تاثیر جنگ و چالش‌های غیرقابل پیش‌بینی بر مدیریت شهری بررسی شد:

الزامات سازگاری شهر با بحران

گروه مسکن
کدخبر: 550402
شرایط بحرانی مانند جنگ و بلایای طبیعی شبکه های حمل و نقل را از تخریب زیرساخت ها تا اختلال در عملکرد و تغییر رفتار سفر تحت تاثیر قرار می دهد و نیازمند برنامه ریزی هماهنگ، فناوری محور و مبتنی بر اولویت های انسانی است.
الزامات سازگاری شهر با بحران

جهان صنعت– شرایط بحرانی اعم از جنگ، بلایای طبیعی یا بحران‌های فراگیر زیستی، سازوکارها و عملکرد شبکه‌های حمل‌ونقل را در سطوح مختلف تحت‌تاثیر قرار می‌دهد. این تاثیرات نه‌فقط به شکل تخریب فیزیکی زیرساخت‌ها خود را نشان می‌دهد بلکه از طریق اختلال در زنجیره‌های عرضه، افت توان عملیاتی ناوگان و تغییر رفتارهای سفر نیز تداوم خدمات حمل‌ونقل را تهدید می‌کند. در چنین مواقعی، ضرورت برنامه‌ریزی پیشاپیش، هماهنگی نهادی میان بخش‌های دولتی، خصوصی و سازمان‌های مردم‌نهاد و اتکا به راهکارهای فناوری محور آشکار می‌شود تا ضمن حفظ ایمنی، توان تامین کالاها و خدمات حیاتی و امکان جابه‌جایی جمعیت تامین شود.

شبکه‌های حمل‌ونقل هوایی، زمینی، دریایی و به‌ویژه حمل‌ونقل شهری هر یک نقش متمایزی در پاسخ به بحران دارند: فرودگاه‌ها و بنادر مسیرهای عمده بین‌المللی و محموله‌های کلان را تامین می‌کنند، شبکه‌های ریلی نقش تدارکات توده‌ای را ایفا می‌کنند و حمل‌ونقل شهری مسوول توزیع نهایی کالاها، خدمات و جابه‌جایی روزمره مردم است. ازاین‌رو سیاستگذاری‌های مرتبط با تاب‌آوری باید چندسطحی، هم‌افزا و مبتنی‌بر اولویت‌های انسانی و عملکردی تنظیم شود.

ابعاد و پیامدهای آسیب زیرساختی

در بحران‌های شدید، آسیب‌های زیرساختی از چند جنبه رخ می‌دهد:  تخریب مستقیم سازه‌ها (جاده‌ها، پل‌ها، تونل‌ها و ایستگاه‌ها)، کاهش کارایی به‌واسطه کمبود قطعات، سوخت یا نیروی انسانی و تفکیک کارکردهای شبکه که در نتیجه فقدان پیوستگی، دسترسی محلی را مختل می‌کند. پیامدهای این آسیب‌ها فراتر از مرمت فیزیکی است و شامل ضربه به ظرفیت امدادرسانی، کاهش توان تولید و توزیع کالا و افزایش هزینه‌های اجتماعی و اقتصادی می‌شود. فرآیند بازسازی نیز خود چند مرحله‌ای و پیچیده است: تعمیرات فوری(تسهیل دسترسی موقت)، بازسازی سریع(اقدامات نیمه‌دائمی برای ازسرگیری عملکرد) و بازسازی بلندمدت(نوسازی بر مبنای استانداردهای مقاوم‌سازی). هر مرحله نیازمند برنامه‌ریزی لجستیکی، تامین مالی، اولویت‌بندی و مدیریت ریسک است. تجربه نشان می‌دهد که آماده‌سازی پیش از بحران- شامل انبار مواد و قطعات یدکی، قراردادهای فوریتی با پیمانکاران و آموزش تیم‌های واکنش سریع – زمان بازگشت به عملکرد عادی را به‌ طور قابل‌توجهی کاهش می‌دهد.

کمبود سوخت و مدیریت منابع انرژی

اختلال در عرضه سوخت یکی از چالش‌های کلیدی در شرایط جنگی است که می‌تواند عملکرد ناوگان عمومی و خصوصی را فلج کند. راهبردهای مقابله باید هم کوتاه‌مدت(جیره‌بندی، اولویت‌بندی مصرف برای خدمات حیاتی و حمل‌ونقل ترکیبی) و هم بلندمدت(تنوع‌بخشی به منابع انرژی، افزایش سهم انرژی الکتریکی و تجدیدپذیر در ناوگان، توسعه ایستگاه‌های محلی ذخیره سوخت) را شامل شوند. در کوتاه‌مدت، تدوین سازوکارهای شفاف برای تخصیص سوخت به آمبولانس‌ها، آتش‌نشانی، ناوگان حمل‌و‌نقلی کالاهای اساسی و خدمات شهری ضروری است. در میان‌مدت، سرمایه‌گذاری در سامانه‌های مدیریت انرژی، میکروماتریس‌های محلی و تامین‌کننده‌های سوخت جایگزین می‌تواند آسیب‌پذیری سیستم را کاهش دهد. همکاری با بخش‌خصوصی برای حفظ ذخایر راهبردی و پیش‌قراردادهای سوختی از طریق مکانیسم‌های قانونی و مالی، از دیگر ابزارهای موثر است.

