان به معنی افزایش سوبسید دولتی به بنزین است! اصل دادن سوبسید به بنزین غلط بوده و سیاست درست احمدینژاد این بود که راهی برای حذف آن پیدا کند. همانطور که در کتاب پوپولیسم ایرانی به تفصیل آمده، راهحل میانی این بود که فعلا سوبسید اضافه نشود و همان ۶۰۰ تومان نیز به شکل نقد به مردم پرداخت شود. این ادعا که حالا باید ۹۰۰ تومان میان مردم به شکل یارانه پرداخت شود، به معنی قبول این است که حجم سوبسید به مراتب افزایش یابد و بدهی دولت به تولیدکنندگان بنزین و برق و دیگر اقلام یادشده بیشتر شود. این کار البته اشتباه مهلکی است و نباید به دام آن افتاد. وزارت نیرو مجبور است برق را از نیروگاههای بخش خصوصی به قیمتی که در آن تورم لحاظ شده، خریداری کند. بنابراین اگر قیمت برق در دوره روحانی افزایش یافته باشد، مابهالتفاوت آن اتفاقا نباید صرف یارانه شود بلکه باید صرف جبران هزینه تولید آن شود و بدهی دولت افزایش نیابد! چراکه قرار بود نقدی کردن یارانه سازوکاری برای آشکار کردن سوبسید دولتی و نهایتا مقدمهای برای هدفمند کردن و در نهایت حذف اعطای فراگیر آن باشد. اگر قرار باشد به بهانه افزایش درآمد یارانه، مبلغ یارانه افزایش یابد، دولت با مشکل انباشت بدهی به تولیدکنندگان اقلام مشمول یارانه مواجه خواهد شد. راه مستقیم این مساله نیز کاهش بودجه عمرانی است که به لحاظ اشتغال و رشد اصلا به صلاح کشور نیست. راه دیگر نیز ایجاد تورم است که آن هم به صلاح اقتصاد ایران نیست.نکته دوم این است که در گذشته بخشی از بنزین، وارداتی بود و در نتیجه دولت بابت آن دلار به خارجیها پرداخت میکرد اما آن را در داخل به ریال و به قیمت ۱۰۰۰ ریال میفروخت. حال اگر بنزین از ۷۰۰ به ۱۰۰۰ تومان افزایش یافته باید توجه داشت که همزمان نرخ ارز نیز از ۱۰۰۰ به ۳۷۰۰۰ تومان افزایش یافته است! لذا باز هم اگر نخواهیم مقدار سوبسید فراگیر دولت زیاد شود- که البته نمیخواهیم- نباید مبلغ یارانه افزایش یابد.
نتیجهگیری: برخلاف آنچه در نگاه اول به نظر میرسد، درآمد حاصل از «یارانه افزایش یافته» را نباید متعلق به این محل دانست و لزوما هم نمیتوان و نباید خواستار توزیع بیشتر آن و افزایش مبلغ یارانه شد!
gmail.comا@Asz9025
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد