3 - 06 - 2018
افزایش فاصله دولت و ملت
«جهان صنعت»- اعتراضهای مردمی در سطح جامعه در مخالفت با دولت و حاکمیت فراگیر شده است؛ اعتراضهایی که نشان از انتقادهای مردم نسبت به وضع اسفناک اقتصادی کشور دارد. مشکلات روزمره مردم مانند گرانی، تورم و بیکاری یکی از دغدغههای اصلی معترضان با توجه به اوضاع اقتصادی کشور است. اما مشکلات اقتصادی به تنهایی منجر به واکنش مردمی نشده بلکه مطالبات بر زمین مانده مردم در حوزههای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی منجر به بروز مخالفتها شده است. البته دیماه سال گذشته پیشلرزههای نارضایتی مردم فراگیر شده بود؛ اعتراضهایی که به بهانه مشکلات اقتصادی، مردم به خیابانها ریختند و فریادهایی از سر خشم سر دادند.
اما گذشت زمان و اتفاقی که در دیماه سال گذشته رخ داد تاثیری در بهبود رابطه مردم و مسوولان نداشت چرا که دولت دیگر قادر به برقراری ارتباط با مردم و مشکلات اساسی و جدی آنها نیست. اگرچه دولت تلاش میکند برای رفع مشکلات مردم گامهایی بردارد اما این قدمهای کوچک، مشکلات بزرگ کشور را حل نمیکند. از این رو عملکرد اینچنینی و توامان دولت باعث شده است که کارها بسامان نشود و نتیجه کارکردها و عملکردهای هر چند محدودشان نیز بازتاب منفی در جامعه داشته باشد. متاسفانه اعتراضهای مردمی از سال گذشته تاکنون به شکلهای مختلفی ادامه دارد و مردم نسبت به آینده خود و وعدههای دولت ناامید شدهاند. این شکل از ناامیدی پس از خروج آمریکا از برجام در میان اقشار مردم شدت بیشتری گرفته است چرا که حالا با ترک برداشتن توافق هستهای همه آنچه مردم ایران گمان میکردند با وجود این توافق به دست آوردهاند در حال فروپاشی است. بسیاری از مردم ایران بعد از حوادث سیاسی و اقتصادیای که در دولتهای نهم و دهم رخ داد با تصور تغییر اساسی و مثبت به پای صندوقهای رای آمدند و دولت حسن روحانی را انتخاب کردند. دولت یازدهم تا حدودی تلاش کرد با ثبات در قیمت ارز و کالا از بروز یک فاجعه سیاسی، اقتصادی در کشور جلوگیری کند اما این فرآیند را در دولت دوازدهم ادامه نداد و نتیجه آن برانگیختگی، خشم بیشتر مردم از وعدههایی بود که محقق نشد و اتفاقات دیماه سال گذشته را رقم زد. بالارفتن قیمت ارز و متعاقب آن افزایش قیمتها و خروج آمریکا تیر خلاص امید مردم در این زمینه بود. مردم کشورمان روزانه اخباری مبنی بر توقف فعالیت شرکتهای اقتصادی دنیا با ایران را میشنوند و این اخبار پیش از هر زمان دیگری آنها را از بهبود وضعیت مایوستر میکند. نکته جالب آنکه در این شرایط دولتمردان و مسوولان کشور چندان علاقهای به توجه به خواستهای ساده مردم و همدلی با آنها ندارند و بیشتر از هر زمان دیگر مردم را با کنشهای اجتماعی نادرست عصبانیتر میکنند. فیلترینگ تلگرام، برخی اقدامات در حوزه اجتماعی، مسایلی که در زندان به وجود آمد و برخوردهای امنیتی با موضوعات گوناگون بخشی از رفتارها در برابر مردم است؛ مسالهای که در درازمدت نه تنها به نفع کشور نیست که مسلما حکومت را به مخاطره میاندازد.
از این رو است که اکنون مردم عادی به صراحت از دولت انتقاد میکنند و با دلخوری و از سر خشم، نارضایتی خود را بروز میدهند. نمونه آن همین دیدارهای دانشجویی با رهبر معظم انقلاب است که برخی از دانشجویان از تصمیمات بزرگان کشور گلایه میکنند و عواقب آن را هشدار میدهند یا حتی میتوان به نه گفتن بازیگران به دعوت روحانی برای مراسم افطاری اشاره کرد که با حضور نیافتن خود به نحوی اعتراضشان را نسبت به دولت و وضعیت موجود کشور نشان دادند. به نظر میرسد ادامه این شرایط و افزایش شکاف میان مردم و حاکمیت تنها وضعیت را برای حکومت بغرنجتر میکند. این در حالی است که مسوولان کشور با استفاده از عبارت «شرایط حساس کنونی» از مردم ایران این انتظار را دارند که همچون ۴۰ سال گذشته در همه جبههها حمایت قاطع خود را از جمهوری اسلامی ایران نشان دهند اما اعترضات مردمی در گوشه و کنار کشور گویای مساله دیگری است. گاهی برخی مسوولان دولتی در جلساتی عنوان میکنند: « چرا مردم همچون زمان جنگ که همدلی داشتند با همان نگاه دوباره به مقامات کشور کمک نمیکنند. انتظارها این است که در شرایط موجود مردم با همان نگاه ۲۰ یا ۳۰ سال پیش وضعیت کشور را تحمل کنند.» این نوع نگرش و انتظار از مردم که میان مسوولان کشور رایج است نشان میدهد که مقامات کشور یا خودشان را با تغییرات سیاسی و اجتماعی کشور به روزرسانی نکردهاند یا آنکه نمیخواهند تن به خواستهای مردم دهند. با این حال در چنین شرایطی که نارضایتی از رفتارهای سیاسی و فرهنگی و نحوه اداره کشور در میان مردم موج میزند لازم است مقامات کشور برای ترمیم و کاهش فاصله با جامعه دست به اقدامات جدی بزنند و با عملکردهای مناسب و مورد انتظار مردم از ظهور اعتراضهای گستردهتر بکاهند وگرنه ترکی که بر اعتماد اجتماعی مردم به نهادهای دولتی افتاده هر روز عمیقتر میشود. نمونه آن اتفاقی است که در یکی از مدارس غرب تهران افتاد و موجی از اعتراض مردمی را نسبت به آموزش و پرورش به راه انداخت. امثال این موضوعات موجب میشود بیاعتمادی مردم به نهادهای مختلف فراگیر شود. بیاعتمادیای که ناشی از یأس اجتماعی است و به مرور باعث میشود که مردم اعتماد خود را به نهادهای بالادستی از دست بدهند. حال باید دید مقامات کشورمان با چه برنامهای قصد دارند این آتش زیر خاکستر را فرونشانند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد