5 - 09 - 2022
افزایش بیگانهستیزی و پوپولیسم سیاسی
فاطمه رحیمی- مشکل اروپا نیازمند یک سیاست مشترک و جامع از سوی اتحادیه اروپاست. پناهجویان را به داخل راه دهید اما این جریان را تنظیم کنید.
پناهجویان افرادی معقول در شرایطی ناامیدکننده هستند. زندگی برای بسیاری از پناهجویانی که سوریه، عراق، افغانستان و دیگر کشورهای جنگزده را ترک کرده و طی یک سال اخیر به اروپا سرازیر شدهاند، غیرقابل تحمل شده است. اروپا آرام، ثروتمند و دستیافتنی است. بسیاری از مردم خانههای خود را ترک نمیکنند که زندگی در میان بیگانگان را آغاز کنند اما زمانی که جایگزین ترک نکردن خانه تهدید به مرگ با بمب باشد، آنها تنها تصمیم منطقی موجود را میگیرند.
جریان پناهجویان میتوانست قابل مدیریت باشد اگر کشورهای اتحادیه اروپا با هم همکاری میکردند؛ همانطور که آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان همواره آرزویش را داشته است. در عوض آلمان و سوئد در مقابله با این مشکل تنها ماندهاند. امروز اراده آنها برای انجام این کار کاهش یافته است. اگر اروپا خیلی زود نظم را برقرار نکند، فشار سیاسی، مرکل را مجبور میکند که به طور یکجانبه عمل کند و موجی از بستن مرزها را آغاز کند. نگران کننده تر اینکه، بحران مهاجرت به بیگانه هراسی و پوپولیسم سیاسی دامن زده است. نیروهای تفرقه انداز ملی گرای جناح راست همین حالا هم در بخشهایی از شرق اروپا تقویت شدهاند. اگر آنها به سمت غرب و داخل آلمان، فرانسه و ایتالیا سرایت کنند، اتحادیه اروپا خود را تکه تکه خواهد کرد.
شرایط امروز یک آشفتگی کامل است. پناهجویان آزاد بودهاند که در سراسر مدیترانه حرکت کنند و در هر یک از کشورهایی که به نظر پذیرندهتر میرسد، ثبت نام کنند. بسیاری از مهاجران اقتصادی بدون هیچ درخواستی برای پناهندگی با دروغ گفتن در مورد جایی که از آن آمدهاند، راهی به میان صفوف یافتهاند. این آزادی بیحد برای همه باید با سیستمی که در همان ابتدا درخواستکنندگان پناهندگی را در زمان ورود به مرزهای اروپا مورد بررسی قرار میدهد، جایگزین شود یا از آن بهتر، پیش از آنکه وارد آبهای مدیترانه شوند. کسانی که فاقد شرایط لازم برای پناهجویی هستند باید بدون لحظهای تاخیر بازگردانده شوند؛ کسانی که احتمال میرود واجد شرایط باشند، باید به کشورهایی منتقل شوند که پذیرای آنها هستند.
نظم در مرز
ایجاد یک سیستم منظم نیازمند برداشتن سه گام است. نخست باید «عوامل فشار» که مردم را تشویق به پذیرش خطر گذر از مرز میکند را با تقویت کمک به پناهجویان، به خصوص قربانیان جنگ داخلی در سوریه و عراق از جمله تعداد زیادی از کسانی که به کشورهای همسایهای مانند ترکیه، اردن و لبنان فرار کردهاند، متوقف کنند. دوم اینکه درخواست پناهجویان را درحالی که هنوز در مراکزی در خاورمیانه یا کانونهایی هستند که در ابتدای رسیدن به اتحادیه اروپا واردش میشوند (اکثرا در یونان و ایتالیا) بازبینی شود. سوم هم تاکید بر این نکته است که پناهجویان تا زمانی که درخواست شان بررسی شود، در یک نقطه بمانند نه اینکه سوار قطاری شوند که راهی آلمان میشود. البته تمامی این گامها مملو از دشواری است.
وظیفه دیگر این است که پناهجویان ملزم به ثبتنام و ماندن در نزدیک ترین مهم ممکن به خانه باشند، مثلا در ترکیه، لبنان و اردن. در حالت ایدهآل، کسانی که با قایق به اروپا سفر کردهاند به اردوگاههایی در یکی از این سه کشور فرستاده میشوند تا اثبات شود که آنها با پول دادن به قاچاقچیهای انسان برای راهی شدن به یک سفر بیهدف، تنها پس انداز با ارزش خود را هدر دادهاند اما این مساله ممکن است با مخالفتهای قانونی و سیاسی همراه باشد، مثلا به دلیل سابقه حقوق بشر ترکیه بنابراین باید روندی از برپایی اردوگاه در نخستین کشور اتحادیه اروپا که به آن میرسند، احتمالا یونان یا ایتالیا ایجاد شود.
هزینه این برنامه باید متوجه تمام اعضای اتحادیه اروپا باشد چراکه هدف کنترل مرزهای خارجی است. معامله ممکن است. یونان در ازای میزبانی اردوگاهها و کانونهای پناهندگی باید در بخش بدهی و بودجه و پایان دادن به بحران اقتصادی خود یاری شود.
بحران مهاجرت به برنامه اسکان مجدد بزرگتری نسبت به آنچه از سوی آژانس پناهجویان سازمان ملل اداره میشود و تنها ۱۶۰ هزار مکان در اختیار دارد، نیاز دارد. کشورهای خارج از اتحادیه اروپا از جمله کشورهای حاشیه خلیج فارس هم میتوانند نقشی ایفا کنند. اولویت باید متوجه پناهجویانی باشد که درخواست پناهندگی میدهند در حالی که هنوز در ترکیه، اردن یا لبنان ماندهاند تا از این طریق محرک سوار شدن پناهجویان به قایقهای قاچاق به یونان کاهش آید.
البته در این میان یک سابقه دلگرمکننده هم وجود دارد. زمانی که بیش از یک میلیون قایق پر از انسان پس از اشغال ویتنام توسط کمونیستها در سال ۱۹۷۵ فرار کردند، در ابتدا و پیش از آنکه به آمریکا، اروپا و استرالیا یا دیگر نقاط منتقل شوند، به کمپهای پناهندگی در هنگکنگ و دیگر بخشهای آسیا رفتند. آنها بدون آنکه چیزی داشته باشند به این نقاط رسیدند اما خیلی زود با محیط سازگار شدند: برای مثال در حال حاضر متوسط درآمد خانوار برای یک ویتنامی- آمریکایی با میانگین ملی برابر است. در حال حاضر هیچکس در آمریکا گلایه نمیکند که مردمی که با قایق میآیند، جایی در این کشور ندارند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد