3 - 12 - 2022
ارمغان روزهای آلوده
مریم بابایی- آلودگی هوا عوارض زیادی دارد که این روزها از آن بسیار سخن گفته میشود اما کمتر دیده شده که از تاثیر مخرب و زیانبار آلودگی هوا بر روان انسانها سخن گفته شود، حال آنکه روزهای ابری و بارانی و سرد فصل سرما وقتی با آلودگی هوا نیز همراه شود خلق و خوی بسیاری از افراد جامعه را تحتتاثیر منفی خود قرار میدهد. حتما در اطراف خود دیده یا شنیدهاید که در چنین روزهایی به ویژه در ترافیک مردم زودتر عصبانی میشوند.
انسیه رهسپار که یک بازنشسته فرهنگی است در اینباره میگوید: این روزها مردم خیلی زود عصبی میشوند و بهنظر میرسد حوصلهشان کم شده است.
وی میگوید: در روزهای سرد پاییزی و زمستانی که هوا معمولا ابری و در تهران همراه با آلودگی است بهنظر میرسد مردم در ترافیک بیشتر یا زودتر احساس خستگی میکنند و اگر در این میان کوچکترین تصادفی هم صورت بگیرد میبینیم که خیلی سریع واکنشهای تندی نسبت به هم نشان میدهند.
انسیه رهسپار میافزاید: در این شرایط به نظر میرسد مردم نسبت به هم احترام و علاقه و صمیمیتی ندارند.
وی میگوید: به نظر میرسد مردم به هم بیاعتماد شدهاند و خلوص و بیریایی در روابط انسانی از بین رفته است.
وی میگوید: در این بین اگر کسی هم انسان خوبی باشد چون در جامعه صداقت آنها مورد سوءاستفاده قرار میگیرد آنها نیز سعی میکنند تغییر رویه بدهند و متاسفانه شاهد هستیم که رفتار اجتماعی مردم در سیکلی از بیاعتمادی حتی دروغگویی میافتد.
اما شاید نمود عینی آثار سوء آلودگی هوا و ترافیک را بتوان در روابط کاری بیشتر احساس کرد. کسانی که در هوای آزاد مشغول به کار هستند یا در مناطق پرترافیک در روزهای آلوده بیشتر عصبی و کسل و پرخاشگر بهنظر میرسند.
یاسر اصغری، مدیر یک شرکت ساختمانی در اینباره گفت: متاسفانه ترافیک همیشه در تهران وجود دارد اما هنوز مردم به این وضعیت عادت نکردهاند حتی بزرگراهها نیز بعد از مدت اندکی پس از افتتاح مملو از ترافیکهای گسترده میشوند.
وی میگوید: با این وجود رفتار مردم نشان میدهد که از این ترافیک بسیار کلافه هستند و اگر بارانی هم باریده باشد که اوضاع بدتر میشود و رانندگان حقتقدم را رعایت نمیکنند و تصادف پیش میآید و گاه به دنبال تصادف درگیری فیزیکی رخ میدهد.
اصغری میگوید: اما در شرایط عادی هم بهنظر میرسد رفتار مردم همواره از یک نوع اضطراب دیر رسیدن و استرس ناشی از ترافیک برخوردار است که در روابط میانفردی آنها اثر میگذارد.
وی میگوید: در روزهایی که آلودگی هوا وجود دارد هر چند کارهای ساختمانی تعطیل یا کاهش مییابند اما با این همه شاهد حساسیت، زودرنجی، پرخاشگری و عصبی بودن کارکنان خود هستم.
کمتوجهی به اثر آلودگی بر روان
واقعیت این است که موضوع اثرات سوء آلودگی و ترافیک بر انسانها کمتر از آثار جسمانی که دارند مورد توجه و بررسی قرار گرفته است. روانشناسان نیز در اینباره با تاسف ابراز میدارند از آنجا که روح و روان انسانها مثل جسم آشکار نیست کارشناسان و مسوولان نیز کمتر اهمیت آن را مورد توجه قرار میدهند. هر چند گفتنی است بسیاری از حالات روانی موجب بروز بیماریهای جسمانی میشود اما به هر حال همانطور که مشاهده میشود انواع تخصصها برای درمان بیماریهای جسمانی وجود دارد اما برای درمان بیماران روان فقط یک تخصص یعنی روانپزشک وجود دارد.
علی باغبانیان، روانپزشک در این ارتباط میگوید: آلودگی هوا، رفتارهای فرد، روابط میانفردی، اجتماعی و شغلی را تحت تاثیر قرار میدهد که به اندازه ناراحتیهای جسمانی مهم است.
وی با اشاره به اینکه مغز دارای بخشهای پیچیده و متنوعی است که هرکدام کارکرد خاص خود را دارد اضافه میکند: تحقیقات بر حیوانات نشان میدهد که با کاهش انتقال اکسیژن به مغز، رفتارهای پرخطری از حیوانات سر میزند.
به گفته این روانپزشک، این وضعیت درباره انسانها نیز صدق میکند زیرا آلودگی هوا موجب کاهش اکسیژنرسانی به مغز شده و برخی نقاط حساس آن را تحریک میکند و در نتیجه اختلالهایی مانند افسردگی و پرخاشگری، بیتفاوتی، اختلال در تمرکز و توجه بروز میکند. اختلال در حافظه و کند شدن عملکرد ذهنی نیز از بارزترین عوارض آلودگی طولانیمدت هواست که افراد را در موقعیتهای اجتماعی و شغلی و مراقبت از خود دچار مشکل میکند.
اما آیا میتوان نتیجه گرفت که آلودگی هوا عواطف و احساسات شهروندهای شهرهای آلوده را نیز تحتتاثیر منفی خود قرار میدهد؟ زیرا قابل پیشبینی است که شهروندی که به سبب آلودگی دچار افسردگی و بیتفاوتی میشود در کانون خانواده نمیتواند صبر و شکیبایی لازم را در خصوصیترین و شخصیترین روابط خود با سایر اعضای خانواده ایجاد کند. در این ارتباط دکتر اعظم عسکری، مشاور میگوید: کمبود اکسیژن ناشی از آلودگی هوا بر مغز اثر میگذارد و بر عواطف فرد نیز اثر منفی میگذارد و با کمبود اکسیژن مغز، فعالیتهای ذهنی از جمله یادآوری اطلاعات و توجه و تمرکز دچار اختلال میشوند بهطوری که میتوان گفت دانشجویان، مدیران و حتی خانمهای خانهدار را به نوعی در انجام کارهایشان دچار مشکل میکند.
تغییر شخصیت
به گفته وی چنانچه این موضوع یعنی آلودگی هوا طولانیمدت وجود داشته باشد که در حال حاضر در کلانشهرهای ایران و شهرهای صنعتی و پایتخت چنین است، خواهد توانست بهتدریج شخصیت افراد را تحتالشعاع قرار دهد.
به گفته این روانشناس، تداوم کمبود اکسیژن یعنی تداوم اختلالهایی که در مغز ایجاد میشود که در نهایت موجب میشوند اگر فردی برونگرا بوده است، کمکم درونگرا شود و بدینگونه شخصیت افراد تغییر پیدا میکند.
با افزایش آلودگی هوا، دستگاههای دستاندرکار به کودکان و سالخوردگان هشدار میدهند و از آنها میخواهند که در ساعتهای آلودگی هوا از حضور در فضای باز خودداری کنند که البته همیشه تاکید بر ضعف قوای جسمانی آنها بوده است اما این سوال مطرح میشود که آیا آلودگی هوا و کاهش کارایی مغز به دلیل کاهش اکسیژن، ذهن و توانمندیهای مغزی این گروههای سنی را هم تحت تاثیر قرار میدهد؟
دکتر عسکری در اینباره میگوید: کودکان و سالخوردگان در موضوع روانی قضیه نیز بیشتر از بقیه افراد جامعه آسیب میبینند.
وی میافزاید: ما فقط به کاهش یک فاکتور یعنی اکسیژن در هوا و عوارض آن پرداختیم درحالی که سرب موجود در هوا و کلا تنفس فلزات سنگین در روزهای آلوده و ریزگردهای موجود در هوای این شهرها وضعیت شناختی افرا را دچار اشکال میکند، تحریکپذیری را افزایش میدهد و در نهایت رفتارهای نوعدوستانه مانند احترام و رعایت حقتقدم دیگران را نیز
کاهش میدهد.
وی میگوید: هوش و استعداد در تحصیل کودکان نیز با تنفس سرب و سایر فلزات سنگین هوا نیز کاهش مییابد.
بروز اختلالهای خلقی و جنون
گفتنی است علاوه بر گازهای سمی و کاهش گازهای مفید از جمله اکسیژن، ریزگردها یا همان ذرات معلق در هوا وجود دارند که با چشم غیرمسلح قابل رویت نیستند. اثر این ذرات به لحاظ جسمانی به اثبات رسیده است و در جنبههای روانی به گفته دکتر عسکری موجب عود و تشدید بیماریها و اختلالهای خلقی و حتی جنون میشود.
براساس آنچه تحقیقات نشان میدهد بیماریهای پدید آمده بر اثر آلودگی هوا با رفع آلودگی از بین نمیروند و آنطور که دکتر باغبانیان میگوید تا ۵۰ درصد این بیماریها حتی با وجود تغییر مکان و رفع آلودگی هوا با بیمار باقی میماند.
بهنظر میرسد پایتخت کشور بیش از آنکه در تصورات خود شهروندان بگنجد از خطرات ماندگار آلودگی هوا در رنج است.
باید مسوولان علاوه بر آنکه نگران کاهش آلودگی و نجات جسم انسانها هستند بهطور جدی فکری هم برای سلامت روان شهروندان کنند زیرا در آیندهای نهچندان دور نهتنها باید پاسخگوی مرگومیر ناشی از آلودگی هوا باشند بلکه باید پاسخگوی ناهنجاریهای ماندگار روانی در کودکان این ابرشهر هم باشند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد