19 - 04 - 2022
آدمهای حقیر مسایل بزرگ را درک نمیکنند
اصغر فرهادی گفت: اگر فیلم «قصهها»ی رخشان بنیاعتماد سیاه است، پس فیلم سفید چیست؟ کارگردان فیلم «جدایی نادر از سیمین» که شامگاه ۱۷ اردیبهشتماه همزمان با سالروز تولدش در مراسم نکوداشت رخشان بنیاعتماد در پژوهشکده فرهنگ و هنر جهاد دانشگاهی سخن میگفت، بیان کرد: در راه که میآمدم، فکر کردم چه نکتهای را درباره سرکار خانم بنیاعتماد بگویم و به این نتیجه رسیدم که درباره خود او و بعد «قصهها» صحبت کنم.
او گفت: وقتی آثار یک هنرمند را در زمینه تصویر یا موسیقی میبینیم یا میشنویم، تصویری از آن هنرمند در ذهن ما نقش میبندد و این تصویر حرمتی پیدا میکند که شاید به خلق کردن و خالق بودن برمیگردد، چون در خلق کردن یک خدایگونه وجود دارد.
این کارگردان ادامه داد: اگر آن خلق کردن در ارتباط با مشکلات اجتماعی باشد، تصویری که از آن هنرمند در ذهن نقش میبندد، در کنار آن حرمت و خدای گونه، با یک نوع منجی بودن هم قرین میشود.
اصغر فرهادی با بیان اینکه «این تصویر به گونهای است که حتی گاهی هنگام مشکلات هم به آن رجوع میکنیم و میگوییم ای کاش او بود تا این مشکل را حل میکرد»، گفت: اما معدودند هنرمندانی که وقتی از نزدیک آنها را میبینیم، این تصویر مخدوش نمیشود و من تجربه کردهام و هنرمندانی را دیدهام که به خود گفتم ای کاش آنها را از نزدیک نمیدیدم. البته این هم طبیعی است که گاهی تصویر، خیلی زیاد شکل عوض میکند.
کارگردان فیلم «گذشته» و «درباره الی…» افزود: با این حال هنرمندان معدودی هم هستند که نهتنها تصویرشان مخدوش نمیشود بلکه دلدادگی به آثارشان جنبه آگاهانه پیدا میکند.
او با اشاره به اینکه یکی از این هنرمندان رخشان بنیاعتماد است، اظهار کرد: او هم در رفتارش و هم در گفتارش شباهت زیادی به آثارش دارد. این موضوع مرا به این نکته میرساند که فیلمهای او ماندگار شده، چون صداقت و پاکی در آثارش وجود دارد که برآمده از خود اوست و فاصلهای با آثارش ندارد.
فرهادی با اشاره به اینکه «من نمیتوانم تصور کنم یکی از فیلمهای او را کسی جز خودش با این حس و حال میتوانست بسازد» گفت: من این نوع نزدیکی ایشان به آثارشان را ستایش میکنم و آرزو میکنم که جنس کار ما فیلمسازها و کسانی که در عرصه فرهنگ هستیم، از این دست باشد.
اصغر فرهادی در ادامه صحبتهای خود با بیان اینکه فیلم «قصهها» را دوبار دیده است که اولین بار در خارج از کشور هنگام آماده شدن فیلم برای نمایش عمومی بوده است، ادامه داد: بعد از اولین باری که فیلم را تنها تماشا کردم، بار دیگر خارج از ایران در جایی که داور بودم همراه با چند هنرمند غیرایرانی از کشورهای لهستان، فلسطین، چین و سنگاپور «قصهها» را دوباره نگاه کردم.
او گفت: آن زمان چون فیلم را دیده بودم و حرف و حدیثهایی که در ایران گفته میشد را هم شنیده بودم، مخصوصا کلمه «سیاهنمایی» را که خیلی از آن استفاده میشد و البته آن را بهانهای میدانستم برای رفع مسوولیت عدهای، خیلی دوست داشتم بدانم این داوران غیرایرانی بعد از دیدن فیلم چه واکنشی نشان میدهند.
فرهادی در اینباره اضافه کرد: پس از پایان فیلم داور لهستانی که بازیگر هم بود گفت: «من خیلی دوست دارم به کشور شما سفر کنم» و این برای من جالب بود که او بعد از دیدن فیلم به سفر به ایران ترغیب شده است.
فرهادی افزود: معتقدم این فیلمها، فیلمهای سفیدی هستند و شاید عدهای به دلیل پیشفرضهایی که از قبل برایشان تعریف شده و نمیخواهند آن را تغییر دهند نگاه دیگری دارند. شاید هم این نوع نگاهها به این دلیل باشد که گاهی آدمهای حقیر چیزهای بزرگ در ذهنشان جای نمیگیرد و باید آن را کوچک کنند تا بفهمند به همین دلیل بُعد زیبایی را که پشت این فیلمهاست فراموش میکنند.
این فیلمساز اسکار گرفته ایرانی در بخش پایانی صحبتهای خود گفت: آیا نشان دادن آدمهایی که گرفتار بدبختیها و فقر و بعضی پلشتیهای جامعه هستند به معنای سیاه نشان دادن خود به دیگران است؟ البته این میتواند باشد اگر آن رابطهها و غمخواری برای دیگران و وجوه دیگر را لحاظ نکنید. برای همین خانم بنیاعتماد من بابت همه خوبیهای شما تبریک میگویم و منتظرم فیلم بعدی شما را ببینم.
لیلی گلستان: بنیاعتماد میگوید تا چارهای شود
لیلی گلستان در ابتدای سخنانش گفت: رخشان بنیاعتماد را بسیار دوست دارم، شاید بیش از آن چیزی که خودش میداند، او یک زن استثنایی است.
این مترجم سخنانش را اینگونه ادامه داد: «رخشان» زنان را از هر طبقهای خوب میشناسد و واقعیتهایشان را میداند و نشان میدهد، آن هم بیهیچ غلو و گزافهای.
وی افزود: البته امروزه اسم این واقعیتها را سیاهنمایی گذاشتهاند، سیاهنمایی برای آنهایی که میخواهند واقعیتهای تلخ اجتماع را نبینند تا مبادا ناچار شوند، چارهای برای آن بیندیشند تا مبادا ناچار شوند وقتشان را کمی برای اندیشیدن تلف کنند، تا مبادا ناچار شوند به تعهداتشان عمل کنند.
گلستان ادامه داد: رخشان بنیاعتماد به دلیل مستندهای بسیاری که ساخته توانسته با نوع زندگی، کردار و رفتار قشرهای مختلف جامعه آشنا شود. او آدمها را خوب تماشا کرده، خوب به خاطر سپرده و بعد درسش را از این دیدنها و به خاطر سپردنها در فیلمهایش به خوبی پس داده است.
لیلی گلستان در ادامه سخنان خود گفت: بنی اعتماد میگوید که ببینید و چاره کنید. میگوید که من میگویم و تو گوش کن، من نشان میدهم و تو ببین. تو، تویی که قدرت چاره کردن این معضل را داری و چاره کردن وظیفه توست اما کو چشمی برای دیدن و گوشی برای شنیدن.
سیدمحمد بهشتی: آمدهام شهادت بدهم که…
سیدمحمد بهشتی مدیرعامل سابق بنیاد سینمایی فارابی با بیان اینکه صحبت کردن بعد از دیدن فیلم «قصهها» سخت است و خدا را شکر که چند دقیقهای گذشته تا حالت نرمال پیدا کردیم، گفت: من به دلیلی پذیرفتم که امشب در این جلسه باشم، آن هم این است که از همان ابتدای کار یعنی پس از پیروزی انقلاب آثار رخشان بنیاعتماد را دنبال میکردم، پس میتوانم یک چیزهایی را شهادت دهم و در واقع به عنوان شاهد در اینجا حاضر شدم.
وی با اشاره به صحبتهایی که پیش از این درباره رخشان بنیاعتماد گفته بود، اظهار کرد: میخواهم شهادت دهم، حرفهایی که راجع به خانم بنیاعتماد گفته شد تعارف نیست و همه واقعیت هستند و البته واقعیت بیش از اینهاست.
بهشتی ادامه داد: فیلم «قصهها» آینه جامعه ماست اما بیش از آن آینه وجود رخشان بنیاعتماد است، یعنی اگر کسی میخواهد او را بشناسد باید «قصهها» را خوب ببیند.
مسجدجامعی: بنیاعتماد، پایهگذار سینمای اجتماعی و اخلاقی ایران
در این مراسم احمد مسجدجامعی، عضو شورای شهر تهران هم حضور داشت که البته پیش از تماشای فیلم جهت حضور در مراسم بزرگداشت سیدمحمود دعایی جلسه را ترک کرد.
وی پیش از رفتن خطاب به رخشان بنیاعتماد گفت: اخیرا مطلبی را درباره سینمای اجتماعی ایران مینوشتم که در نگاه اول نوشتم «رخشان بنیاعتماد پایهگذار سینمای اجتماعی ایران» اما بعد از آن نوشتم «پایهگذار سینمای اجتماعی و اخلاقی ایران».
وی یادآور شد: ورود و حضور رخشان بنیاعتماد در سینما پیامی دارد که آن هم نوعی بازگشت به چیزهای فراموش شدهای مثل مهر، صداقت، دوست داشتن و دانایی است و در همه این نگرشهای اجتماعی لایههای پنهان و عمیقی وجود دارد که ما را به جوهره انسانی دعوت میکند.
مسجدجامعی بیان کرد: او این نگاهها و حسهای مختلف را صمیمانه و گاهی هم عریان و بیرحمانه بازتاب میدهد و برای این کار هم تلاش زیادی میکند.
فیروزه صابر: معتقدیم بنیاعتماد کارآفرین حوزه فرهنگ است
عضو هیاتمدیره انجمن زنان مدیر کارآفرین نیز در این مراسم با تشکر از کسانی که در برپایی این بزرگداشت تلاش کرده بودند، گفت: ما معتقدیم رخشان بنیاعتماد کارآفرین حوزه فرهنگ است، حوزه فرهنگ چالش بیشتری دارد چون سهم تاثیرگذاریاش در اجتماع بیشتر است.
وی با بیان اینکه در حوزه فرهنگ موضوع سیاستهای کلان کشور ضریب تاثیر بالایی دارد درباره انتخاب رخشان بنیاعتماد به عنوان کارآفرین حوزه فرهنگ گفت: رخشان در دهه ۶۰ که پرچالشترین و بحرانیترین دهه در دهههای اخیر به ویژه برای زنان بوده است، تصمیم گرفت که از حوزه تلویزیون خارج شود و در عرصه سینما به عنوان اولین کارگردان سینمایی اولین فیلم خود را با نام «خارج از محدوده» بسازد و این ریسک بزرگی در آن سالها بود.
باران کوثری: بلد نیستم درباره مامانم حرف بزنم
باران کوثری همچنین اظهار کرد: من در خانه زندگی کردن را یاد میگیرم و در تنهاییهایم فکر میکنم که چه کار بزرگی در زندگی قرار است انجام دهم که چنین دو عزیزی را در زندگی دارم.
این بازیگر سینما خطاب به مادرش گفت: ممنونم از اینکه هستی و از طرف خودم و ملت تشکر میکنم که در دورانی که ما زندگی میکنیم، هستی.
آرزوی رخشان بنیاعتماد
رخشان بنیاعتماد آرزو کرد که آنقدر زنده باشد تا فیلمی از زندگی مادرش بسازد. این فیلمساز که این روزها فیلم «قصهها» را بر پرده سینماها دارد در مراسم نکوداشت خود که شامگاه ۱۷ اردیبهشتماه برگزار شد پس از شنیدن سخنان جمعی از همکاران خود و فعالان حوزه کارآفرینی زنان اظهار کرد: بزرگواران معتبر زیادی درباره من گفتند و نوشتند و این مراسم را برگزار کردند تا فرصتی باشد از کسانی که بسیار مدیون آنها هستم، تشکر کنم.
وی با اشاره به اینکه نمیداند در حد این همه لطف است یا خیر، افزود: فقط یک اعتقاد دارم و برای آن هم خدا را شکر میکنم که تا این سن از سر محافظهکاری، عافیتطلبی و به دست آوردن موقعیت بهتر و بیشتر سر سوزنی از اصول خودم کنار نرفتم.
بنیاعتماد با بیان اینکه هیچ ادعایی در عرصه هنر و کار اجتماعی ندارد، گفت: بسیار کسانی هستند که حتی تمایلی ندارند به اسم نشان داده شوند و باید بر دست آنها بوسه زد برای حفظ وطنپرستی و کارهایی که جهت بهبود این جامعه انجام میدهند. در واقع کارنامه کاری من در برابر آن همه کار، هیچ است.
وی با تشکر از انجمن زنان مدیر کارآفرین که مراسم نکوداشت را برای او برگزار کرده بودند، ادامه داد: از همه مردمی که الهامبخش «قصهها» و مستندهایم بودند و اجازه دادند تا به خصوصیترین حریم زندگیشان پا بگذارم، ممنونم و خدا را شکر که هیچوقت هم خیانت نکردم.
رخشان بنیاعتماد با اشاره به دیگر همکاران خود و نوع خاص سینمایی که یاد گرفته است، اظهار کرد: گاهی این روزها به چوب آن گونه سینما را شناختن، رانده میشویم اما اشکالی ندارد و مفتخرم که همان نوع سینما را شناختم.
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: دست مادرم را هزاران بار میبوسم که همه زندگی کاریام مدیون حضور این مادر نازنین است؛ مادری که رنج بسیار برده و ایستاده است.
وی اضافه کرد: یک زمانی آرزو داشتم که زندگی مادرم را بسازم و امیدوارم زنده باشم و این فیلم را که تاریخی از یک زن ایرانی که هفتاد، هشتاد سال در این مملکت زندگی کرده است، بسازم.
رخشان بنیاعتماد در پایان با تشکر ویژه از جهانگیر کوثری (همسرش) درباره دخترش گفت: من به «باران» به عنوان جوانی که میشناسم افتخار میکنم. او ویژگیهای مثبت من و پدرش را به ارث برده و از اینکه بر سر اصول خود میماند و به اعتقاداتش پایبند است، افتخار میکنم.
در این مراسم شهیندخت مولاوردی معاون رییسجمهور در امور بانوان گفت: رخشان بنیاعتماد در فیلم قصهها با آیندهنگری و آینده پژوهشی از خود نقش یک مددکار اجتماعی پویا را به نمایش گذاشته است تا با ایجاد حساسیت در سیاستگذاران و برنامهریزان توجه آنها را به چارهاندیشی جلب نماید.
در پایان این مراسم هم هدایا و لوحهای تقدیری از طرف انجمن زنان مدیر کارآفرین و مادران صلح به رخشان بنیاعتماد تقدیم شد و جهانگیر کوثری هم روی سن حاضر شد.
در این مراسم که پیام سیدمحمد خاتمی رییسجمهور سابق کشورمان توسط احمد مسجدجامعی، عضو شورای شهر تهران خطاب به رخشان بنیاعتماد قرائت شد، برخی دیگر از چهرههای هنری، سیاسی و اجتماعی از جمله سیدمحمد بهشتی، مصطفی معین وزیر سابق علوم، سهیلا جلودارزاده، مشاور وزیر معدن، صنعت و تجارت، کولایی، حبیب رضایی، باران کوثری، جهانگیر کوثری، امیر اثباتی، فرید مصطفوی، کوهیار کلاری، رویا تیموریان، مسعود رایگان، نغمه ثمینی، جعفر پناهی، لیلی گلستان، کامران شیردل و نیز برخی اساتید حوزه مطالعات زنان حضور داشتند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد