کیفیت بد و کمیت نامناسب تسهیلات مسکن
امروز میانگین هزینه ساخت به ازای هر مترمربع را مبلغی نزدیک به ۲۰میلیون تومان باید در نظر گرفت. این بدان معناست مسکنی که در حد الگوی مصرف گذشته مورد استفاده قرار میگرفت، با فرض متراژ ۹۰مترمربع، به یکمیلیارد و ۸۰۰میلیون تومان هزینه برای ساخت نیاز دارد. باید توجه داشت که ۶۵۰میلیون تومان تخصیص یافته به عنوان تسهیلات، تقریبا ۳۵درصد از این هزینه را پوشش میدهد.
اگر ملاک مقایسه با طرحهای حمایتی دولت در سالهای گذشته باشد، طبیعتا آنچه تامین میشد، بین ۷۰ تا ۸۰درصد هزینه ساخت بود که بانکها با یک نرخ سود بسیار مناسب آن را متقبل میشدند. در مسکن مهر بین ۴ تا ۹درصد سود تسهیلات در نظر گرفته میشد اما امروز تسهیلات کنونی نه کیفیت خوبی دارند و نه کمیت مناسب. یعنی آن ۷۰ تا ۸۰درصد به نصف تقلیل داده شده و از لحاظ نرخ سود نیز نمیتوانیم نرخ سود مناسبی را در اختیار متقاضی قرار دهیم. سازندگان نیز از نرخ سود مناسبی بهره نمیبرند. نکته مهم در این خصوص این است که همین نرخ سود نامناسب و نامتعارف موجبات افزایش قیمت مسکن را فراهم میکند. امروزه نه در کمیت تسهیلات حمایت مناسبی صورت میگیرد و نه در کیفیت آن.
از سوی دیگر در سالهای اخیر با بضاعتناپذیر بودن مسکن روبهرو شدهایم؛ یکی از شاخصهایی که واحدهای مسکونی را از دسترس خریداران خارج کرده است. از آنجایی که نمیتوانیم تسهیلات را به طور مناسب و به میزان کافی تامین کنیم، با افزایش آورده متقاضیان روبهرو میشویم. آورده متقاضی در این حالت به بیش از یکمیلیارد تومان میرسد که برای دهکهای هدف این طرح که دهکهای دو تا چهار هستند، به هیچوجه عدد مناسبی نیست. همانطور که میدانید، بسیاری از این دهکهای هدف در طرحهای حمایتی مسکن ثبتنام میکنند و در همان مراحل نخستین از ثبتنام خود منصرف میشوند و اساسا تصمیم میگیرند که در این طرح مشارکت نداشته باشند چراکه آنها قادر به تامین سهم آورده خود نیستند.
به طور کلی باید گفت اعداد تسهیلات ساخت مسکن به هیچوجه مناسب نیست. در این خصوص لازم است تا هم کمیت تسهیلات افزایش یابد، هم کیفیت آن. در این رابطه نرخ سود تسهیلات باید در بیشترین حالت بین ۴ تا ۵درصد در نظر گرفته شود؛ نرخی که در کشورهای دیگر نیز متعارف است. تقسیط تسهیلات باید با یک نرخ متعارف و در بازه زمانی طولانی صورت بگیرد.
اقساط میتوانند در حد ۳۰ تا ۴۰درصد از دستمزدها باشند یعنی اگر امروز میانگین دستمزدها در کشور نزدیک به ۱۲میلیون تومان در نظر گرفته شود، اقساط تسهیلات نیز میتوانند در بیشترین حالت ۴تا ۵میلیون تومان باشند.
کیفیت بد و کمیت نامناسب تسهیلات مسکن
در مجموع میتوان گفت این میزان از تسهیلات کفایت نمیکند و ناکارآمد است. در واقع الگوی کنونی تامین منابع مالی نهضت ملی مسکن نیز راه بهجایی نخواهد برد. باید توجه داشت که بهترین روش برای صاحبخانه کردن دهکهای دوم تا چهارم که بضاعت محدودی برای تهیه مسکن دارند، همان الگوی مسکن اجارهای است. در این الگو میتوان مسکن را در میانمدت به طبقات واقع شده در بین دهکهای دوم تا چهارم بهصورت اجارهای واگذار کرد و با فراهم کردن فرصتی ۵ تا ۱۰ساله برای متقاضیان میتوان به آنها فرصت افزایش پسانداز داد تا بتوانند به آن وسیله آورده مناسب برای شرکت در طرحهای حمایتی مسکن را فراهم کنند.
در شرایط بهکارگیری الگوی مسکن اجارهای، پیشنهاد خانم وزیر مبنی بر ساخت ۲۵هزار تا ۵۰هزار واحد مسکونی قابلیت آن را دارد که در سالهای آینده افزایش یابد و به ۱۰۰هزار واحد مسکونی نیز برسد. در چنین شرایطی بخشی از نگرانیهای دهکهای پایین جامعه در ارتباط با تامین مسکن، با استفاده از الگوی مسکن اجارهای و بنگاههایی که به صورت حرفهای به تولید مسکن اجارهای میپردازند، رفع خواهد شد.
سیدمحمد مرتضوی، رییس انجمن انبوهسازان استان گلستان