از ساخت پاساژ تا برگزاری کنسرت در بستر رودخانهها

جهان صنعت– درحالیکه به دلایل مختلف برگزاری کنسرت در میدان آزادی کنسل شده بود، خبر برگزاری کنسرتی در زایندهرود، روز گذشته در رسانهها و فضای مجازی پیچید و تبدیل زایندهرود به تالار موسیقی خیابانی حامیان محیطزیست را متعجب کرد. سالهای سال است که پای معضل بیآبی و خشکسالی به زایندهرود هم باز شده است و با جاری شدن کمترین میزان آبی در آن، مردم دوباره به پرآب شدن زایندهرود و کاهش تنش کمآبی آن امیدوار میشوند اما با تبدیل محوطه زایندهرود به محل برگزاری کنسرت، چشم بر معضل بزرگ خشکسالی بسته میشود. حالا هم که برگزاری کنسرت در زایندهرود از بیتوجهی و بیاهمیتی سازمان حفاظت محیطزیست نسبتبه فاجعه خشک شدن زایندهرود حکایت دارد.
عباس محمدی، کنشگر محیطزیست درخصوص تبدیل محوطه زایندهرود به محل برگزاری کنسرت گفت: با توجه به اینکه کنسرت همایون شجریان در محدوده میدان آزادی لغو شد، خیلی مایل نیستم در مورد نفس برگزاری کنسرت اظهارنظر کنم اما در مورد برگزاری هرگونه کنسرت در فضاهای عمومی باید بگویم که با توجه به محدودیتهایی که در سالهای طولانی موسیقی درگیر آن بوده، کار خیلی خوبی است اما نه در بستر زایندهرود و با عادیسازی خشک کردن رودخانه و بیتوجهی به این فاجعه و تبعات آن.
مشروح گفتوگو را در ادامه بخوانید:
بهعنوان یک کنشگر محیطزیستی آیا با برگزاری کنسرت در زایندهرود موافق هستید؟
در مجموع اگر موسیقی به فضاهای عمومی بیاید، برای احیای روحیه مردم و عجین شدن موسیقی با زندگی روزمره مردم خوب است اما در مورد برگزاری کنسرت یا هرگونه موسیقی خیابانی در بستر زایندهرود باید بگویم در نامهای که شبکه تشکلهای محیطزیستی در مخالفت با آن نوشته است، نکتهای دیدم که بهنظرم خیلی قابلتوجه است؛ «عادیسازی فاجعه و عادیسازی اتفاقات ناگوار محیطزیستی» در این نامه آمده و تعبیر درستی است و قضیه خشک بودن زایندهرود نباید عادیسازی شود. الان به وضعیتی رسیدهایم که متاسفانه مساله خشکشدن رودخانههایمان به یک موضوع عادی بدل شده و مسوولیت این قضیه بیشتر از محیطزیست، متوجه وزارت نیرو بوده و قصور وزارت نیرو باعث آن شده است.
چرا وزارت نیرو را در خشکشدن رودخانهها مقصر میدانید؟
سرنوشت رودخانهها را از سالها پیش یعنی از چند دهه پیش، به دست وزارت نیرو دادهاند و وزارت نیرو بود که خشک شدن رودخانهها، جویبارها و از بین رفتن منابع آبی کشور را به نوعی عادیسازی کرد. وزارت نیرو حتی قبل از خشکسالیهای چند سال اخیر همیشه خشک شدن امتداد رودخانهها را به جو، تغییرات اقلیمی و مسائلی مثل مصرف زیاد نسبت میداد و عمده اشکال که در سمت این وزارتخانه است و بهطور کلی دلیل عمده خشک کردن رودخانهها به اقداماتی چون سدسازی و ایجاد سیلبندهایی که سازمان منابع طبیعی روی رودخانهها میزند، مربوط است که البته نادیده گرفته شده است.
عادیسازی خشک کردن رودخانهها دقیقا چه معنایی دارد؟
در این سالها به نوعی عادیسازی بوده که گویا اتفاقی که در رودخانهها و سایر پهنههای آبی و آبخوانهای ما میافتد، مربوط به طبیعت است و کسی هم در وقوع آن مقصر نیست. در مورد زایندهرود مشخصا باید بگویم عادیسازی فاجعه خشکسالی، از موقعی اتفاق افتاد که رودخانه را به یک مجرا و کانال آب تبدیل کردند؛ چگونه در طول سال چند هفتهای دریچههای سد زایندهرود را باز میکنند تا آب مثلا برای کشت بهاره بیاید؛ انگار که رودخانه که در طبیعت یک نقش بیبدیل و زندگیساز دارد، یک کانال آب دارد که آقایان با رها کردن آب، آب را به سر زمینها میرسانند و این بدترین سرنوشتی بود که میشد برای رودخانهها رقم بزنیم.
در مورد زایندهرود خیلی مشخص از ۵۰ تا ۶۰سال پیش کار خشککردن اتفاق افتاد؛ سد زایندهرود ساخته شد و انتقال آب هم از سرچشمههای کارون و… صورت گرفت ولی هیچ کمکی به بهبود وضعیت این رودخانه از اصفهان بهسمت جنوب شرق نکرد چون کل ماجرا به صورت وارونه مطرح شد یعنی بهجای اینکه بیایند و رودخانه را به شکل یک سیستم طبیعی ببینند، آن را به یک کانالی که هروقت دلشان بخواهد در آن آب جاری کنند، تبدیل کردند.
تبعات برگزاری کنسرت در زایندهرود چیست؟
وقتی رودخانه از حالت طبیعی به مصنوعی یا کانالی که گاهی وقتها به آن آب جاری میشود تبدیل شود، تمام کارکردهای طبیعی خود را از دست میدهد. زیستمندانی که در رودخانه زایندهرود یا در کنار آن یا در تالاب رودخانه(تالاب گاوخونی) زندگی میکردند، آسیب شدید میبینند یا اساسا نابود میشوند. اینکه چه حجم از جمعیت در برگزاری کنسرت یا موسیقی خیابانی در زایندهرود حاضر میشود و اینکه آیا موجب آسیب به سازههای زایندهرود میشود یا خیر هم، این مساله باید مورد توجه و بررسی قرار بگیرد. نمیدانم کنسرت در بستر زایندهرود خشک، با چه قصد و نیتی میخواهد اجرا شود اما این پیشنهاد من است و شاید به گوش برگزار کنندگان آن برسد، بهتر است جایی مناسب در حاشیه رودخانه زایندهرود یا هر جای دیگری در اصفهان و نه در بستر آن و البته با انتقال این پیام که کنسرت و برگزار کنندگان و مردم حاضر در کنسرت خواهان یک فکر و تدبیر اساسی برای احیای رودخانه زایندهرود هستند، برگزار شود و خب این میتواند علاوه بر اینکه موسیقی برای مردم شادی میآفریند، حاوی یک پیام اجتماعی مشخصی هم برای مسوولان امر باشد.
سازمان محیطزیست و همچنین اداره کل محیطزیست اصفهان باید حداقل در مورد برگزاری کنسرت در بستر زایندهرود بیانیه بدهد و نظر خود را اعلام کند. عادیسازی خشککردن زایندهرود از زمانی اتفاق افتاد که در سرچشمههای این رودخانه در کوهستان، آنقدر سدهای کوچک تحت عنوان آبخیزداری ساختند که نظام طبیعی رودخانه و آبخیزش به هم ریخته است.
در کوهستان زردکوه در منطقه شاهانکوه و بقیه حوزههای آبخیز زایندهرود شاید صدها یا چند هزار سیلبند ساخته شده است و همچنین ساخت باغهای مختلف که مصرف آب را بالا برده و خود اینها مانع رسیدن آب به بستر اصلی زایندهرود شده است و واکنش و اقدام مناسب از سمت دولت و محیطزیست انجام نشده و خشک شدن بستر زایندهرود امری عادی شده و الان در این بستر کنسرت برگزار میشود یا فوتبال بازی میکنند.
آیا تاکنون رودخانه دیگری مشابه زایندهرود داشتهایم؟ سرنوشتش چه شد؟
در موردی مثل رودخانه قم، آمدند و در بستر رودخانه پاساژ ساختند و بخشی از آن را به پارکینگ تبدیل کردند. در قم رودخانهای داشتیم و در دهههای قبل همیشه کم تا زیاد همیشه در آن آب جاری بود و در اثر سوءمدیریتها و مقداری هم تغییرات اقلیمی که رودخانه چند وقتی خشک بود، آقایان دیدند زمین خوبی دارد و آمدند در بستر رودخانه قم پارکینگ و دیگر سازهها را ساختند؛ خب سیلی هم آمد و تعداد زیادی از ماشینها را هم از بین برد و صدمات جانی و مالی بسیاری را به بار آورد. سازمان حفاظت محیطزیست و ادارههای زیرمجموعه آن بهویژه در مورد رودخانهها، اساسا به هیچ انگاشته شده و از این نادیده گرفته شدنها و نداشتن مسوولیت استقبال هم میکنند.