آتشبس در دوحه

جهانصنعت – حمله هوایی پاکستان در ۹ اکتبر(۱۷مهر) به خاک افغانستان با هدف ترور نور ولیمحسود، رهبر تحریک طالبان پاکستان (TTP)تنها یک یورش نظامی نبود بلکه پیامی راهبردی از اسلامآباد به حکومت سرپرست طالبان در کابل به شمار میرفت. این اقدام میتواند به عنوان «نقطه شکست» دیپلماسی دو طرف و اوج ناامیدی نسبت به موضع یکدیگر در قبال «تیتیپی» تحلیل شود.
درپی این حمله و درگیریهای متعاقب آن، مذاکراتی در دوحه قطر برگزار شد که به توافقی برای برقراری آتشبس و تلاش برای تثبیت صلح و امنیت در منطقه انجامید. این توافق به عنوان یک فرصت برای هر دو طرف به منظور کاهش تنشها و بهبود روابط تلقی میشود.
نماد ادغام طالبان افغانستان و تحریک پاکستان؟
نور ولیمحسود در سال۲۰۲۲ به رهبری رسید. او موفق شد چندین فرقه مختلف «تیتیپی» را مجددا متحد کند و حملات این گروه را علیه پاکستان متمرکزتر، مخربتر و هماهنگتر سازد. تحت رهبری او، حزب تحریک به یک تهدید وجودی برای امنیت داخلی پاکستان تبدیل شد. گزارشهای اطلاعاتی پاکستان ادعا دارند که محسود نهتنها در خاک افغانستان پناه گرفته بلکه به طور مستقیم تحتحمایت شبکههای رده بالای حکومت طالبان قرار دارد.
زمینهسازی حمله: از دیپلماسی تا ناامیدی
پاکستان برای ماهها یک راهبرد دووجهی را دنبال کرده بود؛ فشار دیپلماتیک و توسل به روابط تاریخی اما به گفته اسلامآباد، طالبان به طور سیستماتیک درخواستهای پاکستان برای مهار تیتیپی را نادیده گرفتند. موضع رسمی آنها تکرار این جمله بود: «ما اجازه نمیدهیم خاک افغانستان علیه هیچ کشوری استفاده شود» اما در عمل، یا قادر به کنترل TTP نبودند یا تمایلی به این کار نداشتند.
شکست این راهبرد
زمانی که حملات تیتیپی به شدت افزایش یافت و طالبان هیچ اقدام معناداری انجام ندادند، دولت و بهویژه ارتش پاکستان به این نتیجه رسیدند که دیپلماسی کاملا شکست خورده است. بنابراین حمله ۹ اکتبر ابزار آخر پاکستان بود.
اهداف و پیامدهای حمله هوایی ۹ اکتبر
همانطور که خود رسانهها و مقامات پاکستان اعلام کردند هدف اصلی از بین بردن مغز متفکر اصلی حملات ضدپاکستانی بود و به طالبان نشان دهند که اگر آنها (طالبان) حاضر به عمل نیستند، اسلام آباد حق خود میداند که به طور یکجانبه در خاک افغانستان عمل کند. این اقدام، حاکمیت طالبان را به چالش کشید. این اقدام همچنین به دولت پاکستان کمک کرد تا قاطعیت خود را در قبال تهدیدات امنیتی به شهروندان و منتقدان نشان دهد.
واکنش طالبان و تشدید بحران
حکومت سرپرست طالبان بلافاصله با حملات موشکی به پستهای مرزی پاکستان پاسخ دادند و این حمله را «نقض حاکمیت» عنوان کردند. این واکنش نشاندهنده تناقض آشکار در موضع آنان بود و به گفته برخی تحلیلگران این حادثه به طور عمومی رابطه نزدیک طالبان با تیتیپی را برای جامعه بینالملل آشکار کرد.
توافق دوحه: تلاش برای مهار آتش
پاکستان و افغانستان در جریان دور تازهای از مذاکرات که شنبه شب با میانجیگری قطر و ترکیه در دوحه برگزار شد، بر اجرای فوری آتشبس و ایجاد سازوکارهایی برای تثبیت صلح و ثبات پایدار توافق کردند.
در پایان این نشست، طرفین توافق کردند که آتشبس فوری برقرار و سازوکارهایی برای تثبیت صلح و امنیت پایدار میان دو کشور طراحی شود. براساس گزارش وزارت خارجه قطر دوطرف همچنین توافق کردند که در روزهای آینده جلسات پیگیری را برای تضمین پایداری آتشبس و محقق کردن اجرای آن به شیوهای قابل اعتماد و پایدار به گونهای که منجر به امنیت و ثبات در هر دو کشور شود، برگزار کنند.
انگیزه پاکستان
درگیریهای روزمره برای ارتش پاکستان که در مرزهای شرقی نیز با هند در تنش است، پرهزینه و منجر به از بین بردن منابع میشود. بنابراین این توافق به کاهش هزینههای پاکستان کمک میکند. از طرفی این توافق یک «آزمون» برای ارزیابی جدیت و توانایی طالبان در کنترل تیتیپی است. اگر طالبان بتوانند آتشبس مرزی را حفظ کنند، شاید بتوانند به تیتیپی نیز فشار آورند. پاکستان همچنین نمیخواهد به عنوان کشوری که درواقع با حکومت افغانستان درگیر است، در منطقه منزوی شود.
انگیزه حکومت سرپرست طالبان
مشارکت در مذاکرات دوجانبه در یک پایتخت بینالمللی مانند دوحه، برای طالبان نوعی مشروعیت دیپلماتیک به ارمغان میآورد. از طرفی طالبان که با بحرانهای اقتصادی و داخلی فراوانی دستوپنجه نرم میکنند، نیازمند آرامش در مرزهای خود هستند.
این آتشبس به آنها فرصت میدهد تا بر تثبیت حکومت خود متمرکز شوند. نشان دادن تمایل به «گفتوگو» به جای درگیری نیز تصویر آنها را در چشم ناظران بینالمللی بهبود میبخشد.
آتشبس شکننده و آینده مبهم
توافق دوحه یک پیروزی تاکتیکی برای هر دوطرف است اما مساله راهبردی را حل نکرده است. این توافق به موضوع اصلی، یعنی حضور و فعالیت تیتیپی در خاک افغانستان که علت اصلی درگیری اخیر عنوان شد؛ نپرداخته است. از اینرو سناریوهای محتملی در پیش است؛ خوشبینانه آنکه آتشبس منجر به ایجاد کانالهای ارتباطی باثباتتر شود و طالبان به تدریج، تحت فشار پاکستان و نگرانی از تضعیف حکومت خود، فعالیت تیتیپی را محدود کنند و سناریوی بدبینانه هم اینکه احتمال دارد تیتیپی که خود را بخشی از این توافق نمیداند، حملات خود را از سر گیرد؛ بنابراین پاکستان طالبان را مقصر خواهد دانست و چرخه خشونت مجددا آغاز و توافق دوحه به سرنوشت توافقنامههای قبلی دچار میشود.
در یک کلام، حمله ۹اکتبر پاکستان نشان داد که این کشور «صبر راهبردی» خود را از دست داده است. توافق دوحه نشان میدهد که هر دوطرف از «لب پرتگاه» عقب نشستهاند اما تا زمانی که طالبان حاضر به برخورد قاطع با تیتیپی به عنوان یک تهدید مشترک نباشد، این آتشبس بیشتر یک مهلت موقت است تا یک صلح پایدار.
منبع: ایرنا