آیا سلطنتطلبان در حال بازتولید الگوی «منافقین جدید» هستند؟
جهان صنعت، تحولات اخیر در مواضع و اقدامات جریان سلطنتطلب نشان میدهد که این گروه مسیر تازهای را در پیش گرفته است؛ مسیری که تحلیلها آن را گذار از ادبیات سیاسی به سمت اقدامات تهاجمی و ایجاد هستههای خشونتمحور ارزیابی میکنند. در مرکز این روند، سخنان جدید رضا پهلوی قرار دارد که در تجمعی در تورنتو صریحاً از «زمان تشکیل و گسترش گروههای کوچک مبارزه» سخن گفت؛ جملهای که بلافاصله بازتاب گستردهای در شبکههای حامی او یافت و بهعنوان نقطه ورود رسمی به فاز «نبرد آخر» تعبیر شد.
بهدنبال این اظهارات، طیف گستردهای از رسانهها و اکانتهای وابسته به سلطنتطلبان، محتواهایی درباره تشکیل «تیمهای شناسایی»، «هستههای مسلح» و «عملیات شهری» منتشر کردند. این حجم از هماهنگی و سرعت، از نگاه ناظران نشاندهنده وجود یک شبکه سازماندهیشده و نه یک اقدام فردی است. کارشناسان میگویند این روند، مقدمه ورود جریان سلطنتطلب به مرحلهای است که پیشتر گروهکهایی مانند منافقین تجربه کردند.
در کنار تغییر ادبیات پهلوی، تحرکات سیاسی او نیز در ماههای اخیر بهطرز بیسابقهای با سیاستهای رژیم صهیونیستی همپوشانی پیدا کرده است. سفر رسمی رضا پهلوی به اسرائیل و دیدار با مقامات ارشد آن، حضور نمایندگان او در بیتالمقدس و اظهارات همسو با عملیاتهای تلآویو، نشان میدهد که جریان سلطنتطلب خود را در چارچوب یک پروژه امنیتی بزرگتر تعریف کرده است. تحلیلگران امنیتی معتقدند که تلآویو پس از ناکامی در جنگ ۱۲ روزه به دنبال اجرای نسخهای جدید از بیثباتسازی ایران است؛ نسخهای که در آن، ایجاد «آشوب مسلحانه» در داخل کشور، پیشنیاز هرگونه اقدام خارجی تلقی میشود. در این چارچوب، سلطنتطلبان نقش رسانهای–اجتماعی و گروههای تجزیهطلب نقش میدانی را برعهده گرفتهاند.
شباهت با منافقین
الگوی رفتاری مشابه با منافقین؛ از تبلیغ تا خشونتتحلیل روندهای رسانهای جریان سلطنتطلب نشان میدهد که الگوی رفتاری این گروه شباهتهای معناداری با مسیر طیشده منافقین در دهه ۶۰ دارد؛ ادعای حمایت مردمی، سپس ناامیدی از مردم، سپس ورود به عملیات خشونتمحور و تلاش برای نمادسازی خیابانی. این تغییر فاز، خطر بازتولید الگوی «منافقین جدید» را برجسته کرده است.
در هفتههای اخیر، برخی اقدامات میدانی نیز بهعنوان بخشی از این پروژه تعبیر شده است. حادثه ساختگی در متروی تهران که در آن پرچم شیر و خورشید توسط دو ارتشینما در کنار افرادی با ظاهر شبهنظامی بالا برده شد؛ بهسرعت در دهها صفحه سلطنتطلب بازنشر شد. تحلیلگران معتقدند این اقدامات با هدف القای وجود «نیروهای آماده شورش» و تحریک روانی مخاطبان خارجنشین انجام میشود.
شایعات جسد در سد کرج
از بحرانسازی تا شایعه «۷۴ جسد سد کرج»یکی از محورهاى اصلی پروژه آشوب، جنگ روانی و ساختن فضای ناامنی ذهنی است. رسانههای وابسته طی ماههای اخیر بارها بحرانهای داخلی را بزرگنمایی کرده و روایتهای اغراقآمیزی درباره کمبود آب، انرژی و امنیت اجتماعی ارائه دادهاند.
آخرین نمونه، شایعه گسترده «پیدا شدن ۷۴ جسد در سد کرج» بود؛ شایعهای که بدون هیچ مستند رسمی ظرف چند ساعت بازنشر شد و بلافاصله فضای رسانهای را ملتهب کرد. کارشناسان معتقدند هدف از این شایعهسازی، ایجاد شوک روانی و امید به تحریک خیابانی است؛ شایعهای که همان روز توسط مراجع رسمی تکذیب شد، اما اثر روانی لحظهای آن از قبل ایجاد شده بود.
مجموع شواهد موجود از اظهارات صریح رضا پهلوی تا همسویی رسانههای وابسته و موج عملیات روانی نشان میدهد که جریان سلطنتطلب در حال ایفای نقشی جدید و خطرناک در طرحهای بیثباتساز منطقهای است. گزارشهای رسانهای صهیونیستی نیز از وجود کمپینهای سازمانیافته برای معرفی پهلوی بهعنوان «آلترناتیو مشروع» پرده برداشتهاند؛ کمپینهایی که از ابزارهای هوش مصنوعی، حسابهای جعلی و سرمایهگذاری خارجی بهره میگیرند.تحلیلگران معتقدند هدف این پروژه، فعالسازی هستههای آشوب، ایجاد ناامنی روانی، تقویت تجزیهطلبی و آمادهسازی صحنه برای فشارهای خارجی است؛ مسیری که میتواند امنیت داخلی را هدف قرار دهد و در صورت استمرار، تبعات جدی برای انسجام ملی به همراه داشته باشد.
فارس
