آیا میتوان ارومیه را دوباره زنده کرد؟

جهان صنعت، دریاچه ارومیه، روزگاری نگین آبی شمالغرب ایران، اکنون به پهنهای نمکی و خشک بدل شده است. جایی که زمانی میزبان گردشگران و منبعی برای حیات گیاهی و جانوری بود، حالا با کمترین سطح آب تاریخ خود دستوپنجه نرم میکند. نسیمی که روزی خنکای آب را همراه داشت، امروز شوری نمک را بر صورت مردم منطقه مینشاند.
روند طولانی خشکیدگی
زنگ خطر نابودی دریاچه نخستینبار در دهه ۷۰ نواخته شد. از آن زمان، سدسازیهای گسترده، توسعه بیرویه سطح زیر کشت، تغییرات اقلیمی و کاهش بارشها روند خشکیدگی را شتاب دادند. اکنون، حجم آب دریاچه تنها ۵۰۰ میلیون مترمکعب است، در حالیکه ظرفیت طبیعی آن ۱۴.۵ میلیارد مترمکعب برآورد میشود؛ یعنی ۱۴ میلیارد مترمکعب کسری آبی.
ناکامی ستاد احیا
ستاد احیای دریاچه ارومیه در سال ۱۳۹۳ تشکیل و از ۱۳۹۴ پروژههایش را آغاز کرد. این پروژهها شامل تونل انتقال کانیسیب، بازچرخانی فاضلاب و آموزش جوامع محلی بود، اما به دلایل مختلف به نتیجه مطلوب نرسید. سدها مسیر ورودی آب را مسدود کردند، برداشتهای غیرمجاز ادامه یافت و حقابه ۳.۴ میلیارد مترمکعبی دریاچه بهطور پایدار تأمین نشد. حتی تونل کانیسیب نیز در عمل کمتر از ظرفیت وعده دادهشده آب را به دریاچه منتقل کرد.
چرا سازهها کافی نبودند؟
اصرار بر راهکارهای سازهای بدون اصلاح الگوی مصرف، پاشنه آشیل ستاد احیا بود. افزایش راندمان آبیاری در کشاورزی اغلب به جای صرفهجویی واقعی، به افزایش سطح زیر کشت منجر شد. مدیریت چندپاره منابع آب، اقتصاد سیاسی و تضاد منافع نهادهای مختلف نیز مانع تحقق اهداف شد. در بهترین حالت، حتی با اجرای کامل طرحهای سازهای، تنها یکسوم حقابه واقعی دریاچه تأمین میشد.
دو سناریو برای آینده
به گفته کارشناسان، آینده دریاچه ارومیه دو مسیر دارد:
سناریوی اول: ادامه وضع موجود، یعنی برداشت بیرویه آب و تأمیننشدن حقابه؛ در این صورت هر بارش تنها جهشی موقت ایجاد میکند و دریاچه دوباره خشک میشود.
سناریوی دوم: اصلاح مدیریت آب در کشاورزی و تأمین پیوسته حقابه؛ در این شرایط، با وجود تبخیر سالانه حدود ۲ میلیارد مترمکعب، در یک بازه ۱۰ ساله میتوان به بازگشت تدریجی حجم طبیعی دریاچه امیدوار بود.
ضرورت تابآوری در برابر تغییرات اقلیمی
خشکسالی و کاهش بارشها واقعیتی انکارناپذیر است، اما کارشناسان تأکید دارند با مدیریت سیلابهای فصلی، جلوگیری از برداشتهای غیرقانونی و افزایش تابآوری اکولوژیکی دریاچه میتوان بخشی از خسارتها را جبران کرد. به باور آنان، محو دریاچه به معنای پایان کار نیست، بلکه نشانه بیشینه خشکیدگی است و هنوز امکان بازگشت وجود دارد—به شرط تغییر در حکمرانی آب.