«جهان‌صنعت» از همکاری راهبردی آمریکا و ترکیه در قاره سیاه گزارش می‌دهد

استراتژی آفریقایی اردوغان و ترامپ

محمدرضا ستاری
کدخبر: 560826
همکاری راهبردی آمریکا و ترکیه در آفریقا شامل توسعه روابط تجاری، امنیتی و انرژی است تا جایگزینی برای نفوذ روسیه و چین در این قاره ایجاد کنند.
استراتژی آفریقایی اردوغان و ترامپ

محمدرضا ستاری- بررسی روندها و تحولات اخیر نشان می‌دهد که رجب طیب اردوغان رییس‌جمهوری ترکیه در حال نزدیک شدن به دولت ترامپ است. این موضوع پس از دیدار اخیر وی با ترامپ در واشنگتن بیش از هر زمان دیگری مشخص شد؛ جایی که علاوه بر توافقات آشکار و پنهان دوجانبه از قبیل تقویت روابط تجاری، فروش جنگنده‌های اف- ۳۵ و هماهنگی در اقدامات ناتو و تحولات خاورمیانه، بلافاصله پس از این دیدار اعلام شد که آنکارا در راستای بازگشت تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران، بخشی از دارایی‌های کشورمان را بلوکه کرده است.

در همین رابطه موضوعی که در حال حاضر از نظرها پنهان مانده اما از لحاظ ژئوپلیتیکی و استراتژیک بسیار حائز اهمیت است، بحث اشتراک منافع ترکیه و ایالات متحده در قاره آفریقاست. به گفته برخی  کارشناسان، در حالی که نفوذ اروپایی‌ها در آفریقا کاهش یافته و

ایالات متحده هم در دوران ترامپ به دنبال کاهش هزینه‌های دفاعی و کمک‌های بین‌المللی است، ترکیه به واسطه سیاست چند سال اخیر خود آماده است نقشی جدی در قاره سیاه ایفا کند. علاوه بر این، از آنجا که روسیه و چین نیز به دنبال پر کردن خلأ حضور اروپایی‌ها در آفریقا هستند، آنکارا می‌تواند یک شریک جایگزین برای ایالات متحده در این زمینه محسوب شود.

در همین رابطه به تازگی مجله

نشنال اینترست در گزارشی تحلیلی به قلم لیام کار، رییس تیم آفریقا در مؤسسه محافظه‌کار آمریکن اینترپرایز آورده است: در طول دو دهه گذشته ترکیه حضور خود را در آفریقا به‌طور چشمگیری گسترش داده است. در واقع این کشور مسیرهای گوناگونی برای افزایش نفوذ خود برگزیده، ازجمله توسعه روابط تجاری و سرمایه‌گذاری‌های گسترده در حوزه‌های زیرساخت، انرژی، معدن و صنایع نساجی. همچنین پهپادهای ساخت ترکیه به کالایی پرطرفدار در قاره سیاه تبدیل شده‌اند؛ به طوری که باعث شده ترکیه از گسترش روابط دفاعی خود به سود بخش‌های غیرنظامی و اقتصادی استفاده و بهره‌برداری کند.

دقیقا در همین نقطه است که با توجه به نقش فزاینده ترکیه ایالات متحده به دنبال آن است که حوزه‌هایی برای همکاری با این کشور مشخص کند که یکی از مهم‌ترین این حوزه‌ها به ظاهر مبارزه با تروریسم است. در همین راستا، هر دو کشور نه‌تنها تجهیزات نظامی در اختیار کشورهای غرب آفریقا و همچنین سومالی قرار داده‌اند بلکه به آنها برای مقابله با گروه‌هایی نظیر القاعده، داعش و الشباب نیز آموزش می‌دهند.

نکته حائز اهمیت این است که ایالات متحده در نظر دارد از اقدامات تکراری در زمینه مبارزه با تروریسم خودداری کرده و به همین دلیل به دنبال بررسی طرح همکاری با کشورهای ثالث به منظور آموزش نیروهای محلی در منطقه ساحل غربی آفریقاست. بنابراین از آنجا که دولت ترامپ به دنبال کاهش کمک‌های خارجی بوده و برخی گزارش‌ها حاکی از آن است که ترکیه قصد دارد مربیانی به نیجر و سومالی اعزام کند، در نتیجه از این منظر شریک طبیعی ایالات متحده آمریکا محسوب می‌شود.

از همکاری امنیتی تا اشتراک اقتصادی

همکاری با ترکیه در حوزه انرژی در آفریقا می‌تواند به تحقق هدف ترامپ برای کاهش واردات انرژی ترکیه از روسیه کمک کند. در واقع ترکیه که به شدت به واردات انرژی وابسته است، به‌طور فزاینده‌ای به آفریقا روی آورده تا هزینه‌ها را کاهش داده و منابع انرژی خود را متنوع کند. بنابراین شناسایی فرصت‌های مشترک برای پروژه‌های انرژی میان آمریکا و ترکیه می‌تواند ریسک شرکت‌های آمریکایی را کاهش دهد، به توسعه منابع انرژی آفریقا یاری رساند و آنکارا را در مسیر کاهش وابستگی به انرژی روسیه تقویت کند.

از سوی دیگر برخی کارشناسان معتقدند، همکاری دو کشور در زمینه انرژی و زیرساخت به‌طور طبیعی تلاش‌های آمریکا و آفریقا برای توسعه زنجیره تامین مواد معدنی حیاتی را نیز تقویت می‌کند. ترکیه پس از چین دومین سرمایه‌گذار بزرگ در حوزه زیرساخت در قاره آفریقاست. به طوری که شرکت‌های ساختمانی ترکیه از سال ۱۹۷۲ تاکنون نزدیک به ۱۰۰‌میلیارد دلار قرارداد در این قاره منعقد کرده‌اند که شامل ساخت فرودگاه‌ها، بزرگراه‌ها، خطوط راه‌آهن و بنادر متعدد می‌شود. در نتیجه برای توسعه زنجیره تامین مواد معدنی در آفریقا همکاری واشنگتن و آنکارا می‌تواند برای هر دو کشور مزیت اقتصادی و ژئوپلیتیکی داشته باشد.

ترکیه همچنین می‌تواند به عنوان توازنی در برابر نفوذ چین و روسیه در آفریقا ایفای نقش کند. روسیه با بهره‌گیری از کاهش نفوذ فرانسه در منطقه ساحل، توانسته نفوذ خود را به‌عنوان یک شریک امنیتی جایگزین گسترش دهد؛ امری که برای غربی‌ها قطعا خوشایند نیست. از سوی دیگر با عقب‌نشینی غرب و همچنین برخی ناکامی‌های روسیه، چینی‌ها بلافاصله در حال پر کردن این خلأ هستند. بنابراین در خلأ حضور اروپا و به منظور مقابله با نفوذ روسیه و چین آمریکایی‌ها به طور طبیعی از همکاری استراتژیک با ترکیه در قاره سیاه استقبال می‌کنند.

در این رابطه باوجود تمامی مزیت‌هایی که همکاری‌ها برای دو کشور به ارمغان می‌آورد، برخی کارشناسان غربی تاکید دارند که دولت ایالات متحده باید نسبت به محدودیت‌های همگرایی با ترکیه واقع‌بینانه عمل کند زیرا هر چند در حال حاضر ترکیه می‌تواند جایگزین مناسبی برای روسیه یا چین باشد اما منافع واشنگتن و آنکارا لزوما برای رقابت با این دو قدرت هم‌راستای یکدیگر نیست. در واقع ترکیه همواره میان روسیه، چین و غرب سعی کرده توازن برقرار کند و حتی در برخی موارد نسبت به رقبای شرقی ایالات متحده بنا بر شرایط موجود نظر مساعدتری داشته است.

از سوی دیگر نوع رفتار و سیاست خارجی اردوغان نشان می‌دهد که این کشور نمی‌تواند به عنوان یک شریک ثابت تلقی شود. به عنوان مثال در بحث آفریقا ترک‌ها همزمان با کاهش نفوذ غرب به منظور بهره‌برداری بیشتر تلاش می‌کنند از روایت‌های ضدغربی و ضداستعماری، یعنی دقیقا همان کاری که روسیه و چین انجام می‌دهند. به همین دلیل است که باوجود همگرایی کنونی ایالات متحده با ترکیه بعید به نظر می‌رسد آمریکایی‌ها به طور کامل تمام تخم‌مرغ‌های خود را در راهبرد آفریقایی در سبد ترکیه قرار دهند. این موضوع زمانی اهمیت می‌یابد که بدانیم آمریکا پس از کاهش نفوذ فرانسه به عنوان شریک ثالث در منطقه ساحل آفریقا در طول سا‌ل‌های اخیر دچار نوعی سردرگمی شد. با این حال نقش فزاینده ترکیه در آفریقا در شرایطی این کشور را به شریک بالقوه آمریکا تبدیل کرده که نفوذ غرب در این قاره در حال کاهش است و فعلا در مقطع کنونی هر دو طرف از همکاری‌های چندجانبه می‌توانند سود قابل‌توجهی ببرند.

وب گردی