نقشه راه دیپلماسی انرژی

محمود خاقانی_این روزها با تقویت دیپلماسی حرفهای در وزارت امور خارجه و جایگزینی آن با دیپلماسی میدانی که توسط افراد غیرحرفهای در امور دیپلماسی برنامهریزی، اجرا یا بیان میشد، انواع موضوعات تحت عنوان دیپلماسی و از جمله دیپلماسی انرژی مطرح میشود که در این نوشته تلاش به عمل آمده است برای اطلاع عموم تا حدودی دیپلماسی انرژی تعریف شود.
دیپلماسی یک هنر است
دیپلماسی را هنر گفتوگو بین نمایندگان شرکتها، گروهها، احزاب، دول، مردم و حکمرانی حاکم و… که معمولا برای برقراری ارتباط و روابط مرتبط با صلح، تجارت، جنگ، اقتصاد، فرهنگ و… انجام میشود، تعریف کردهاند. معاهدههای بینالمللی قبل از اینکه به امضای دول عضو این معاهدهها برسد توسط نمایندگان دولتها که اصطلاحا به آنها دیپلمات میگویند مذاکره و نهایی میشوند. ریشه کلمه دیپلمات (DIPLOMAT) از کلمه یونانی دیپلما (DIPLOMA) به معنی تا کردن یا تا شدن نظیر تا کردن یک ورق کاغذ از وسط کاغذ(FOLDED IN TWO) است.
در یونان قدیم دیپلما گواهی پایان یک دوره آموزشی بود که تا میشد و این روزها نیز به همین عنوان برای گواهینامههای تحصیلی استفاده میشود. در دوران امپراطوری روم کلمه دیپلما برای مدارک رسمی مسافرت مثل گذرنامه و مجوزهای عبور که در آن زمان دارای مهر ویژهای روی یک صفحه فلزی بود، استفاده میشد.
نمایندگیهای دیپلماتیک؟
در سال ۱۷۰۰ میلادی فرانسویها از این کلمه برای لژیونهای خارجی خود به عنوان دیپلماتیک (DIPLOMATIQUE) استفاده کردند. بعدها فردی به نام EDMUND BUR در سال ۱۷۹۶میلادی براساس کلمه دیپلماتی (DIPLOMATIE) در زبان فرانسه کلمه دیپلماسی (DIPLOMACY) را برای اولین بار در زبان انگلیسی به کار برد. بنابراین به زبان ساده دیپلماسی یعنی بهکارگیری روش و راهحلهایی که به طور مودبانه و غیرخصمانه موجب به دست آوردن منافع راهبردی (استراتژیک ) شود.
برای کلمه استراتژی معانی مختلفی تعریف شده است. سادهترین آن این است که استراتژی یک راهبرد و نقشه چگونگی ارتقا از یک جایگاه به جایگاه مطلوبتر است.
در یک بنگاه تجاری مثل صنعت نفت استراتژی تصمیمی است که اهداف براساس آن تعریف میشوند و سیاستها و روشهای رسیدن به اهداف مورد نظر تصمیمگیران تعیین و اجرا میشوند.
برای تصمیم اتخاذ شده در کشور، وزارت امور خارجه با همکاری سایر وزارتخانهها ماموریت برقراری ارتباط بینالمللی را برعهده دارد. به طور مثال در دولتهای قبل از دولتهای نهم و دهم به ویژه در دولتهای هفتم و هشتم وزارت امور خارجه با همکاری سایر وزارتخانهها برای جلب و جذب سرمایهگذاری خارجی در طرحهای پارسجنوبی نقش مهمی ایفا کرد. تعامل بینالمللی موجب شد که خبرگزاری رویترز در آن روزگار گزارش کرد: وزارت نفت عزم و اراده جدی برای جذب سرمایهگذاری خارجی دارد. حوزه کاری و سرمایهگذاری در صنعت نفت ایران به قدری وسیع است که برای همه شرکتهای داخلی و خارجی امکان فعالیت در آن وجود دارد.
تلاش دولت پنهان برای ناکامی دیپلماسی دولت چهاردهم
در طول عمر دولتهای هفتم و هشتم افراد و گروههای وابسته به دولت پنهان تلاش زیادی به عمل آوردند که دیپلماسی دولتهای هفتم و هشتم موفق نشود. هر ۹روز یک بحران آفریدند. در دولتهای یازدهم و دوازدهم نیز این تجربه تکرار شد. متاسفانه در دولت چهاردهم نیز شاهدیم که اظهارنظر یک نفر در شرایط و موقعیتی نظیر ایام حج به منظور زمینهسازی برای بر هم زدن روابط بین ایران و کشورهای همسایه در خلیجفارس و نیز لطمه وارد کردن به روابط بینالمللی ایران تکرار شد. البته این توطئه با تدبیر و دیپلماسی حرفهای وزارت امور خارجه شکست خورد. دولت پنهان سعی دارد ماموریت وزارت امور خارجه و معاونت وزارت نفت در امور بینالملل را برای ممکن کردن آنچه بسیاری در خارج از ایران برای غیرممکن کردن آن تلاش دارند، مشکلتر و سختتر کند.
دیپلماسی انرژی در حوزه دریای کاسپین- خزر
در دولت هفتم معاونت وزیر در امور نفت و گاز دریای خزر در وزارت نفت برای تعریف دیپلماسی انرژی ایران و کشورهای مستقل مشترکالمنافع (تازه استقلال یافته از شوروی سابق) استراتژی ذیل را پیشنهاد داد و به منظور یافتن و تعریف راهکارهای مناسب و اجرایی مطالعات و بررسیهای کارشناسی بیشتر در دستور کار قرار گرفت:
۱- ارتقای ارتباطات و توسعه اقتصادی به ویژه نفت و گاز (انرژی) کشورهای تازه استقلال یافته آسیای مرکزی، قفقاز و حوزه دریای خزر با کشورهای حوزه خلیجفارس و سایر کشورهای جهان از طریق جمهوری اسلامی ایران، به نحوی که صادرات نفت و گاز منطقه از مسیر جمهوری اسلامی ایران اقتصادیترین، مطمئنترین و از نظر حفظ محیطزیست بهترین مسیر برای مصرفکنندگان عمده و سرمایهگذاران در صنایع نفت و گاز منطقه و ایران تعریف و پذیرفته شد.
۲- توسعه روابط اقتصاد انرژی کشورهای منطقه از طریق ایران با ترکیه (در غرب) و چین، پاکستان و هند (در شرق) و با اتحادیه اروپایی در چارچوب یادداشت تفاهم امضاشده بین وزارت نفت و اتحادیه اروپا در سال ۱۳۷۹ (۲۰۰۰ میلادی)
۳- حمایت لفظی و عملی از یکنواختسازی استانداردهای صنایع نفت و گاز منطقه، توسعه تجارت انرژی منطقهای و تعریف بندر و پایانه نفتی نکا به عنوان بازار بینالمللی تجارت نفت و گاز جنوب دریای خزر در میانمدت و فعالسازی بورس بینالمللی نفت ایران در جزیره کیش، در بلندمدت، توسعه گفتوگو و تعامل بین تولیدکنندگان انرژی منطقه با مصرفکنندگان در منطقه و جهان، اهمیت توسعه فعالیتهای منطقهای انرژی در چارچوب سازمانهای همکاری اقتصادی منطقهای نظیر OPEC, UNECE,CICA,ACD,ECO و غیره به انضمام تعریف نقش جمهوری اسلامی ایران در تامین امنیت عرضه نفت و گاز منطقه به بازارهای جهانی و تقاضا برای تولیدکنندگان و سرمایهگذاران در صنایع نفت و گاز و به طور کلی انرژی (شامل تولید و انتقال برق) منطقه.
۴- تشکیل سازمان همکاریهای هیدروکربوری دریای کاسپین- خزر و خلیجفارس با همکاری ایران و روسیه برای جلب نظر موافق ترکمنستان، قزاقستان و جمهوری آذربایجان یا همکاریهای انرژی کشورهای ساحلی دریای کاسپین- خزر و همسایگان آنها با مشارکت و همکاری اتحادیه اروپا، به انضمام سایر مواردی که میتوانند مطرح باشند.
۵- متقاعد کردن تصمیمسازان و تصمیمگیران در بخشهای مختلف سیاسی، اداری و دولتی جمهوری اسلامی ایران مبنی بر اینکه راهگشایی برای صادرات نفت و گاز منطقه از مسیر خاک جمهوری اسلامی ایران علاوه بر منافع اقتصادی و امنیت کشورهای تولیدکننده انرژی همسایه شمالی ایران و تامین امنیت عرضه انرژی برای کشورهای مصرفکننده در شرق و غرب ایران و جهان در چارچوب اهداف مورد نظر برای جلب و جذب سرمایهگذاری و همکاریهای فنی و تخصصی بینالمللی در صنعت نفت و گاز (انرژی) جمهوری اسلامی ایران حائزاهمیت بوده و است، بنابراین مناسبت داشت و هنوز دارد که هرگونه نظری در چارچوب اهداف تعریف شده اعلام شود تا از تردیدهای علاقهمندان به سرمایهگذاری و مشارکت در صنایع هیدروکربوری ایران و منطقه کاسته شود.
۶- اقدامات و تبلیغات مخالفان جمهوری اسلامی ایران علیه ایران بیش از آنچه تصور میشد و میشود، متاسفانه تاثیر روانی دارد تا تاثیرات اجرایی. بنابراین مناسبت دارد با برگزاری همایشهای بینالمللی نفت و گاز (انرژی) و شرکت موثر و سخنرانی در همایشهای بینالمللی نفت و گاز (انرژی) خطمشیها و سیاستهای دیپلماسی اقتصاد انرژی جمهوری اسلامی ایران توسط مقامات و کارشناسان نفتی ارائه میشد که متاسفانه به دلایل مختلف در دولتهای نهم و دهم و پس از آن تداوم نیافت. بدیهی است بسیاری از شرکتهای بینالمللی نفتی به طوری که تجربه نشان میدهد از این اقدام استقبال و حمایت میکنند.
۷- گاز طبیعی در سبد مصرف انرژی کشورهای عمده مصرفکننده هر روز بیشتر از قبل جایگاه ویژهای را به خود اختصاص میدهد. مطالعات نشان میدهد که منابع هیدروکربوری کشورهای آسیای مرکزی، قفقاز و حوزه دریای خزر بیشتر گازی هستند تا نفت (به استثنای قزاقستان). با در نظر گرفتن این واقعیت که خط لوله انتقال نفت خام و میعانات گازی در مسیر باکو (جمهوری آذربایجان)- تفلیس (گرجستان) و بندر جیهان در شرق دریای مدیترانه ترکیه مشهور به BTC و گاز شاه دنیز به ارزروم با کمبود نفت و گاز مواجه خواهند بود، تلاش برای احداث خط لوله نفت و گاز از عرض دریای خزر از سوی آمریکا، اسرائیل، ترکیه و… اتحادیه اروپا افزایش خواهد یافت. متاسفانه بعد از کمتوجهیهای دولتهای نهم و دهم و کاغذپاره خواندن تحریمها پیشبینیهای آن زمان تحقق پیدا کرد و تلاشها برای حذف مسیر جمهوری اسلامی ایران بیشتر شد و این تلاشها تداوم دارد. علاوه بر آن با آماده شدن سکوی حفاری نیمهشناور ایرانی در دریای کاسپین- خزر و عملیاتی شدن آن احتمال حرکات پیشبینی نشده درباره آن نیز مدنظر قرار داشت اما متاسفانه مدیریت ضعیف و ناکارآمد در صنعت نفت ایران در دولتهای نهم و دهم و فعال شدن مافیا در صنعت نفت ایران که هنوز تداوم دارد به دشمن برای ناکام ماندن برنامهریزیهای به عمل آمده (دیپلماسی انرژی ایران) در حوزه دریای کاسپین- خزر عمل کرد. در همین حال، تصمیم جمهوری اسلامی ایران برای صدور مجوز ترانزیت گاز ترکمنستان از مسیر ایران به ترکیه که موجب خشنودی اتحادیه اروپا شد، فدراسیون روسیه و چین را نگران کرد. در هر حال چین و روسیه تمایلی نداشتند و هنوز هم ندارند که جمهوری اسلامی ایران محور (هاب) صادرات نفت و گاز و صنعت انرژی آسیای مرکزی، قفقاز و دریای کاسپین- خزر باشد.
۸- ضرورت گفتوگو و اقدام برای جلب همکاری و اتحاد با سیاستهای هیدروکربوری ایران به اصطلاح لابی کردن (LOBBY) با دول و شرکتهای چینی، روسی و غربی، شرکتهای اروپایی، شرکتهای آسیایی و حتی شرکتهای آمریکایی از طریق کانالهای دیپلماسی اقتصادی و تخصصی نفتی و خارج از مجموعه وزارت امور خارجه (غیرسیاسی) اجتنابناپذیر است و باید پیگیری شود.
۹- علاوه بر موضوع خط لوله صلح (صادرات گاز ایران به پاکستان و هند) طرح صادرات گاز طبیعی ایران به ارمنستان و جمهوری خودمختار نخجوان تحت عنوان «انرژی برای صلح» برنامهریزی و اجرا شد و اهمیت ایفای نقش جمهوری اسلامی ایران به عنوان مرکز و محور انرژی منطقه برای اروپا و آسیا را بیش از هر زمان پررنگتر کرد. مناسبت دارد وزارت نفت و وزارت نیرو دولت چهاردهم با همکاری نزدیک وزارت امور خارجه به نحوی که این ایفای نقش حساسیتهای سیاسی را موجب نشود، در راستای جلب و جذب سرمایهگذاری خارجی در صنعت نفت و گاز و به طور کلی انرژی ایران مورد بهرهبرداری قرار گیرد .
۱۰- آمریکا برای جلوگیری از همکاری و سرمایهگذاری شرکتهای بینالمللی نفت و گاز (انرژی) در ایران تبلیغات وسیعی در هماهنگی کامل با کاسبان تحریم در ایران شروع کرده بود و با خروج دولت اول دونالد ترامپ از برجام اینگونه تبلیغات و تحریمها تشدید شد. در همین حال برای احداث خط لوله نفت و گاز از عرض دریای خزر و احداث خط لوله گاز ازبکستان، ترکمنستان، افغانستان به پاکستان و هند تلاش وسیعی را به کار بستند و هنوز این تلاش ادامه دارد. اینگونه سیاستها در دیپلماسی انرژی آمریکا علیه ایران روش جدیدی نیست و در سالهای دهه ۱۹۹۰ میلادی نیز به همین ترتیب عمل کرد. ایران در سال ۱۹۹۷ موفق شد مشارکت را برای سرمایهگذاری در میادین پارسجنوبی جلب کند. بازنگری به آن سیاستها و بروز در آوردن آنها میتواند مفید ارزیابی شوند.
اهمیت بینالمللی و منطقهای دیپلماسی انرژی
اجلاس سران دولتهای غربی و روسیه در سنتپترزبورگ (روسیه) در سال ۲۰۰۶ و آلمان در سال ۲۰۰۷ موضوع تامین امنیت عرضه انرژی را در راس دستور جلسات قرار داد. در این راستا در جلسات آشکار و پنهان مقامات بلندپایه کشورهای تصمیمساز غربی و روسی در آن دوران موضوع با ایران چه باید کرد با توجه به موقعیت مهم و ژئوپلیتیکی ایران بین دریای کاسپین- خزر و خلیجفارس همواره مطرح بوده و هنوز هست. با توجه به اهمیت نقش ایران در منطقه آن هم پس از حمله و اشغال عراق توسط آمریکا و مشکلات نیروهای اشغالگر در عراق و افغانستان اتخاذ یک تصمیم واحد و هماهنگ دول غربی و روسیه علیه ایران را با مشکل مواجه کرد و هنوز هم این مشکل به قوت خود باقی است. ازجمله موارد قابل توجه این واقعیت است که پس از افزایش کشورهای عضو اتحادیه اروپا به ۲۷ کشور اتحادیه اروپا تلاش کرد و هنوز میکند که در سیاست خارجی خود به عنوان اتحادیه اروپایی (EUROPEAN) عمل کند و در این راستا علاقه و منافع کشورهای عضو به تنهایی یا مجموعهای از کشورهای عضو تحتالشعاع قرار میگیرد. به طور مثال اختلاف بین آمریکا و کشورهای اروپایی در رابطه با جنگ روسیه و اکراین را میتوان مدنظر قرار داد. در هر حال در رابطه با ایران، آمریکا سعی دارد اهداف مورد نظر خود را با منافع ملی کشورهای عضو اتحادیه اروپایی، چین، هند، فدراسیون روسیه و سایر کشورها هماهنگ و در چارچوب منافع مشترک دو جانبه یا چندجانبه سیاسی، اقتصادی و نظامی پیگیری و اجرا کند.
تامین امنیت انرژی اروپا
تامین امنیت انرژی در اروپا، امنیت عرضه انرژی از فدراسیون روسیه و کشورهای خاورمیانه و کنترل میزان تقاضا برای مصرف انرژی (استفاده از اتومبیلهای کممصرف و نیز برقی و خانههای با راندامان مصرف انرژی خوب) تعریف شده است. به همین دلیل اتحادیه اروپا از رفتار و عکسالعملهای آنچه به دیپلماسی میدانی در ایران شهرت یافته بود به عنوان یک مشکل بالقوه سیاسی نگران بود و هنوز هست ولی افکار عمومی مردم در کشورهای اتحادیه اروپایی و رفتار و عملکرد آمریکا نیز مشکلی قابلتوجه محسوب میشود که ایران باید از فرصتهای دیپلماسی حرفهای در این راستا استفاده بهینه کند.
تبلیغ در مورد تهدید ایران برای تامین امنیت عرضه انرژی به اروپا
تبلیغات زیادی به عمل آمده و میآید که ایران تهدیدی برای تامین امنیت عرضه انرژی مورد نیاز اروپا در دو منطقه مهم حوزه دریای کاسپین- خزر و خلیجفارس است. با این حال به نظر میرسد در جلسات پنهان و آشکار اروپاییها با آمریکا در مورد اهمیت و نقش ایران در تامین امنیت انرژی اروپا اختلاف نظرهای عمده وجود داشته باشد. علاوه بر آن چین و فدراسیون روسیه هم نظرهای آمریکا را صحه نمیگذارند. آمریکا سعی دارد اروپا را متقاعد کند که ایران خطری برای صادرات ۴۰درصد نفت خام مورد نیاز جهان از تنگه هرمز است و نقش ایران در آسیای مرکزی و حوزه دریای کاسپین- خزر سرمایهگذاریهای به عمل آمده در منطقه را با مخاطره روبهرو میکند اما اروپا تلاش به عمل میآورد که آمریکا و اسرائیل را از یک حرکت حساب نشده و اشتباه علیه ایران باز دارد.
محدودیتهایی که اروپا با آن مواجه است
چنانچه مذاکرات فعلی بین ایران و آمریکا نتیجه مثبت برای دو طرف نداشته باشد و کسانی که سعی دارند روابط ایران و کشورهای منطقه به ویژه عربستان را بر هم بزنند، موفق شوند، عملکرد دیپلماسی میدانی ایران و آمریکا در خلیجفارس موجب بحران خواهد شد. بنابراین مناسبت دارد که وزارت نفت جمهوری اسلامی ایران از هماکنون با بخش انرژی اتحادیه اروپا موضوع تفاهمنامه همکاریهای انرژی ایران و اتحادیه اروپا که در سال ۱۳۷۹ (۲۰۰۰ میلادی) به امضا رسید را مطرح و اهمیت توسعه همکاریها در آسیای مرکزی، قفقاز و حوزه دریای کاسپین- خزر را مورد تاکید قرار دهد.
موضوع تامین امنیت انرژی در آمریکا
در انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۰۴ آمریکا برای نخستینبار موضوع تامین امنیت انرژی مطرح شد و در انتخابات سال ۲۰۰۸ و پس از آن نیز مطرح شد. دولت دوم دونالد ترامپ با صدور دستور حکومتی از شرکتهای نفتی خواسته است که میزان تولید نفت و گاز در آمریکا را افزایش دهند.
در خاورمیانه نیز سیاست تسلط بر منابع نفت و گاز را تعریف کرده است. در دولت اوباما این موضوع به عنوان کاهش وابستگی آمریکا به واردات انرژی از خلیجفارس و توجه ویژه به آسیای مرکزی، حوزه دریای خزر، قفقاز و آفریقا تعریف شد.
در حالی که در اروپا ضمن توجه به آسیای مرکزی، قفقاز، حوزه دریای کاسپین- خزر و آفریقا بحث کاهش وابستگی به واردات انرژی از خلیجفارس مطرح نبود. در واقع اروپا به ایران و خلیجفارس به عنوان تامینکننده امنیت انرژی به موازات فدراسیون روسیه قبل از جنگ اوکراین و روسیه توجه داشت و هنوز کشورهای تولیدکننده نفت و گاز منطقه را به عنوان جایگزین واردات انرژی اروپا از روسیه مدنظر دارد. به همین دلیل اروپا از هرگونه توافق بین ایران و ترکیه برای صادرات گاز طبیعی ایران و ترکمنستان استقبال و از آن حمایت میکند.
اقتصاد انرژی
از نظر اقتصادی تامین امنیت انرژی، تنوع منابع عرضه و تنوع انواع حاملهای انرژی تعریف شده است. با توجه به محل منابع شناخته شده انرژی تنوع امنیت انواع انرژی بدون تردید با مسائل سیاسی گره خوردهاند. به طور مثال تامین امنیت عرضه انرژی ایران که مورد نیاز کشورهای عمده مصرفکننده بوده در حال حاضر به دلیل امور سیاسی با چالش مواجه است. در آمریکا برای کاهش وابستگی به واردات انرژی از خارج چارهای نیست جز آنکه به منابعی برای توسعه و تولید روی آورده شود که با خطرات زیستمحیطی و هزینه گران تولید همراه است.
در اروپا سیاست بهینهسازی مصرف انرژی و پیگیری گرم شدن زمین به دلیل مصرف انرژیهای فسیلی ادامه خواهد یافت و اروپا معتقد است در چارچوب مذاکرات خاتمه جنگ بین روسیه و اوکراین میتواند با فدراسیون روسیه درباره قیمت گاز طبیعی به توافقی مورد قبول طرفین دست پیدا کند زیرا روسیه هم چارهای جز فروش گاز ندارد. در حال حاضر دولت دوم دونالد ترامپ تقریبا هرگونه توافق بینالمللی را قبول ندارد، به طوری که قرار بود به منظور کاهش تولید گازهای گلخانهای و توسعه اقتصاد انرژی تمهیداتی را به کار بندد که دولت دوم دونالد ترامپ به طور رسمی اعلام کرده است توافقات دولت بایدن و… را قبول ندارد.
نقطه ضعف مشترک صنعت نفت ایران و آمریکا
مشکل عمده در آمریکا و ایران کمبود ظرفیت فرآورش نفت خام و افزایش روزافزون تقاضا برای مصرف انرژی است. هر دو کشور سعی دارند روابط خود با مخالفان بالقوه یکدیگر را توسعه دهند. ایران در چارچوب اهدافی که به طور شفاف تعریف نشده بود از دولتهای نهم و دهم به بعد دیپلماسی سرمایهگذاری در طرحهایی نظیر احداث پالایشگاه در ونزوئلا، نیکاراگوئه، سنگال، زیمباوه، سوریه، غنا، چین، مالزی، سنگاپور و اندونزی را مطرح کرد. این اقدام ایران به نظر نمیرسید که موجب نگرانی خاصی برای آمریکا باشد زیرا بدین ترتیب هزینه توسعه روابط خارجی را برای ایران سنگین و کسری بودجه را افزایش میداد که داد. در داخل کشور نیز افکار عمومی با توجه به مشکلات سهمیهبندی بنزین و… نسبت به اینگونه سیاستها منفی بود و هنوز هست. در نتیجه عدم سرمایهگذاری کافی در صنایع نفت و گاز برای توسعه ظرفیت فرآورش پالایشگاههای موجود یا احداث پالایشگاههای جدید سوالات فراوانی را مطرح کرد که هنوز پاسخی شفاف به آنها برای افکار عمومی داده نشده است.
