اصول اولیه سرمایهگذاری و ریسک

جهانصنعت- سرمایهگذاری یکی از فعالیتهای اقتصادی است که به تخصیص منابع مالی به داراییها یا پروژههایی اطلاق میشود که هدف آن تولید بازده در آینده است. با این حال، در سرمایهگذاری همیشه خطراتی وجود دارد که به عنوان ریسک شناخته میشوند. ریسک به احتمال زیان یا بازده کمتر از انتظارات اشاره دارد. از آنجا که هر سرمایهگذاری با ریسک همراه است، ضروری است که سرمایهگذاران معیارهای مختلف ریسک را شناسایی کرده و بهدرستی مدیریت کنند. این معیارها ابزارهایی هستند که به سرمایهگذاران کمک میکنند تا میزان ریسک یک سرمایهگذاری را اندازهگیری کرده و تصمیمات آگاهانهتری اتخاذ کنند.
یکی از مهمترین معیارهای ریسک، دراو داون است. دراو داون به کاهش ارزش یک سرمایهگذاری از اوج آن تا پایینترین نقطه اشاره دارد. این معیار به وضوح نشان میدهد که در طول یک دوره زمانی، سرمایهگذار چه میزان زیان را متحمل شده است. در واقع، دراو داون میتواند به عنوان یک معیار برای سنجش ریسک در دورههای نزولی بازار یا تغییرات منفی قیمت داراییها مورد استفاده قرار گیرد. هر چه میزان دراو داون بیشتر باشد، نشاندهنده ریسک بالاتر و ناپایداری بیشتر سرمایهگذاری است. این شاخص میتواند در ارزیابی توانایی یک سرمایهگذاری در مقاومت در برابر نوسانات منفی بازار به کمک بیاید.
نوسانات قیمت یکی دیگر از معیارهای ریسک است که به تغییرات قیمت داراییها در طول زمان اشاره دارد. نوسانات به طور مستقیم به ریسک مرتبط است، زیرا نشاندهنده احتمال تغییرات بزرگ در ارزش دارایی در یک بازه زمانی مشخص است. در بازارهای مالی، نوسانات معمولا با استفاده از انحراف معیار اندازهگیری میشود و هر چه نوسانات بیشتر باشد، ریسک سرمایهگذاری نیز بالاتر است. به همین دلیل، سرمایهگذاران معمولا داراییهایی را انتخاب میکنند که نوسانات کمتری دارند، مگر اینکه تمایل به پذیرش ریسک بیشتری داشته باشند. نوسانات بالا میتواند به معنای بازدهی بزرگتر در مواقع رشد بازار باشد اما در عین حال ممکن است خطر زیانهای بزرگ را نیز به همراه داشته باشد.
شاخص بتا یکی دیگر از ابزارهای سنجش ریسک است که به اندازه حساسیت یک دارایی نسبت به تغییرات بازار اشاره دارد. این شاخص به سرمایهگذاران کمک میکند تا درک بهتری از ریسک سیستماتیک یک دارایی پیدا کنند. برای مثال، اگر شاخص بتا برای یک سهام بیشتر از یک باشد، این بدین معناست که این سهام نسبت به تغییرات کلی بازار نوسان بیشتری دارد و در نتیجه ریسک بالاتری را شامل میشود. از طرفی، اگر بتا کمتر از یک باشد، دارایی نسبت به بازار کمتر نوسان دارد و ریسک کمتری دارد.
از دیگر معیارهای ریسک، ارزش در معرض ریسک یا VaR است که برای اندازهگیری زیان احتمالی یک سرمایهگذاری در شرایط خاص به کار میرود. این معیار به سرمایهگذاران کمک میکند تا درک کنند که در چه شرایطی و با چه احتمالی ممکن است زیانهای معین از یک سرمایهگذاری رخ دهد. برای مثال، اگر گفته شود که ارزش در معرض ریسک یک پرتفوی ۵۰هزار دلار است، بدین معناست که احتمال زیان بیشتر از این مقدار در یک دوره خاص بسیار کم است. این شاخص به سرمایهگذاران کمک میکند تا تصمیمات خود را براساس مقدار ریسک قابل قبول تنظیم کنند.
ریسک اعتباری یکی دیگر از ریسکهای مهم در سرمایهگذاری است که به احتمال عدم توانایی طرف مقابل در انجام تعهدات مالی اشاره دارد. این نوع ریسک معمولا در سرمایهگذاریهایی مانند اوراق قرضه و سایر ابزارهای بدهی به چشم میخورد. در اینجا، سرمایهگذار با ریسک عدم بازپرداخت اصل و سود سرمایهگذاری روبهرو است. این نوع ریسک معمولا با بررسی اعتبار صادرکننده اوراق قرضه یا شرکت سرمایهپذیر قابل ارزیابی است. در نهایت، ریسک نقدینگی به خطراتی اشاره دارد که ناشی از عدم توانایی در خرید یا فروش داراییها به قیمت منصفانه است. این نوع ریسک معمولا زمانی بروز میکند که یک دارایی بازار عمیقی ندارد و نمیتوان آن را به سرعت و با قیمت مناسب خریدوفروش کرد. ریسک نقدینگی میتواند در بازارهای خاص یا داراییهایی که حجم معاملات کمتری دارند، بیشتر نمایان شود. به طور کلی، هر سرمایهگذاری با مجموعهای از ریسکها همراه است. برای مدیریت بهتر این ریسکها، سرمایهگذاران باید از معیارهای مختلف ریسک استفاده کرده و تصمیمات خود را براساس ارزیابی دقیق این معیارها بگیرند. مدیریت ریسک میتواند به حفظ سرمایه و کاهش زیانهای احتمالی کمک کند و در عین حال، فرصتهای رشد بلندمدت را فراهم آورد.