از روی سقف ساختمانهای دولتی تا چاه ویل بدمصرفی

جهان صنعت– چندی قبل سخنگوی دولت در توییتر(ایکس فعلی) نوشت که دولت برای عبور از ناترازی انرژی، از خودش آغاز کرده و حسب تاکید رییسجمهور، ضمن صرفهجویی؛ تامین برق ادارات دولتی از انرژی تجدیدپذیر در دستور کار قرار گرفته است. او اضافه کرد: بهزودی ساختمانهای دولتی انرژی مورد نیاز را از طریق پنلهای خورشیدی تامین میکنند و پس از آن از شبکه عمومی جدا خواهند شد.
چند روز قبل از آن مدیر نظارت و وصول مطالبات صندوق توسعه ملی از آمادگی این صندوق برای تامین مالی طرحهای زودبازده، صادراتمحور و پروژههای کلان در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر و صنعت خبر داده بود. او گفت که طی روزهای آینده تامین مالی یکی از بزرگترین طرحهای نیروگاهی کشور در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر توسط صندوق آغاز خواهد شد. این طرح بخشی از برنامه تولید ۳۰هزار مگاوات برق از منابع تجدیدپذیر در کشور است. به گفته این مقام در سالجاری حدود ۱۵میلیارد دلار برای پروژههای حوزه نفت و گاز و ۳میلیارد دلار برای انرژیهای تجدیدپذیر در نظر گرفته شده است.
بدون تردید پرداختن به انرژیهای تجدیدپذیر یکی از الزامات فراروی کشور در حکمرانی انرژی است. در کشورهای عضو سازمان توسعه و همکاری اقتصادی، بین سالهای۲۰۰۷ تا۲۰۱۷ مصرف انرژی تجدیدپذیر حدود درصد۴۲ افزایش یافته، درحالیکه سهم تجدیدپذیرهای مدرن به میزان ۴۴درصد از کل مصرف انرژی نهایی افزایش یافته است.
جدیدترین مطالعات نشان داده که مصرف انرژیهای تجدیدپذیر بر نابرابری درآمدی و جنسیتی اثر منفی، بر مخارج بهداشتی و آموزشی دولتها و امید به زندگی در بدو تولد تاثیر مثبت و در نتیجه این تاثیرات بر توسعهیافتگی اجتماعی اثر مثبت میگذارد. در مورد کشورمان اگرچه در حوزه سیاستگذاری انرژی تحقیقات گستردهای در ایران انجام شده ولی این پژوهشها کمتر به موضوع نبود توازن و منطق آیندهنگرانه در سیاست توسعه منابع تولید برق پرداختهاند. هیچ پژوهشی را نمیتوان یافت که حاکی از نامطلوببودن دسترسی و استفاده از این نوع انرژی باشد ولی با این همه هنوز اقدامات اساسی در این حوزه صورت نگرفته، دلیل کاملا مشخص است. نیروگاههای حرارتی، وفور منابع فسیلی، داشتن شبکه گسترده برقرسانی به سراسر کشور، وجود زیرساختهای لازم، خودکفایی در ساخت تجهیزات نیروگاههای حرارتی و خیلی از موارد دیگر باعث شده که بهترین گزینه برای تولید برق در ایران همانا شیوه حرارتی باشد. در نگاه گفتمانی اساسا گفتمان برق تجدیدپذیر نوعی گفتمان شیک و مدرن است ولی در حکم «دیگری» برای گفتمان برق حرارتی محسوب میشود. در گفتمان منابع تولید انرژی در ایران، برق فسیلی یا همان حرارتی به پشتوانه برخورداری از منابع عظیم نفت و گاز و وجود زیرساختهای لازم، ماموریت تامین انرژی را بهخوبی برعهده گرفته و گفتمان «خودی» محسوب میشود.
تجدیدپذیرها اما همواره از موضع ضعف برخوردار بودهاند. از همین رو انرژی تجدیدپذیر نتوانسته است حمایتهای لازم در زمینه سرمایهگذاری، تامین زیرساخت و یارانه دولتی را جذب کند (چندین سازمان نیز در این حوزه فعالیت دارند که زیر نظر یا حمایت وزارت نیرو هستند). معمولا هنگامی که تنگناها در تولید برق آشکار میشود، به یکباره سروکله پژوهشگران و کارشناسان و مشاورانی پیدا میشود که سخن از انرژیهای تجدیدپذیر میگویند. آنچه سخنگوی محترم دولت بیان کردهاند را نیز احتمالا میتوان سخنانی برآمده از همیندست اظهارات کارشناسان و مشاوران مذکور دانست. قرار است سقف (یا شاید بالکنها و حیاط) ساختمانهای دولتی را با پنلهای خورشیدی بپوشانند تا برق آنها را تامین کند و خصوصا قدمی هم از آن جلوتر رفته و سیستم تامین برق آنها را از شبکه عمومی جدا کنند.
مشاوران مذکور با توسل به چه انگارهها یا یافتهها و روشهای محاسباتی توانستهاند این میزان از توهمات خود را به مقامات کشور منتقل کنند؟
در یک نگاه تاریخی معلوم نیست اولینبار چه کسی این ایده را مطرح کرد که کشورمان بهدلیل برخورداری از تابش تقریبا همیشگی آفتاب میتواند همواره و با نرخ بالا دست به تولید برق از انرژی خورشیدی بزند.
اینها هرگز بدان معنا نیست که دولت باید از انرژیهای تجدیدپذیر غفلت کند بلکه برعکس بهنظر میرسد غفلت کنونی نیز هزینههای بزرگی برای کشور به همراه داشته و خواهد داشت.
در شرایط کنونی باید از هرگونه سرمایهگذاری از این حوزه دفاع کرد ولی این دفاع را نمیتوان به حمایت بیدلیل تقلیل داد.
بهعبارت دیگر هرچند تردیدی در لزوم سرمایهگذاری در صنایع انرژی تجدیدپذیر وجود ندارد اما بهنظر میرسد که ورود هر میزان انرژی به چرخه تولیدات انرژی کشور (اعم از برق و گاز و بنزین و هر نوع انرژی دیگر از هر منبع اعم از تجدیدپذیر و فسیلی) به سرعت وارد مدار نابهینگی شده و به چاه ویل اسراف و بدمصرفی سرازیر خواهد شد.
با این اوصاف بهنظر میرسد در کنار توسعه استفاده و بهرهگیری از انرژیهای خورشیدی و تجدیدپذیر، ابتدا فکری به حال شدت مصرف و اصلاح الگوی مصرف شود.
هرگونه تدبیر در این زمینه در راستای بهینهسازی (اعم از مصرف، تجهیزات، رفتار، ساختارهای تولید و انتقال و نظایر آن) میتواند تاثیرات و نتایج موثرتری از این داشته باشد که مثلا در ساختمانهای دولتی پنل نصب شود.
فقط به یک نمونه اشاره شود که تمیز نگاهداشتن پنلها (مثلا از بابت فضولات پرندگان و گرد و غبار و هرچه از این دست) میتواند موجب اوجگرفتن شدت مصرف منابع آب و نابودی تدریجی آن منابع شود که خود معضل بزرگتری از برق را بهدنبال خواهد داشت.
وقتی ساختارها نابهینه بوده و بدمصرفی رواج داشته باشد، هرگونه تلاش برای افزایش عرضه نیز بیدرنگ بلااثر میشود.
در این رابطه قوانین و الزامات بالادستی متعددی وجود دارد که التزام به آنها میتواند تا حد زیادی بهمثابه چارهجویی برای وضعیت کنونی باشد.
قوانینی همچون اصلاح الگوی مصرف، مانعزدایی توسعه صنعت برق، سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی و فهرست مطولی از آییننامهها و دستورالعملها و بخشنامهها از همین جمله هستند.
کارشناس انرژی
پویا نعمتاللهی،از روی سقف ساختمانهای دولتی تا چاه ویل بدمصرفی