6 - 12 - 2019
آسیب به سرمایه اجتماعی
شیدا ملکی- کم نیستند اظهارنظرهایی که انتقاد از تازهترین شیوه برخورد با پوشش جامعه را منفور میشمارند و معتقدند هر نقدی نادرست است. این گروه معتقدند باید همه در این شرایط سکوت اختیار کنند. جامعه یکپارچه و یکدست باید قوانین تعریف شده را بپذیرد. این روزها ناگهان یک راننده تبدیل به قهرمان برخورد با بدحجابی میشود و از دیگر سو در شبکههای اجتماعی شاهد آنیم که صدای نه به اسنپ بلند شده است. پوشش بر اساس آموزههای اخلاقی و اجتماعی تعاریفی متعارف دارد.
جامعه رنج مدامی میبرد از فقر عادیسازی شده، آسیبهای محیط زیستی گسترده، نبود کادرهای درمان توانمند و البته دارو بهاندازه کافی و گروهی آب به آسیاب ایجاد فاصله بین دولت و ملت میریزند. دردآور و دور از ذهن است که در مقابل پلیس امنیت اخلاقی تهران تجمع قابل توجهی از افرادی باشد که جرمشان نوع پوشش است و این موضوع در نهایت زمان، انرژی و هزینه قابل توجهی از قوه قضاییه را به خود اختصاص میدهد؛ قوه قضاییهای که انتظار میرود در پی مشکلات اجتماعی گسترده راه چارهای بیابد برای برخورد با مفسدان اقتصادی که شیره جان جامعه را میمکند و پلیس که باید راهی بیابد برای جمعآوری مخدرها و محرکهایی که به سادگی به دست نوجوانان میرسد. همه توان به شکلی بر کنترل روند پوشش جامعه متمرکز شده است که انگار هیچ کس همین یکشنبه عصر گذشته را به یاد ندارد که در مرکز پایتخت دو تیر از هفتتیری غیرقانونی شلیک شد. چنین روندی با شرایط کنونی جامعه دلنشین و آرامبخش نیست.
سرمایه اجتماعی مختل میشود
رویکرد و رفتار فعلی که در باب مبارزه با بدحجابی در این روزها مسائل دیگر اجتماعی را به حاشیه برده به استناد موافقان این عملکرد برآمده از اصل هشتم قانون اساسی است. حال آنکه با استناد به این اصل نیز مردم عادی نباید بیش از حد عادی اقدام به اظهارنظر در زندگی افراد کنند. گذشته از آن همانگونه که پیش از این اشاره شد ادامه شرایط فعلی موجب دوپاره شدن جامعه و البته از بین رفتن وفاق ملی به عنوان یک سرمایه اجتماعی بسیار مهم میشود. این مهم تا جایی قابل توجه است که جامعهشناسان نسبت به آنچه در روزهای اخیر در جامعه جاری است ابراز نگرانی میکنند.
حسن حسینی، جامعهشناس و استاد دانشگاه در اینباره به «جهانصنعت» میگوید: تفکیک اجتماعی اولین عارضهای است که در پی چنین تصمیماتی گریبان جامعه را میگیرد. در چنین شرایطی تفکیک اجتماعی منجر به از دست رفتن سرمایه اجتماعی میشود و بر این اساس وفاق اجتماعی به شکل کامل از بین میرود. این روند در شرایط فعلی جامعه زنگ خطری جدی است که باید مورد توجه قرار گیرد. فراموش نکنید که ادامه این روند منجر به رویارویی اجتماعی میشود که اگر از سقف عادی خود گذر کند نتیجهای نخواهد داشت مگر درگیریهای اجتماعی گسترده. متاسفانه آغاز چنین شرایطی ورود به مسیری خواهد بود که بر اساس آن حاکمان نیز دیگر قادر به کنترل ستیز اجتماعی نخواهند بود.
به گفته حسینی رفتارهای سلبی مبنی بر تزریق یک اخلاق اجتماعی همواره بینتیجه بوده است. چنین رفتارهایی نهتنها بینتیجه است بلکه گاه حتی منجر به آن میشود که اثر منفی را نیز در جامعه شاهد باشیم. روشن است رفتارهای سلبی اگر آنچه حاکمان در پی آن هستند را پاسخ میداد در تمام سالهای گذشته نه تنها در ایران بلکه در دیگر کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه نیز نتیجه مثبتی ارائه میداد. از مسائل مهمی که باید به آن توجهی جدی داشت آن است که حتی تبدیل برخی مسائل به قانون در صورتی که اکثریت جامعه با آن همنوا نباشند نتیجهای نخواهد داشت مگر نقض قانون و در نهایت بیاعتبار شدن قانون از سوی جامعه.
این جامعهشناس با اشاره به اینکه باید جامعه را به سویی حرکت دهیم که نهادهای کنترل اجتماعی وظایف خود را اجرایی کنند ادامه داد: دخالت در رفتارهای فردی افراد که در حوزه عمومی قابل مشاهده است بسیار خطرناک است و باید نسبت به آن توجه جدی داشت. شاهد آنیم که رفتارهای سلبی در فرانسه در مبارزه با حجاب نمودی کاملا متضاد داشت و جامعه مسلمان بیش از گذشته تشویق به استفاده از نمادهای دینی شد. این شاهد بیانگر آن است که بیتوجهی به گوناگونی در جامعه در همه ممالک خطرآفرین است. نمیتوان انتظار داشت تصمیماتی که برآمده از تفکرات کمونیستی و یکسانسازی جامعه است در حال حاضر پاسخگوی مسائل جوامع گوناگون باشد.
رویکرد فقهی درباره امر به معروف و نهی از منکر
خوب است نگاهی بر منظر فقهی و اصول دینی امر به معروف و نهی از منکر اندازیم تا روشن شود که آیا این دستمایه به لحاظ فقهی نیز اجازه چنین عملکردی را به جامعه میدهد یا خیر. بر اساس فرایض دینی در امر به معروف و نهی از منکر باید حیثیت و شخصیت خلافکار در نظر گرفته شود که به او اذیت و اهانت نشود، همچنین نباید خیلی سخت و دشوار گرفت که سبب انزجار او از دین و برنامههای دینی شود. امر به معروف و نهی از منکر از بزرگترین واجبات دینی است و خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: «وَلْتَکنْ مِنْکمْ أُمَّهٌ یدْعُون إِلی الْخَیرِ وَیأَمُرونَ بْالْمَعْرُوفِ وَینْهَوْنَ عَنِ المُنْکرِ وَأُوْلَئِک هُمْ الْمُفلِحُونَ» باید از شما «امت اسلامی» گروهی باشند که به سوی نیکی دعوت کنند و امر به معروف و نهی از منکر کنند و آنان هستند که رستگارند.
امر به معروف و نهی از منکر، در صورتی واجب میشود که انجام دادن معروف واجب و انجام دادن منکر حرام باشد و در این صورت امر به معروف و نهی از منکر واجب کفائی است و اگر بعضی از افراد به این وظیفه عمل کنند از دیگران ساقط میشود، ولی بر همه لازم است که اگر با فعل حرام و ترک واجبی مواجه شدند بیتفاوت نباشند و انزجار خود را با گفتار و کردار ابراز کنند و این مقدار واجب عینی است. بر اساس مساله ۱۸۶۸ از رساله مرجع عالیقدر سید علی حسینیسیستانی در وجوب امر به معروف و نهی از منکر باید شرایط زیر وجود داشته باشد: ۱- شناخت معروف و منکر ولو به طور اجمال. بنابراین بر کسی که معروف و منکر را نمیشناسد و آنها را از همدیگر تشخیص نمیدهد، امر به معروف و نهی از منکر واجب نیست، بلی گاهی برای امر به معروف و نهی از منکر کردن یاد گرفتن و شناختن معروف و منکر، واجب میشود.
۲- احتمال تاثیر در شخص خلافکار. بنابراین اگر کسی میداند که سخن و گفته او اثر ندارد، مشهور بین فقها آن است که در این صورت وظیفه ندارد و امر به معروف و نهی از منکر بر او واجب نیست، ولی احتیاط واجب آن است که کراهت و ناراحتی خود را از کارهای ناشایسته خلافکار هر طور که ممکن است اظهار نماید، هرچند بداند که در او اثر نخواهد داشت.
۳- قصد ادامه کارهای ناشایسته و خلاف از شخص خلافکار. بنابراین شخص خلافکار چنانچه نخواهد کارهای خلاف خود را تکرار کند و دوباره مرتکب شود، امر به معروف و نهی از منکر واجب نیست.
در نهایت اگر به خود امر به معروف و نهی از منکرکننده ضرر متوجه نشود، ولی بر کسان دیگر از مسلمین ضرر جانی یا آبرویی و یا مالی معتنابه متوجه گردد، امر به معروف و نهی از منکر واجب نمیشود که در این صورت اهمیت ضرر و آن کار مقایسه میگردد که گاهی در صورت ضرر هم امر به معروف و نهی از منکر ساقط نمیشود.
شکاف عمیق اجتماعی در پی برنامههای بیثمر
مرد تقریبا ۳۰ سالهای در پیادهرو بازداشتگاه وزرا برای معرفی خود در انتظار بود و میگفت هیچ خانمی در ماشین نبوده و از آنجایی که موهایم بلند بوده است پیامک ارسال شد و من را با خانم بیحجاب اشتباه گرفتند. در نگاه اول شاید این تجربه مضحک باشد اما نباید فراموش کرد کم نیستند افرادی با چنین تجربههایی که با ورود به چرخه معرفی خود و اثبات بیگناهیشان نه تنها فرصت زمان قابل توجهی را خود از دست میدهند بلکه زمان و هزینه قابل توجهی در قوه قضاییه هزینه میشود. زمانی که ریال به ریال آن متعلق به کشوری است که هزاران چشم پر امید در انتظار توسعه و بالندگی آن است. در نهایت اما آنچه باقی میماند شکافی عمیق بر بدنه جامعهای است که به اعتقاد تحلیلگران با چنین روشی چند پاره شده است.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد