30 - 05 - 2022
استفاده از منابع ارزی در گرو اهداف بلندمدت اقتصادی
اینکه کشور ما کشوری توسعهنیافته است و نیازهای مبرم اقتصادی به خصوص در بخشهای تولیدی دارد، امر واضحی است. با این حال اکنون موقعیتی در اختیار دولت قرار گرفته است و دولت هم باید در نظر داشته باشد که نمیتواند هر طور که دلش میخواهد از منابع آزاد شده استفاده کند.
برای صرف این داراییها باید اولویتبندی شود و بخشهای تولید و صنعت در اولویتهای اصلی قرار بگیرند. البته باید این موضوع را نیز در نظر گرفت که تمام بخشهای صنعت استحقاق دریافت منابع را ندارند بلکه باید نیازهای صنعت را اولویتبندی کنیم و ببینیم چه صنایعی اهمیت بیشتری دارند.
در رابطه با اینکه وزیر اقتصاد اعلام کرده ارزهای آزاد شده نهتنها باعث افزایش نقدینگی نمیشود بلکه میتواند به کاهش آن نیز کمک کند، باید در ابتدا این نکته را یادآور شد که ایران همیشه نقدینگی داشته است و آزاد شدن منابع گرچه میتواند عاملی برای افزایش نقدینگی باشد اما اگر با مدیریت صحیح از آن استفاده شود میتواند به کنترل نقدینگی و تورم کمک کند. با این وجود اینکه این داراییها نقدینگی موجود را کاهش بدهد امری است که پشتوانه علمی ندارد.
به میزانی که ارز خارجی وارد کشور میشود، نقدینگی هم افزایش پیدا میکند ولی اینکه چه تاثیری روی تورم میگذارد موضوعی است که به راهکارهای اقتصادی دولت مربوط میشود و مکانیسمهای خاص خود را دارد.
در کنار این مسایل این موضوع نیز وجود دارد که برخی بخشهای اقتصاد نظیر پتروشیمی و نفت نیاز مبرمی به تزریق نقدینگی دارد البته یک مثال قدیمی هست که میگوید «پسر خوب به پول نیاز ندارد و پسر بد نیز نیازی به پول ندارد. » بر همین اساس مدیر خوب و بد هم نیازی به پول ندارند چراکه مدیریت خوب بدون نقدینگی هم ممکن است و مدیر بد هم هر قدر پول به حوزهاش تزریق شود باز هم کم دارد، با این حال ما میتوانیم از سرمایههای خود خوب استفاده کنیم. در بسیاری از کشورها برای ۵۰ میلیون دلار نیز جنگ راه میاندازند، این در حالی است که سرمایههای آزاد شده ما به میلیارد میرسد و با این رقم میتوان بسیاری از بخشهای اقتصاد را احیا کرد تمام اینها بستگی به این دارد که چطور از این منابع استفاده میشود.
درباره منابع آزاد شده باید این خطر را در نظر گرفت که این سرمایهها ممکن است تبدیل به واردات شود یا در اختیار افراد خاص قرار بگیرد. اگر سیاستهایی که تا اکنون بوده است دنبال شود منابع به هدر میرود. اینها سرمایههای ملی هستند و نباید دولت هر طور که دوست دارد از آنها استفاده کند بلکه باید در جهت اهداف و سرمایهگذاریهای بلندمدت استفاده شود. به عنوان مثال در حوزه نفت و گاز و پتروشیمی میتوان جذب سرمایهگذاری خارجی کرد و از طریق تقویت این بخشها وضعیت اقتصاد را در بلندمدت بهبود بخشید.
بهطور خلاصه دولت باید برای تقویت بنیه اقتصاد کشور در بخشهای تولید و زیرساخت تغییر سیاستهای اساسی داشته باشد.
با این اوصاف گرچه تاکنون صحبت از این بوده است که «دولت چه باید بکند؟» ولی راهی که دولت و تیم اقتصادیاش تاکنون طی کردهاند به شدت ناامیدکننده است. در موارد بسیار فرصتسوزیهای بسیاری مشاهده شده و شرایط رکودی تعمیق شدهاند. بنظر میرسد در تیم اقتصادی واژه «تولید» بسیار عجیب و ناشناخته است و مسوولان بیش از آنکه به فکر درست کردن وضعیت موجود باشند، به فکر حفظ منفعت و مقام خود هستند و فعالیتهای اقتصادی را به سمت بخشهای خدماتی، تجاری، مسکن و واردات سوق میدهند.
با این حال گرچه سیاستهای اقتصادی دولت اشتباه است اما در رابطه با رفتارهای اخیر مجلس نمیتوان گفت که با استیضاح و برکنار کردن یک وزیر تمام مشکلات حل میشود بلکه باید کل تیم اقتصادی اعم از وزارت کار، وزارت صنعت، معدن و تجارت و سایر اعضای تیم عملکرد خود را اصلاح کنند. تا زمانی که سبک و سیاق دولت در مقابله با مسایل اقتصادی به طور کلی اصلاح نشود، مشکلی حل نخواهد شد و برکناری یک وزیر نیز دردی از دردهای اقتصاد دوا نمیکند.
*عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد