فیلمنامه‌نویسان هم خواستار لغو شورای پروانه ساخت شدند:

اعتماد؛ آخرین نسخه نجات سینمای ایران

گروه فرهنگ و هنر
کدخبر: 566857
بیانیه کانون فیلمنامه‌نویسان سینمای ایران خواستار لغو شورای پروانه ساخت و پایان دادن به ممیزی پیشینی فیلمنامه‌ها به‌منظور ارتقای آزادی خلاقیت در سینما شد.
اعتماد؛ آخرین نسخه نجات سینمای ایران

جهان صنعت– انتشار بیانیه‌های پیاپی از سوی صنوف سینمایی درباره حذف شورای پروانه ساخت موج تازه‌ای از گفت‌وگو و چالش را در فضای فرهنگی ایران برانگیخته است. تازه‌ترین واکنش از سوی «کانون فیلمنامه‌نویسان سینمای ایران» باعنوان «فیلمنامه‌نویسان نخستین قربانیان ممیزی در سینمای ایران» نه فقط یک اعتراض صنفی بلکه نشانه‌ای از تحولی عمیق در نگاه هنرمندان به مفهوم آزادی خلاقیت و استقلال هنری است. این بیانیه با لحنی روشن و صریح ساختار ممیزی پیشینی را عامل توقف رشد طبیعی اندیشه و روایت در سینمای ایران می‌داند و خواستار گذار از سازوکارهای کنترل‌گرایانه به نظامی شفاف، اعتمادمحور و مدرن است. در طول دهه‌های گذشته شورای پروانه ساخت همواره به‌عنوان یکی از نهادهای تعیین‌کننده در مسیر تولید فیلم‌ها شناخته شده اما این شورا به نظر بسیاری از فیلمسازان به مرور از جایگاه حمایتی خود فاصله گرفته و به ابزاری برای اِعمال سلیقه و محدودیت بدل شده است. ممیزی پیشینی یعنی پیش از آغاز تولید فیلم سال‌هاست که به دغدغه اصلی فیلمنامه‌نویسان و تهیه‌کنندگان بدل شده چراکه نویسنده پیش از آنکه فرصت بروز خلاقیت و تجربه‌گری داشته باشد ناچار است در چارچوبی از پیش‌تعیین‌شده بنویسد. نتیجه آنکه بسیاری از طرح‌ها هرگز از مرحله کاغذ فراتر نرفته و روایت‌های تازه از زندگی اجتماعی ایران در همان آغاز خاموش می‌شوند. کانون فیلمنامه‌نویسان در بیانیه خود به‌درستی تاکید کرده که ادامه این روند نه‌تنها سینمای ایران را از پویایی بازداشته بلکه اعتماد میان هنرمند و نهادهای فرهنگی را به‌شدت فرسوده می‌کند. در جامعه‌ای که خالق اثر احساس کند هر ایده‌اش پیش از تولد باید از صافی مجوز بگذرد انگیزه برای نوآوری و جسارت فکری کاهش می‌یابد و سینما به‌جای بازتاب واقعیت‌های پیچیده و چندلایه در سطحی امن و بی‌خطر متوقف می‌ماند.

آزادی خلاقیت دربرابر کنترل اداری

در بیانیه‌ کانون فیلمنامه‌نویسان چند خواسته کلیدی مطرح شده که هر یک نشانگر نگاه مدرن به فرآیند تولید سینمایی محسوب می‌شود: نخستین خواسته لغو شورای پروانه ساخت و جایگزینی آن با نظام ثبت اطلاعات تولید است؛ مدلی که در آن تهیه‌کننده یا کارگردان صرفا با ثبت رسمی پروژه خود مجاز به آغاز تولید می‌شود. چنین سازوکاری بر پایه‌ اعتماد به حرفه‌ای‌گری و مسوولیت اجتماعی هنرمند بنا شده و در بسیاری از کشورهای پیشرفته‌ سینمایی الگوی اصلی فعالیت است. در ادامه پایان دادن به ممیزی پیشینی فیلمنامه‌ها یکی از بنیادی‌ترین مطالبات این بیانیه است. حذف نظارت از مرحله پیش از تولید به‌معنای آزاد کردن جریان اندیشه است؛ جریانی که می‌تواند روایت‌های متنوع، ژانرهای تازه و دیدگاه‌های بدیع را به سینمای ایران تزریق کند. کانون همچنین پیشنهاد راه‌اندازی سامانه‌ای شفاف برای ثبت آثار بدون نیاز به بررسی‌های مکرر شوراهای متعدد را داده است؛ اقدامی که می‌تواند از بوروکراسی خسته‌کننده و سردرگمی‌های معمول در مسیر تولید بکاهد.