ایمنی، امنیت مسافران و مدیریت عملیات در شرایط ویژه

حفظ امنیت فیزیکی و روانی مسافران و کارکنان شبکه حمل‌ونقل در بحران‌ها از اهمیت بالا برخوردار است. این بدان معناست که باید هم تمهیدات حفاظتی میدانی(گشت‌ها، کنترل دسترسی و نقاط ایمن) و هم سامانه‌های اطلاعاتی (اعلام وضعیت، پیام‌رسانی اضطراری و کانال‌های رسمی) تقویت شوند. ایجاد مرکز هماهنگی بین‌بخشی برای مدیریت اطلاعات، تحلیل تهدید و تصمیم‌سازی فوری به کاهش زمان پاسخ و رفع تضادهای عملیاتی کمک می‌کند.

از منظر انسانی، آموزش کارکنان در مدیریت جمعیت، حفاظت از مسافران آسیب‌پذیر (کودکان، سالمندان و افراد دارای معلولیت) و مهارت‌های ارتباطی در بحران ضروری است. همچنین باید تعادل دقیق میان ملاحظات امنیتی و حفظ حقوق مدنی و آزادی‌های شهروندان رعایت شود تا کنترل امنیتی موجب بی‌اعتمادی یا موانع غیرضروری برای دسترسی به خدمات حیاتی نشود.

تغییر الگوهای سفر شهری و مدیریت تقاضا

در زمان جنگ یا بحران، الگوی سفر شهروندان به‌سرعت تغییر می‌کند: مهاجرت داخلی، تجمع جمعیت در مناطق امن و تغییر مقصدهای روزمره (مثلا مراجعه به مراکز امداد یا توزیع غذا) منجربه ایجاد گلوگاه‌ها و فشارهای ناگهانی بر برخی مسیرها می‌شود. مدیریت تقاضا در این شرایط باید از طریق چند اقدام هم‌زمان انجام شود: تعریف سفرهای ضروری و غیرضروری، اولویت‌بندی سرویس‌های پایه، توسعه خطوط موقت و مسیرهای جایگزین و هماهنگی میان اپراتورهای مختلف برای تغییر برنامه‌ها.

فناوری‌های نو مانند سامانه‌های مدیریت ترافیک هوشمند، مسیریابی پویا و تحلیل داده‌های بلادرنگ می‌توانند در شناسایی سریع گلوگاه‌ها و مسیریابی مجدد جریان‌ها مفید باشند. همچنین تشویق به استفاده از گزینه‌های نرم مانند کار اشتراکی برای حمل‌ونقل کارکنان بخش‌های حیاتی یا ایجاد ناوگان میکروترانزیت در مقیاس محلی می‌تواند فشار بر شبکه‌های اصلی را کاهش دهد.

سرمایه‌گذاری، نوسازی و فناوری برای تاب‌آوری

برای افزایش تاب‌آوری شبکه حمل‌ونقل شهری، لازم است استانداردهای طراحی مقاوم‌سازیِ زیرساخت‌ها اتخاذ و اجرا شوند؛ این استانداردها باید عناصر مقاومت در برابر آسیب مستقیم و قابلیت بازسازی سریع را در بر گیرند. اقدامات کلیدی شامل ایجاد افزونگی در مسیرها(شبکه‌های چندشاخه)، توزیع مراکز تدارکاتی(هاب‌های محلی)، استفاده از مواد و فناوری‌های سریع‌الاجرا و استقرار حسگرها و سامانه‌های پایش از راه دور برای نگهداری پیش‌بینانه است. راهکارهای دیجیتال مانند «دیجیتال تویین» (شبیه‌سازی دیجیتال از شبکه)، تحلیل پیش‌بینی‌کننده خرابی و مدیریت دارایی (Asset Management)   با استفاده از هوش‌مصنوعی به تصمیم‌گیری بهینه در تخصیص منابع و زمان‌بندی تعمیرات کمک می‌کنند. ملاحظات امنیت سایبری نیز بخش جدایی‌ناپذیر این فرآیند است تا عملکرد سیستم‌های کنترلی و اطلاعاتی در برابر حملات سایبری تضمین شود.

