1 - 10 - 2020
اظهارات آقای رییسجمهور و آسیبهای آن
ناصر ایمانی*
سخنان آقای رییسجمهور اخیرا با حواشی و واکنشهایی همراه بود. دلیل آن نیز این است که انتظار میرود مسوولان به گونهای صحبت کنند که افکار عمومی اجمالا پذیرای مطلب باشد. در غیر این صورت سخنان آنان از سوی مردم دروغ و عدم صداقت محسوب شده و باورناپذیر نخواهد بود. بعضا هم به تمسخر گرفته میشود و اگر این موارد افزایش یابد، به تدریج شاهد فاصله گرفتن اعتماد عمومی و مسوولان خواهیم بود.
بر این اساس انتظار میرود آقای روحانی نیز به عنوان رییسجمهور به نحوی صحبت کنند که افکار عمومی بپذیرد. به عبارت دیگر باید از خود بپرسند که آیا مردم وقتی این حرفها را میشنوند، قبول میکنند یا خیر؟
از طرف دیگر ببینیم که مردم چقدر بخشهای مختلف حکومتی را در شرایط موجود و به وجود آمدن آن مقصر میدانند. به باور من اگر عامه مردم بخواهند انگشت اتهام خود را به سوی بخشی از حکومت که بیشترین نقش را در وضعیت موجود دارد، بگیرند، به دولت نظر خواهند کرد. به همین خاطر است که تاکید میکنیم رییسجمهور باید به نحوی سخن بگوید که افکار عمومی اولا پذیرا باشد و دوما خود دولت را در ایجاد شرایط مقصر نداند. به اعتقاد من لازم است آقای روحانی در سخنان خود بیشتر دقت کنند.
شاید برخی گمان کنند که آقای روحانی به عنوان رییسجمهور وضعیت موجود را درک میکنند و وقتی شرایط را اینطور گل و بلبل جلوه میدهند، عامدانه این کار را میکنند و فرافکنی پیشه میکنند. به گمان من اما باید در این فرضیه تردید کرد به این معنی که ممکن است او اصلا متوجه این شرایط نباشد یا اطلاع دقیقی نداشته باشد زیرا آقای رییسجمهور و وزرای او که خودشان شخصا برای خرید مثلا یک قطعه خودرو مراجعه نمیکنند تا ببینند که قیمت آن چقدر است و…. این اطلاعات معمولا به آنان داده میشود و کانالهای اطلاعاتی نیز عموما اطلاعاتی را به مسوولان میدهد که آنان دوست دارند بشنوند. منظور این است که نباید به صورت قطعی تصور کرد که مسوولان عمدا حرفهای همراه با غلو یا خلاف واقع میزنند.
نکته اما اینجاست که اگر بدانند و این حرفها را بزنند، دست به تخریب پایههای اعتماد عمومی زدهاند. اگر هم ندانند وضعیت دقیقا به چه صورت است خود مصیبت
دیگری است.
امر مسلم این است که اگر مردم احساس کنند مسوولان با آنان صادقانه صحبت میکنند، تحمل بیشتری در پذیرش شرایط خواهند داشت اما اگر احساس عدم صداقت کنند، وضع فرق خواهد کرد زیرا هم شرایط سخت است و هم از مسوولان دروغ میشنوند. این امر به لحاظ روحی و روانی هم مردم را عذاب خواهد داد. این شرایط به عبارتی یک عذاب مضاعف است زیرا هم از نظر شرایط موجود در سختی هستند و هم به خاطر عدم فهم شرایط از سوی مسوولان عذاب میکشند.سوال اینجاست که نحوه بروز اعتراضات مردم در چنین وضعیتی چگونه خواهد بود؟ به نظر من الزاما منجر به یک اعتراض اجتماعی نخواهد شد یعنی حداقل امیدواریم اینطور نشود. مردم یک فهم عمومی نسبت به شرایط موجود دارند یعنی ممکن است اعتماد عمومی آنان نسبت به مسوولان ضعیف شود اما برای اینکه اعتراض عملی نشان دهند به محاسبات ذهنی بسیاری میپردازند و از خود میپرسند با این اعتراض شرایط بهتر میشود یا بدتر؟ این امر در همه دنیا نیز صدق میکند.ممکن است نارضایتی مردم به اعتراض عمومی منجر نشود اما این معنای رضایت آنان نیست. قطعا اینطور نیست و علنی نشدن اعتراضات مردم اصلا نباید برای مسوولان ذیربط کجفهمی ایجاد کند زیرا این نارضایتیها به هر حال انباشت شده و در جایی خود را نشان خواهد داد. آنجا نیز ممکن است اعتراضات اجتماعی نباشد. مثلا ممکن است مردم نسبت به رویکرد مسوولان لج کنند. اگر این اتفاق بیفتد قطعا مردم با پروژههای کشور همراهی نمیکنند و این بزرگترین آسیب را به کشور خواهد زد. در واقع ممکن است اثرات تخریبی این رویه از اثرات تخریبی اعتراضات فیزیکی بسیار بیشتر باشد. بنابراین دولتها باید سعی کنند اعتماد عمومی را در یک سطح قابل قبول نگه دارند و با اظهارات خود به آن لطمه نزنند. اعتماد عمومی در جامعه با سخت شدن شرایط لزوما از بین نمیرود اما با احساس عدم صداقت از سخنان مسوولان حتما از بین خواهد رفت.
* فعال سیاسی اصولگرا
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد