آینده بورس در پسا توافق
محمدرضا ابراهیمی، تحلیلگر بازارهای مالی
در فضای تحلیل بازار سرمایه، همواره اخبار سیاسی و بینالمللی نقش پررنگی در ایجاد هیجانهای کوتاهمدت داشتهاند.
یکی از موضوعات مطرحشده در ماههای اخیر، احتمال انعقاد توافقی مشابه برجام و نزدیکی روابط ایران و ایالاتمتحده است؛ تحولیکه در صورت تحقق، میتواند بهطور مقطعی باعث رشد شاخصها در بازار سرمایه شود.
در کوتاهمدت، دستیابی به چنین توافقی، احتمالا با موجی از خوشبینی و هیجان در بین فعالان بازار همراه خواهد بود.
کاهش انتظارات تورمی، بهبود نرخ ارز و امید به ورود سرمایهگذاری خارجی میتواند باعث رشد سریع و جهشی برخی نمادها شود اما واقعیتهای اقتصادی ایران، تصویری متفاوت از آینده بلندمدت بورس ترسیم میکند.
ساختارهای اقتصادی کشور، بهدلایل متعددی با چالشهای عمیق مواجهاند. صنایع عمده کشور همچنان به فناوریهای قدیمی و بعضا فرسوده وابستهاند؛ سرمایهگذاری در حوزههای بالادستی، بهویژه در نفت، گاز و پتروشیمی، در سالهای گذشته بسیار محدود بوده و ظرفیت تولیدی کشور بهشکل چشمگیری رشد نکرده است. همزمان، بحران کمبود انرژی- بهویژه برق و گاز در بخش صنعت- به معضلی مزمن تبدیل شده و بهرهوری تولید را کاهش داده است.
در حوزه پولی و مالی، تورم مزمن و بالا همچنان یکی از اصلیترین دغدغههای اقتصاد ایران باقی مانده و از سوی دیگر، نبود قوانین جامع و پایدار در حوزه کسبوکار و مالیاتستانی، ریسک فعالیت اقتصادی را برای فعالان بازار افزایش داده است.
این در حالی است که ساختار بازار سرمایه نیز با مشکلاتی نظیر نبود شفافیت کافی، دخالتهای غیرحرفهای و رفتارهای هیجانی دستوپنجه نرم میکند بنابراین حتی اگر در کوتاهمدت شاهد رشد پرشتاب بازار سهام در پی یک توافق سیاسی باشیم، چشمانداز بلندمدت بورس تهران بدون اصلاحات ساختاری عمیق و پایدار، چندان روشن بهنظر نمیرسد.
بازار سرمایه در نهایت بازتابدهنده واقعیتهای اقتصادی کشور است و تا زمانی که این واقعیتها تغییر نکنند، نمیتوان از بورس انتظار معجزه داشت.