استیبلکوین؛ پلی بین دلار سنتی و دنیای بلاکچین
جهان صنعت – در دنیایی که قیمت بیتکوین و سایر رمزارزها میتواند در چند ساعت دهها درصد جابهجا شود، یک سؤال اساسی ذهن بازیگران اقتصادی را درگیر کرده است: آیا میتوان مزایای دنیای رمزارزها را داشت، بدون گرفتار شدن در جهنم نوسان قیمت؟
پاسخ بازار در سالهای اخیر روشن بوده و آن استیبلکوینها است؛ داراییهایی دیجیتال که قرار نیست هر روز رکورد جدیدی بزنند، بلکه دقیقاً برعکس، برای این طراحی شدهاند که هیجان را از قیمت بگیرند و آن را به زیرساخت پولی و پرداخت منتقل کنند.
در ظاهر، فقط با یک توکن جدید روبهرو هستیم؛ اما پشت صحنه، نبردی جدی بر سر آینده پول در جریان است؛ نبردی که بانکهای بزرگ، شرکتهای پرداخت، استارتآپهای فینتکی و حتی دولتها را پای یک میز آورده است. ارزش بازار استیبلکوینها طی حدود ۱۸ ماه از نزدیک ۱۲۰ میلیارد دلار به حدود ۲۵۰ میلیارد دلار رسیده و برخی برآوردها از امکان رسیدن این عدد به دو تریلیون دلار تا سال ۲۰۲۸ سخن میگویند.
این سرعت رشد، بیشتر شبیه رشد یک صنعت کامل است و نباید آن را یک مد دیجیتالی گذرا تصور کرد.
وقتی نوسان، نقطهضعف دنیای رمزارزها میشود
رمزارزهایی مثل بیتکوین و اتریوم در آغاز بیشتر بهعنوان ابزار سرمایهگذاری و سفتهبازی شناخته شدند و چندان نقشی به عنوان ابزار پرداخت روزمره برای آن ها متصور نمیشد. در حقیقت نوسان شدید قیمت، استفاده عملی از آنها را برای پرداخت حقوق، تسویه قراردادها، برنامهریزی مالی شرکتها و … تقریباً غیرممکن میکرد.
مثلاً تصور کنید شرکتی حقوق کارمندانش را با رمزارزی پرداخت کند که در دو هفته ۳۰ درصد افت کرده است؛ یا یک بازرگان خارجی که امروز قراردادی را با بیتکوین میبندد اما تا زمان تسویه، ارزش آن رمزارز بهطرز معناداری تغییر میکند. این سطح از عدم قطعیت، برای اقتصاد واقعی قابل تحمل نیست.
در چنین فضایی، نیاز به ابزاری احساس شد که ثبات پول سنتی را با زیرساخت دیجیتال بلاکچین ترکیب کند؛ چیزی که هم قابل برنامهریزی باشد، هم سریع و جهانی و هم از نظر ارزش شبیه دلار و یورو رفتار کند. اینجا بود که استیبلکوینها وارد صحنه شدند.
استیبلکوین چیست؟ پول دیجیتالی که ادعا میکند جای دیگری خوابیده است
استیبلکوین در سادهترین تعریف، یک توکن دیجیتال روی بلاکچین است که ارزش آن به یک دارایی ثابت معمولاً به دلار آمریکا، یورو یا سبدی از داراییهای بسیار نقد و کمریسک گره خورده است. شرکتهای خصوصی این توکنها را منتشر میکنند و مدعیاند به ازای هر واحد استیبلکوین، به همان اندازه دارایی واقعی در خزانه خود نگهداری میکنند. این پشتوانه میتواند شامل وجه نقد نزد بانکها، اوراق خزانه کوتاهمدت، یا قراردادهای بازخرید (ریپو) باشد.
منطق ساده است؛ اگر هر واحد توکن، هر زمان قابل تبدیل به یک دلار واقعی باشد، انگیزهای برای خریدوفروش سفتهبازانه آن وجود ندارد و قیمت آن نزدیک یک دلار میماند. نمونههای شناختهشده از این دسته، USDT و USDC هستند که بر بستر شبکههایی مثل اتریوم و سایر بلاکچینها جابهجا میشوند. در کنار آنها، استیبلکوینهایی با پشتوانه یورو یا ارزهای دیگر نیز در حال گسترشاند.
نکته مهم این است که استیبلکوینها پول رسمی نیستند؛ یعنی نه بانک مرکزی پشت آنهاست و نه ضمانت حاکمیتی دارند. آنها توکنهای خصوصی هستند که هرچه بزرگتر میشوند، اهمیت نظارتی و ریسک سیستمیشان بیشتر میشود.
ادعای اصلی استیبلکوینها بروجود ذخایر واقعی و نقد استوار است. برای مثال، یک صادرکننده معتبر استیبلکوین اعلام میکند تقریباً ۹۰ درصد ذخایر خود را در قالب اوراق خزانه کوتاهمدت آمریکا یا قراردادهای ریپو با سررسید کم و مابقی را در قالب وجه نقد نگه میدارد. این ترکیب سه پیام به بازار میدهد:
· دارایی پشتوانه، کمریسک است.
· نقدشوندگی بالاست؛ در صورت هجوم برای بازخرید، امکان فروش سریع داراییها وجود دارد.
· امکان حسابرسی و گزارشدهی شفاف فراهم میشود.
اما این فقط یک سوی ماجراست؛ سوی دیگر، آزمون واقعی بازار است. هر زمان شایعهای درباره وضعیت ذخایر یا سلامت مالی منتشرکننده شکل بگیرد، دارندگان توکن میتوانند برای بازخرید هجوم بیاورند. اگر صادرکننده در چنین وضعیتی بتواند بدون مشکل، توکنها را به ارز واقعی تبدیل کند، اعتماد تقویت میشود؛ اما اگر نشانهای از تأخیر، محدودیت یا ناتوانی دیده شود، بحران اعتماد میتواند به سرعت به فروپاشی یک استیبلکوین منجر شود.
به همین دلیل، بحث شفافیت ذخایر و کیفیت داراییهای پشتوانه امروز در مرکز گفتوگوی قانونگذاران و فعالان بازار قرار دارد.
چرا استیبلکوینها برای اقتصاد واقعی جذاب شدهاند؟
اگر استیبلکوین فقط نسخه دیجیتالی دلار بود، شاید اینهمه توجه جلب نمیکرد. آنچه اهمیت دارد، ترکیب ثبات پولی با قابلیتهای تکنولوژیک بلاکچین است. این ترکیب چند مزیت مهم ایجاد میکند.
مزیت اصلی سرعت و دسترسی دائمی است؛ در سیستم بانکی سنتی، انتقال بینالمللی پول میتواند چند روز طول بکشد؛ آن هم با کارمزدی که گاهی برای مبالغ خرد چندان بهصرفه نیست. استیبلکوینها این روند را به چند ثانیه یا چند دقیقه با کارمزدی بسیار کمتر تبدیل میکنند.
این ویژگی برای مهاجرانی که میخواهند بخشی از حقوق خود را برای خانواده بفرستند، یا برای کسبوکارهای کوچک که نیاز به تسویه سریع دارند، کاملاً ملموس است.
موضوع مهم دیگری که استیبل کوین ها را جذاب کرده، کاهش هزینههای واسطهگری است؛ هر چه زنجیره واسطهها کوتاهتر شود، هزینه کارمزد کمتر میشود. استیبلکوینها بسیاری از حلقههای سنتی را حذف میکنند و برخی ارائهدهندگان خدمات پرداخت مبتنی بر استیبلکوین، هزینهای در حد یکپنجم سیستمهای سنتی مطالبه میکنند. در اقتصادی که حاشیه سود بسیاری از کسبوکارها محدود است، این تفاوت کارمزد میتواند تعیینکننده باشد.
شفافیت و ردیابی لحظهای مزیت مهم دیگر است؛ پرداختهای فرامرزی در سیستمهای سنتی، گاهی در تاریکخانهای از کارگزاران، بانکهای واسطه و سامانههای قدیمی گم میشوند. در مقابل، تراکنشهای استیبلکوینی روی بلاکچین قابل پیگیریاند؛ مسیر انتقال، زمان انجام و وضعیت تراکنش همگی قابل مشاهده است. همین ویژگی، ابزار قدرتمندی برای کنترل پولشویی، نظارت بر جرایم مالی و ایجاد اعتماد در زنجیره پرداخت فراهم میکند؛ البته به شرط آنکه مقررات مناسب نیز در کنار آن باشد.
مزیت چهارم را میتوان گسترش دسترسی مالی دانست؛ برای داشتن استیبلکوین، الزاماً نیازی به حساب بانکی نیست؛ یک کیفپول دیجیتال و اتصال به اینترنت کافی است. این نکته برای میلیونها نفر در کشورهایی با دسترسی محدود به خدمات بانکی، میتواند دروازه ورود به اقتصاد دیجیتال باشد.
همچنین استیبل کوینها امکان نوآوری در مدلهای کسبوکار را فراهم میکنند؛ قرار دادن پول دیجیتال در کنار قراردادهای هوشمند، فضا را برای طراحی خدمات جدید باز میکند. تسویه خودکار بعد از تحقق یک شرط، استفاده از داراییهای توکنیشده به جای پول نقد در پرداخت، مدیریت لحظهای نقدینگی در خزانهداری شرکتها نمونههایی از این نوآوریهاست.
استیبلکوینها امروز کجا استفاده میشوند؟
اگرچه ریشه استیبلکوینها در دنیای رمزارزها بود، اما کاربردهای آن به سرعت به اقتصاد واقعی سرایت کرده است. چند حوزه کلیدی عبارتاند از:
پرداختهای برونمرزی و حوالهها : در کشورهایی که قوانین اجازه میدهد، استیبلکوینها بهعنوان یک ابزار رسمی یا نیمهرسمی برای انتقال پول استفاده میشوند. مهاجرانی که پیشتر ناچار بودند کارمزد سنگین صرافیها و شرکتهای حواله را بپردازند، اکنون میتوانند با کارمزدی بهمراتب پایینتر، پول را در مدت کوتاه منتقل کنند.
تسویه معاملات در بازار سرمایه: در پروژههای آزمایشی و برخی کاربردهای عملی، از استیبلکوین بهعنوان وجه نقد توکنیشده برای تسویه معاملات اوراق بهادار استفاده میشود. هدف این است که فاصله زمانی میان معامله و تسویه، به حداقل برسد و ریسک طرف مقابل کاهش یابد.
مدیریت نقدینگی شرکتها: برخی شرکتها بخشی از موجودی نقد خود را در قالب استیبلکوین نگه میدارند تا انعطافپذیری بیشتری در پرداختهای بینالمللی داشته باشند، هزینههای بانکی را کاهش دهند، سرعت جابهجایی منابع بین شرکای تجاری را افزایش دهند.
همراهی با ارزهای دیجیتال بانکهای مرکزی: در کشورهایی که بانک مرکزی بهصورت آزمایشی یا محدود، ارز دیجیتال خود را راهاندازی کرده، استیبلکوینها نقش مکمل بازی میکنند. بخش خصوصی میتواند روی زیرساخت عمومی CBDC، محصولات نوآورانه بسازد و استیبلکوینها پل ارتباطی بین این دو جهان شوند.
قانونگذاران در حال دویدن پشت سر بازار: گسترش استیبلکوینها بدون واکنش نهادهای نظارتی ممکن نبود. اکنون قانونگذاران با چند دغدغه اصلی روبهرو هستند.کیفیت و امنیت ذخایر پشتوانه، شفافیت گزارشدهی، ریسکهای پولشویی و تأمین مالی تروریسم، تأثیر بالقوه بر ثبات مالی و سپردههای بانکی.
بر همین اساس، در برخی مناطق مانند اتحادیه اروپا، چارچوبی جامع برای داراییهای رمزارزی و بهطور خاص استیبلکوینها تدوین شده است. در اقتصادهای آسیایی پیشرو در فینتک نظیر هنگکنگ، ژاپن و سنگاپور نیز مقررات مشخصی برای نوع دارایی، نسبت ذخایر و نحوه نظارت تعیین شده است.
در آمریکا نیز قانونگذاری ویژه استیبلکوین در حال شکلگیری است و تلاش میشود سطح حداقلی برای کیفیت و نقدشوندگی ذخایر تعیین شود، دامنه فعالیت صادرکنندگان مشخص باشد و ارتباط آنها با نظام بانکی و بازار سرمایه شفافتر شود. این روند نشان میدهد استیبلکوینها دیگر یک حاشیه تجربی نیستند و به حوزهای رسیدهاند که قانونگذار آن را بخشی از زیرساخت مالی میبیند.
استیبلکوینها؛ فرصت یا تهدید برای بانکها؟
از منظر بانکها، استیبلکوین ترکیبی از تهدید و فرصت است.
اگر شرکتها و خانوارها بخشی از منابع خود را به جای سپرده بانکی، در قالب استیبلکوین نگه دارند، بانکها ممکن است بخشی از منابع ارزانقیمت خود را از دست بدهند، برای جذب سپرده نیاز به نرخهای بالاتر داشته باشند و در نتیجه حاشیه سود آنها تحت فشار قرار گیرد. از نگاه بانکها، این تغییر دقیقاً یعنی رقیب جدید برای نقش تاریخی بانک در خلق و گردش پول.
برای آنکه بانکها در این اکوسیستم جدید حذف نشوند، باید زیرساخت بلاکچین و پرداخت آنی ایجاد کنند، کیفپول دیجیتال در سطح خُرد و کلان ارائه دهند، سیستمهای نظارتی خود را ارتقا دهند تا بتوانند تراکنشها را لحظهای و الگوریتمی پایش کنند. این تغییرات هم هزینهبر است و هم نیازمند تغییر فرهنگ سازمانی و جذب نیروی متخصص جدید.
در مقابل، همان فناوری میتواند به ابزار بازآفرینی نقش بانک تبدیل شود. برخی بانکهای بزرگ جهان، بهجای مقابله با استیبلکوینها، خود وارد بازی شدهاند و استیبلکوین یا سپرده توکنیشده اختصاصی خود را ایجاد کردهاند، یا در شبکههای مبتنی بر توکن برای تسویه بینبانکی مشارکت میکنند. به این ترتیب، بانکها میتوانند در لایهای بالاتر، نقش مدیریت ریسک، نظارت، و ارائه خدمات تکمیلی را بر عهده بگیرند.
استیبلکوین و ارز دیجیتال بانک مرکزی؛ همزیستی در یک نظام چندلایه
اگرچه در نگاه اول ممکن است استیبلکوین و ارز دیجیتال بانک مرکزی رقیب به نظر برسند، اما در عمل، بسیاری از تحلیلگران آینده را چندلایه میبینند.
در لایه پایه، CBDC بهعنوان پول رسمی دیجیتال کشور، نقش ستون فقرات نظام پرداخت را بازی میکند. در لایه بالاتر، استیبلکوینهای بخش خصوصی روی این زیرساخت سوار میشوند و خدمات متنوعتری را به کاربران ارائه میکنند. در بالاترین لایه، شرکتها و پلتفرمها بستههای خدماتی، اعتباری و سرمایهگذاری را بر پایه این پولهای دیجیتال طراحی میکنند.
در چنین مدلی، رابطه استیبلکوین و CBDC نه جنگ است و نه ادغام کامل؛ بلکه تقسیم کار میان بخش عمومی و خصوصی است.
البته این سناریو به سرعت و کیفیت حرکت بانکهای مرکزی وابسته است. هر چه معرفی و توسعه CBDC به تأخیر بیفتد، فضای بیشتری برای استیبلکوینها در نقش «زیرساخت جایگزین» باز میشود.
پول دیجیتال، از حاشیه به متن
استیبلکوینها از دل یک نیاز ساده متولد شدند؛ داشتن یک دلار دیجیتال روی بلاکچین که مدام قیمتش بالا و پایین نشود. اما در مدت کوتاهی، از ابزاری حاشیهای در بازار رمزارزها به یکی از موضوعات اصلی گفتوگوی بانکها، شرکتهای تکنولوژی و قانونگذاران تبدیل شدند.
امروز دیگر بحث بر سر این نیست که آیا استیبلکوینها اهمیت دارند یا نه؛ بحث اصلی این است که چه نوع استیبلکوینی، با چه نوع پشتوانه و نظارتی، در چه جایگاهی از نظام پولی و مالی قرار خواهد گرفت.
آینده پول، بهاحتمال زیاد ترکیبی خواهد بود از پول رسمی دیجیتال (CBDC)، استیبلکوینهای بخش خصوصی و شاید شکلهای دیگری از داراییهای توکنیشده که هنوز در حال شکلگیریاند.
در این میان، کشورها، بانکها و کسبوکارهایی که زودتر این واقعیت جدید را بشناسند و برای آن برنامهریزی کنند، شانس بیشتری دارند که در نقشه تازه اقتصاد دیجیتال، نه تماشاگر، بلکه بازیگر اصلی باشند.