از سانسور پنهان تا ممیزی مرحله‌ نمایش

یکی از نکات مهم در بیانیه هشدار درباره انتقال ممیزی از مرحله‌ صدور پروانه ساخت به مرحله‌ پروانه نمایش است. این نگرانی واقعی بوده زیرا درصورت حذف یک نظارت اما جایگزینی آن با ممیزی پسینی عملا همان کنترل با شکلی تازه ادامه می‌یابد. کانون فیلمنامه‌نویسان خواستار بازنگری جدی در ترکیب اعضا و وظایف شورای پروانه نمایش شده تا از تکرار چرخه سانسور جلوگیری شود. فیلمسازان و نویسندگان بارها تاکید کرده‌اند که ممیزی درهرشکل و مرحله‌ای که اعمال شود نهایتا به بی‌اعتمادی میان دولت و جامعه‌ هنری منجر خواهد شد. تجربه نشان داده هرگاه نگاه امنیتی و کنترلی بر حوزه‌ فرهنگ غلبه کرده هنر از زبان مردم فاصله گرفته و به بازنمایی واقعیت‌های بی‌روح و غیرقابل‌باور تبدیل شده است. سینمای ایران که زمانی صدای وجدان جمعی و آیینه‌ جامعه بود اکنون بیش از همیشه نیاز دارد تا صداقت و جسارت را به روایات خود بازگرداند.

ضرورت گفت‌وگو و بازنگری در ساختارهای صنفی

در میان بندهای بیانیه تاسیس کارگروه مشترک صنوف سینمایی با سازمان سینمایی کشور پیشنهادی است که می‌تواند گام نخست در مسیر اصلاح باشد. چنین کارگروهی اگر واقعا برمبنای گفت‌وگوی برابر شکل گیرد، می‌تواند میان هنرمندان و مدیران فرهنگی پلی از تفاهم و اعتماد بسازد. سینما عرصه‌ گفت‌وگو است؛ اگر خودِ سازوکار تولید آن گفت‌وگو را برنتابد چگونه می‌تواند زبان جامعه شود؟ امروز سینمای ایران بیش از هر زمان دیگر نیازمند ساختاری تازه است؛ ساختاری که جایگاه هنرمند را نه به‌عنوان مجری سیاست بلکه به‌عنوان خالق اندیشه به‌رسمیت بشناسد. در جهانی که فناوری‌های نو، رسانه‌های اجتماعی و جریان‌های مستقل تولید در حال تغییر قواعد بازی‌ هستند پایبندی به نظام‌های اداری سنگین و کهنه ‌تنها به عقب‌ماندگی منجر می‌شود.

بلوغ سینمای ایران و ضرورت خودتنظیمی

در بخش پایانی بیانیه جمله‌ای کلیدی به چشم می‌خورد: «هیچ سازوکار اداری یا تفسیر سلیقه‌ای از مصلحت فرهنگی نمی‌تواند جایگزین وجدان حرفه‌ای و مسوولیت اجتماعی خالق اثر شود.» این گزاره خلاصه‌ نگاه نسل تازه هنرمندان ایرانی است که باور دارند سینما به مرحله‌ای از بلوغ رسیده که می‌تواند خود را تنظیم کند. سینمای ایران در دهه‌های گذشته بارها توانایی خود را در مواجهه با محدودیت‌ها نشان داده است. در طول سالیان فیلمسازان ایرانی با زبان استعاره، خلاقیت و شجاعت جهانی‌ترین روایت‌ها را خلق کرده‌اند. این تجربه تاریخی نشان می‌دهد نیازی به کنترل بیرونی نبوده بلکه باید به قدرت درونی هنر اعتماد کرد. خودتنظیمی به‌معنای بی‌قانونی نیست بلکه یعنی جامعه حرفه‌ای سینما خود برمبنای وجدان کاری و اخلاق هنری مرز میان آزادی و مسوولیت را تعیین کند.

اعتماد، کلید دوران تازه

اکنون در آستانه‌ تحولی‌ احتمالی سینمای‌ایران نیازمند بازتعریف رابطه خود با نهادهای دولتی است. دوران تازه‌ این سینما باید بر پایه‌ اعتماد به هنرمند شکل گیرد؛ اعتمادی که نه از مسیر شعار بلکه از دل تجربه، احترام و گفت‌وگو ساخته می‌شود. حذف پروانه ساخت،درظاهر شاید تغییری اداری باشد اما در باطن نشانه‌ای از تغییر نگرش به هنر است. جامعه‌ای که به هنرمندان خود اعتماد می‌کند از خلاقیت آنان برای رشد فرهنگی و اجتماعی بهره می‌برد اما جامعه‌ای که همچنان میان خلاقیت و کنترل در نوسان است در نهایت صدای خود را از دست خواهد داد. سینمای ایران اگر می‌خواهد زنده مانده و اثرگذار باشد باید از سایه‌ تردید و کنترل بیرون بیاید. بازگرداندن اختیار و اعتماد به خالقان اثر نه تهدیدی برای نظم فرهنگی بلکه ضرورتی برای تداوم حیات فرهنگی کشور است. هرچه این اعتماد عمیق‌تر شود سینمای ایران به واقعیت خود نزدیک‌تر خواهد شد؛ سینمایی که نه از ترس ممیزی بلکه از عشق به حقیقت و انسان روایت می‌کند.

وب گردی