28 - 11 - 2022
آثار مختلف نرخگذاری ارزی
بعد از سخنان رییس کل بانک مرکزی مبنی بر قیمت کف سه هزار تومانی، نقدهای دفاعیههایی در مورد این نظر از سوی اقتصاددانان تاکنون ارایه شده است. در این میان مردم نیز که طی ماههای گذشته رابطه میان نرخ دلار و افزایش قیمتها را با گوشت، پوست و استخوان لمس کردهاند از اینکه به فرض امکانپذیر بودن کاهش نرخ دلار، بانک مرکزی با آن موافق نیست حیرتزده شدهاند.
استدلال بانک مرکزی بیشتر در ارتباط با تاثیر نرخ ارز بر کسری در حسابجاری است. فرض بر این است که کاهش ارزش پول ملی موجب تحریک صادرات و کاهش واردات میشود اما صدق چنین تحلیلی مشروط بر کششپذیر بودن صادرات و واردات نسبت به تغییرات نرخ ارز، در صورت عدم صدق چنین شرطی که در «مارشال- لرنر» نامیده میشود، امیدی به کاهش کسری در حساب جاری از طریق سیاست کاهش ارزش پولی ملی نمیرود.
حدس دیگر این است که بانک مرکزی نرخ دلار را بالا نگه میدارد و از این طریق با تامین درآمدهای ریال بیشتر به کاهش کسری بودجه دولت کمک میکند.این حدس مشروط بر این است که بانک مرکزی بخشی از دلارهای نفتی را با نرخی فراتر از آنچه در قانون بودجه تصویب شده عرضه کند. این اقدام تخلف قانونی محسوب میشود و صرفنظر از این مهم ارز تخصیص داده شده به نرخی فراتر از نرخ مرکز مبادلات ارزی ناچیز است.
حدس دیگر این است که بخشی از داراییهای شبکه بانکی ارز خارجی است بنابراین کاهش نرخ دلار میتواند موجب کاهش ارزش داراییهای شبکه بانکی شود. لذا بانک مرکزی با چنین سیاستی سعی در حفظ ارزش داراییهای شبکه بانکی دارد. این حدس میتواند تا حدی صحیح باشد به ویژه با توجه به درگیری جدی این شبکه در خرید داراییهای مالی چون ارز و سکه.اما صرفنظر از این نکات اگر هدف از سیاست ارزی کاهش ارزش پول ملی و سیاست انقباضی پولی کنترل تورم باشد و اگر در شرایط کنونی که شاخصبندی نرخ دلار با قیمتها بسیار بیشتر از گذشته شده بنابراین کاهش دلار میتواند به تثبیت تورم کمک کند، چرا نباید از آن استقبال کرد؟
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد