19 - 12 - 2019
ازدواج بیثمر
رضا ربیعیپور*- ازدواج، امری است که از دیرباز در فرهنگهای مختلف، با رسوم خاص برقرار بوده که باعث توسعه نسل انسان شده. در جوامع عصر حاضر ازدواج یک موضوع پیچیده و نیازمند دقت در انتخاب، سلامت جسمی و روانی، آموزش مهارتهای زندگی و تامین نیازهای اولیه است که در صورت نبود هر کدام از موارد مذکور میتواند جامعه را دچار معضلات جبرانناپذیری کند. اگر به اطرافمان نگاهی بیندازیم و در اینترنت جستوجویی کنیم، دسترسی به آمارهای عجیب و غریب طلاق چندان هم سخت نیست! عوامل بسیاری در بروز طلاق موثر هستند.
بر اساس قانون مدنی عقد نکاح دختر قبل از رسیدن به ۱۶ سال و پسر قبل از رسیدن به ۱۸ سال تمام شمسی منوط به رعایت مصلحت کودک، اذن ولی و حکم دادگاه به شرط احراز رشد جسمی و روانی است. قانونگذار در مقام انسداد مبادی ازدواج زودهنگام در منطوق ماده (۱۰۴۱) قانون مدنی اصلاحی(۱/۴/۸۱) مجمع تشخیص مصلحت نظام به تصریح تاکید دارد بر اینکه عقد نکاح دختر در زیر سن ۱۳ سال تمام شمسی و پسر در زیر سن ۱۵ سال منوط به شروط مذکور و تشخیص دادگاه صالح است.
همانطور که ملاحظه میشود این قانون گرچه مانعی برای ازدواجهای زودهنگام ایجاد کرده، اما مشخصا هیچ سنی را به عنوان حداقل سن ازدواج تعریف نکرده است! و صرفا ازدواج دختران و پسران در سنین ۱۳ و ۱۵ سال تمام شمسی را مقید به سه شرط کلی کرده است بدون آنکه تعیین کند سن ازدواج، چه سنی خواهد بود؟ این در حالی است که در اکثر کشورهای توسعهیافته مشخصا سن ازدواج ۱۸ سال معین شده و ازدواج زیر سن ۱۸ سال غیرقانونی و مشمول مجازات خواهد شد.
در کشور ما از گذشته رسومی در نقاط مختلف کشورمان وجود داشته که ازدواج در سنین پایین را موضوعی پذیرفته شده میدانستند و غیر از آن برایشان غیرقابل تصور بود! اما با ورود تکنولوژی به کشورمان و حضور نسل جدید پس از انقلاب هنوز برخی از این رسوم منسوخ نشده.
شما میتوانید از شبکههای اجتماعی و سایتهای خبری آمارهای دو رقمی و سه رقمی مناطقی را ببینید که ازدواجهای زودهنگام در مناطقی رخ داده. عمده این مناطق، روستاهای توسعهنیافته و مناطق محروم هستند.
اگر یک دختر در سن کم ازدواج کند، شانس ادامه تحصیل و هر گونه آموزش آکادمیک را از دست خواهد داد که مساوی است با بیسوادی.
فرد چون بیسواد و بیمهارت است در نتیجه باعث وابستگی مالی شدید به همسر میشود. در سن کم باردار میشود و چون این افراد آموزشندیده عمدتا با افراد سن بالا ازدواج میکنند، منجربه بارداری پرخطر و توسعه نسل ساندویچی میشوند. درصورت ازدواج با مرد کمسن و سال، چون سواد کافی، شغل ثابت و درآمد مالی مشخصی ندارند یک خانواده فقیر را تشکیل میدهند. در صورت طلاق در سن کم، با حضور در جوامع عقبافتاده خاورمیانهای، آن زن یک فرد مطلقه، افسرده و برچسبخورده که با عبارتهای مختلف (شریفه، بیوه، و…) وارد جامعه میشود در نهایت باعث تشدید فشار روانی جمعی میشود. اگر خانواده طردش کنند در مواردی ناچار به تنفروشی، اعتیاد و زوال اخلاقی و اجتماعی خواهد شد. حال تمامی این موارد به تصور این بود که پای کودکی در میان نباشد! اگر کودکی حاصل از این ازدواجها باشد پس از طلاق، آن کودک سرخورده، بدون حامی، به احتمال زیاد کمسواد، با ریسک بالای بزهکاری است که تولید این نسل از کودکان باعث ازهمگسیختگی بنیادین جامعه انسانی میشود. بافرض ماندن این افراد در روستاها میتوان چارهای اندیشید! اما فاجعه زمانی رخ میدهد که با توهم پیدا کردن شغل به شهرها مهاجرت میکنند که باعث معضل حاشیهنشینی و دیگر مشکلات میشوند.
شاید برای شما قابل لمس باشد که در صورت بروز ازدواجهای زودهنگام چه مشکلاتی پیش رو است. تقریبا تجربه ثابت کرده که قوانین حال حاضر مشکلی را حل نکرده.
قانون باید مطابق با زمان حرکت کند و خود را بروزرسانی کند، زیرا هر نسلی که تولید میشود مشخصا مشکلات و معضلات خاص خود را دارد که لازمهاش تدوین قوانین جدید است. در روستاها و مناطق محروم به دلیل کمسوادی، آموزش بسیار ضعیف، عدم نظارت کافی و نبود اعتبار لازم، شاهد این معضلات هستیم و هنگامی که به نهادهای محرومیت زدایی نظیر بهزیستی، کمیته امداد خمینی(ره)، بنیاد برکت، بنیاد مستضعفان، بسیج، آستان قدس رضوی، و بنیادهای خیریه مراجعه کنید، حضور و درخواست کمک این افراد که ماحصل اینگونه ازدواجها هستند را میبینید.
نسلی که میتوانست عاملی برای توسعه پایدار باشد حال هزینههای آن وبال گردن حاکمیت و جامعه شده.
باید این مورد را لحاظ کرد که نهادهای مرتبط چه راهکاری در خصوص آسان شدن امر ازدواج، آموزش صحیح قبل و بعد از آن و تامین نیازهای اولیه برای جلوگیری از معضلات اتخاذ میکنند؟
*کارشناس علوم اجتماعی
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد