اقتصاد ایران زیر فشار تحریم و جنگ

مجید سلیمی‌بروجنی
کدخبر: 546848

سلیمی-بروجنی

مجید سلیمی‌بروجنی، کارشناس اقتصادی

اقتصاد ایران که چند سالی با شدیدترین تحریم‌های ممکن، از فروش نفت تا مراودات بانکی، دست و پنجه نرم می‌کرد، ناگهان در نیمه شب ۲۳ خردادماه گرفتار جنگ شد تا شوک دیگری بر جسم نحیف و بیمارش وارد شود. اقتصاد ایران بیش از هفت سال است که تحت شدیدترین تحریم‌ها قرار دارد و پیامدهای این فشار حداکثری نیز در وقوع انواع ناترازی‌ها در بخش مالی و بانکی، انرژی، بازار کار و بودجه، جهش تورم و کاهش مداوم درآمد و قدرت خرید و در نتیجه رفاه ایرانیان خود را به خوبی نشان داده است. در روزهایی که دولت چهاردهم با جدیت پیگیر مذاکرات رفع تحریم و برنامه‌ریزی برای کاهش ناترازی‌ها و خروج اقتصاد از رکود و تورم بود،

رژیم صهیونیستی به کشور ما حمله و جنگی ۱۲روزه را بر ما تحمیل کرد که آثار و تبعات زیادی را دربر داشته و خواهد داشت. جنگ‌ها در طول تاریخ علاوه‌بر خسارات جانی و نظامی، تاثیرات عمیق و گسترده‌ای بر اقتصاد و معیشت مردم دارند. این تاثیرگذاری و معیشت از کانال‌های مختلفی رخ می‌دهد؛ از کاهش درآمد و اشتغال گرفته تا مهاجرت و جابه‌جایی جمعیتی و حتی اثرات روانی. با شروع جنگ و قطعی اینترنت، بنگاه‌های فعال در حوزه دیجیتال و تجارت الکترونیکی آسیب‌های بسیار دیدند. حملات سایبری به بانک‌ها و صرافی‌ها اعتماد به این پلتفرم‌ها را کاهش داد. بانک جهانی هشدار داده که این جنگ می‌تواند تولید ناخالص داخلی کشورمان را بیش از ۱۰‌درصد کاهش دهد، تورم و بیکاری را تشدید کند و تولید و زیرساخت‌های اجتماعی را از کار بیندازد. در طول جنگ بازارها تقریبا تعطیل بودند و بعد از بازگشایی مجدد بازارها، تقاضای زیادی برای خروج پول و آزادسازی سرمایه از بازار سهام ایجاد شد.

نتیجه تقاضا این بود که بخش عمده‌ای از این پول‌ها، به سمت بازار ارز و طلا سرازیر شد. این عوامل در کنار هم و همزمان با کاهش ارزش پول ملی، باعث افزایش شدید قیمت ارز و طلا شد. اقتصاد ایران در شرایط فعلی با چالش‌های چندلایه‌ای مواجه است که ترکیب تحریم‌های اقتصادی و تنش‌های نظامی با احتمال درگیری مستقیم، پیچیدگی‌های بی‌سابقه‌ای را به آن تحمیل کرده است. برای تحلیل تاب‌آوری اقتصاد ایران و امکان تبدیل این تهدیدها به فرصت‌های توسعه باید ابتدا به ویژگی‌های ساختاری این اقتصاد، نقاط قوت و ضعف آن و سپس به تجارب تاریخی و تطبیقی دیگر کشورها پرداخته شود. اقتصاد ایران به دلیل وابستگی تاریخی به درآمدهای نفتی، ساختار متمرکز دولتی و ضعف در تنوع‌بخشی به منابع درآمدی، در برابر شوک‌های خارجی آسیب‌پذیر است. در صورت تشدید تنش‌های نظامی با وقوع درگیری مستقیم، اقتصاد ایران با چالش‌های جدیدی مواجه خواهد شد. جنگ می‌تواند زیرساخت‌های حیاتی مانند بنادر، تاسیسات نفتی و شبکه‌های حمل‌ونقل را هدف قرار دهد که این امر هزینه‌های بازسازی و اختلال در زنجیره تامین را به شدت افزایش می‌دهد، همچنین نااطمینانی ناشی از جنگ می‌تواند سرمایه‌گذار داخلی و خارجی را بیش‌از بیش کاهش دهد و فرار سرمایه را تسریع کند. برای تبدیل تهدیدهای کنونی به فرصت، ایران می‌تواند از چند استراتژی کلیدی بهره ببرد؛ نخست تقویت بخش‌خصوصی و کاهش نقش دولت در اقتصاد ضروری است. تجربه‌های مشابه دیگر کشورها نشان می‌دهد آزادسازی اقتصادی و حمایت از کارآفرینی در شرایط بحرانی می‌تواند به رشد اقتصادی پایدار منجر شود. سیاست‌های تشویقی برای جذب سرمایه‌‌گذاری داخلی به ویژه در بخش‌های غیرنفتی مانند کشاورزی، فناوری و صنایع سبک می‌تواند وابستگی به درآمدهای نفتی را کاهش دهد. دوم، توسعه زیرساخت‌های دیجیتال و اقتصاد دانش‌بنیان می‌تواند به ایران کمک کرده تا از محدودیت‌های فیزیکی تحریم‌ها و جنگ عبور کند.