راهبردهای عملیاتی و سازمانی برای سازگاری

سازگاری موثر نیازمند برنامه‌ریزی پیش‌نگر است: تدوین طرح‌های اضطراری (Contingency Plans) با سناریوهای مختلف، برگزاری مانورهای بین‌بخشی و امضای تفاهمنامه‌های همکاری بین سازمانی و منطقه‌ای. باید سازوکاری برای «دارایی‌های رزرو»(تجهیزات، نیروی انسانی آموزش‌دیده، پیمانکاران آماده) تعریف شود تا هنگام وقوع بحران، زمان واکنش کاهش یابد. همچنین فرآیندهای تامین مالی اضطراری، ایجاد خطوط اعتباری و قراردادهای پیش‌تعیین‌شده با پیمانکاران بازسازی از اهمیت بالایی برخوردارند. در سطح مدیریتی ایجاد یک مرکز فرماندهی چندسازمانی با اختیارات تصمیم‌گیری سریع، همراه با مکانیسم گزارش‌دهی و حسابرسی شفاف، موجب هماهنگی موثرتر می‌شود. دخیل‌کردن سازمان‌های مردم‌نهاد و جوامع محلی در برنامه‌ریزی و اجرای عملیات نیز به افزایش قابلیت قبول‌پذیری و اثربخشی تدابیر می‌انجامد.

مدیریت خدمات اضطراری و تدارکات حیاتی

خدمات اضطراری باید در صدر سلسله‌مراتب سرویس‌دهی قرار گیرند. طراحی مسیرهای اختصاصی، سیستم‌های اولویت‌دهی ترافیکی برای خودروهای امدادی و ایجاد نقاط لجستیک میانی (staging areas) برای تمرکز نیروها و تجهیزات از الزامات است. در تامین تجهیزات پزشکی، مواد خوراکی و سایر کالاهای ضروری، مکانیزم‌های توزیع سریع و انعطاف‌پذیر – مانند استفاده از مراکز توزیع محلی و سیستم‌های کراس‌داکینگ- می‌توانند کارایی را افزایش دهند. نگهداری زنجیره سرد برای واکسن‌ها و داروهای حساس نیز باید در برنامه‌های تدارکات اضطراری منظور شود.

اطلاع‌رسانی، شفافیت و ایجاد اعتماد عمومی

اطلاع‌رسانی منسجم، دقیق و به‌موقع کلید مدیریت روانی و رفتاری جمعیت در بحران است. کانال‌های متعدد(رسانه‌های رسمی، شبکه‌های اجتماعی، پیامک‌های اضطراری، تابلوهای شهری) باید هم‌راستا باشند و پیام‌های واحدی را منتقل کنند. ایجاد داشبوردهای عمومی در دسترس برای نمایش وضعیت خطوط، مسیرهای باز/مسدود و زمان تقریبی خدمات می‌تواند ابهامات را کاهش دهد. مهم است که اطلاعات با محتوای عملیاتی (چه کارهایی انجام شده، چه اقدامات بعدی برنامه‌ریزی شده) همراه باشد تا اعتماد و مشارکت شهروندان حفظ شود.

نمونه‌های تاریخی از تاب‌آوری شهری و درس‌های قابل‌استخراج

تجربه بالتیمور در جنگ جهانی دوم نشان داد که تقویت خطوط تراموا و افزودن اتوبوس‌ها به‌صورت استراتژیک می‌تواند پاسخ تقاضای فزاینده کارگران و نیازهای صنعتی را تامین کند. این مثال اهمیت توان تطبیقی شبکه و انعطاف در ترکیب مدهای حمل‌ونقل را نشان می‌دهد.

برلین در دوران تقسیم نیز نمونه‌ای از مدیریت پیچیده شبکه در شرایط سیاسی- فضایی دشوار بود؛ تقسیم مدیریتی میان اپراتورها، وجود ایستگاه‌های «شبح» و نیاز به حفظ ارتباطات میان دو بخش شهر الزامات خاصی ایجاد کرد. درس کلیدی از برلین، ارزش طراحی شبکه‌ای با افزونگی و مدیریت محلی تصمیم‌گیر است که بتواند تحت فشارهای سیاسی و فیزیکی نیز خدمت‌دهی را ادامه دهد.

توصیه‌های کلیدی

تاب‌آوری حمل‌ونقل شهری در شرایط جنگی و بحران، محصول طراحی فنی، برنامه‌ریزی سازمانی و سرمایه‌گذاری هوشمندانه است.

تدوین و تمرین مستمر برنامه‌های واکنش اضطراری بین‌بخشی، ایجاد ذخایر راهبردی قطعات، سوخت و تجهیزات تعمیر سریع، اولویت‌بندی و تضمین مسیرهای خدمات اضطراری با استفاده از تکنولوژی‌های مسیریابی و جی‌پی‌اس، سرمایه‌گذاری در فناوری‌های پایش و نگهداری پیش‌بینانه برای کاهش زمان و هزینه تعمیرات، تقویت مکانیسم‌های اطلاع‌رسانی شفاف و چندکاناله برای حفظ اعتماد عمومی و البته توجه به ملاحظات امنیتی و حقوقی در هماهنگی با نیروهای نظامی و سازمان‌های بشردوستانه، به‌نحوی که خدمات شهری بیشترین سود را از پشتیبانی آنان ببرد بدون آنکه استقلال و دسترسی شهروندان تحت‌الشعاع قرار گیرد، برخی توصیه‌های عملی در این رابطه به‌شمار می‌روند.

وب گردی