موضوع دیگر تقویت دیپلماسی اقتصادی برای گسترش روابط تجاری با کشورهای آسیایی و آفریقایی و… می‌تواند مسیرهای جدیدی برای تجارت و سرمایه‌گذاری باز کند.

جدای از اینها انسجام اجتماعی و اعتماد عمومی به سیاستگذاری‌ها نقش تعیین‌کننده‌ای در تاب‌آوری اقتصادی دارد. در شرایط بحرانی دولت باید با شفافیت و مشارکت‌جویی از بخش‌خصوصی و جامعه مدنی، اعتماد عمومی را تقویت کند. در نهایت اقتصاد ایران برای عبور از فشار همزمان تحریم و جنگ و تبدیل آن به فرصت توسعه نیازمند ترکیبی از اطلاعات داخلی، تقویت بخش‌خصوصی و دیپلماسی اقتصادی هوشمندانه بوده و این امر مستلزم تصمیم‌گیری‌های سریع، شفاف و مبتنی بر اصول اقتصادی است. یکی از مشکلات بزرگ ایران، حکمرانی اقتصادی غلط است و به دنبال آن سیاستگذاری اقتصادی هم غلط از آب در می‌آید.

حکمرانی اقتصادی دچار یک گرفتاری و مشکل بزرگ است؛ اینکه در نیم قرن اخیر یک اقتصاد دستوری گریبانگیر ما بوده است. متاسفانه اقتصاد و حتی جامعه، در اغلب اوقات پنج دهه گذشته با حکمرانی دستوری اداره شده است. ما نیاز به سیاستگذاری و در سطح بالاتر نیاز به حکمرانی قاعده‌مند و علمی داریم نه اینکه حکمرانی مبتنی بر دستورات و تصمیم‌های افرادی باشد که در مسندهای بالا نشسته و فکر می‌کنند که خوب و بد مردم را آنها تشخیص می‌دهند. نااطمینانی موجود امروز ناشی از جنگ ۱۲روزه سد محکمی در برابر رشد اقتصاد ماست.

اینکه امروز بگوییم، یک جنگ هشت ساله را از سر گذرانده و مدیریت کرده‌ایم بنابراین جنگ امروز را هم می‌توانیم مدیریت کنیم حرف بی‌معنایی است و شرایط آن جنگ با جنگ امروز زمین تا آسمان فاصله دارد.

ترکیب جنگ و تحریم شرایط سختی را پیش‌روی ایران قرار داده است. نقطه ضعف اصلی کشور در حوزه اقتصادی و کارآمدی نهادهای اقتصادی است و تداوم فشار خارجی می‌تواند صدمات جبران‌ناپذیری به دنبال داشته باشد. با توجه به احتمال افزایش فشار ناشی از جنگ مستقیم با رژیم صهیونیستی و غرب کنش سریع اهمیت بالایی دارد.

وب گردی