رقابت به دلیل وابستگی به واردات انرژی
آمریکا و ایران به دلیل افزایش مصرف در داخل با مشکل وابستگی به واردات نفت خام (فرآوردههای نفتی) از خارج روبهرو هستند و توجه ویژهای به واردات نفت خام از کشورهای آسیای مرکزی، قفقاز و حوزه دریای کاسپین- خزر دارند.
در همین حال هر دو کشور با روسیه، چین، هند، اتحادیه اروپا و سایر کشورهای واردکننده انرژی در این رابطه رقابتهایی دارند. به نظر میرسد تلاش آمریکا برای افزایش فشارهای اقتصادی به ایران ابزاری برای متقاعد کردن ایران به منظور زمینهسازی گفتوگو درباره موارد مشترک اقتصادی بود که اکنون شروع شده است. بهطور مثال آمریکا از راهاندازی بازار بورس بینالمللی نفت ایران که در جزیره کیش در دولت هشتم شروع و نهایی شد، نگران بود که در آن معاملات با یورو یا ریال صورت پذیرد و این موضوع برای دلار آمریکا بهطوری که رسانههای آمریکایی در آن زمان نوشتند از برنامه هستهای ایران خطرناکتر و جدیتر بود. البته کشورهای عضو اتحادیه اروپا و یورو علاقهای به این اقدام که معاملات نفتی با یورو شروع و توسعه یابد نداشتند و ندارند زیرا بدین ترتیب تقاضا برای یورو افزایش پیدا میکرد و کاهش بیشتر ارزش دلار را موجب میشد. این موضوع مورد نظر اتحادیه اروپایی نبود و هنوز هم نیست. در هر حال کاسبان تحریم و طرفداران اقتصاد دلاری در ایران موفق شدند که اجازه ندهند بورس بینالمللی نفت ایران در جزیره کیش در اقتصاد انرژی ایران براساس مطالعهای که شده بود و نتیجه مطالعات نیز در صندوقهای بازنشستگی، پسانداز و رفاه کارکنان صنعت نفت موجود است، فعال شود. علاوه بر آن حقالزحمه گروه مطالعهکننده بورس مذکور نیز از طرف وزارت نفت دولت نهم پرداخت نشد که یک سابقه بد دیگر در کنار قرارداد کرسنت در روابط بینالمللی صنعت نفت ایران ثبت کرد. در این رابطه رییس سازمان بورس و اوراق بهادار در آن دوران و رییس کل سابق بانک مرکزی دولت سیزدهم و سفیر فعلی ایران در قطر میتواند توضیحات لازم درباره چگونگی به شکست کشاندن بورس بینالمللی نفت ایران در جزیره کیش را شفافسازی کند.
تعریف دیپلماسی انرژی- ایران
موقعیت غیرقابل انکار و مهم ژئوپلیتیکی و ذخایر عظیم نفت و گاز ایران بین دریای کاسپین- خزر و خلیجفارس در چارچوب هر نوع سناریوی انرژی که در جهان تعریف شود، امتیازات بالقوهای دارد و خواهد داشت. لکن متاسفانه امکانات و امتیازات بالقوه دیپلماسی انرژی ایران به اندازه کافی در ایران پس از خاتمه کار دولت هشتم مورد توجه قرار نگرفت و هنوز هم نگرفته است زیرا وظیفه سیاستگذاری خارجی را وزارت امور خارجه تا این اواخر در ایران بر عهده نداشت. در نتیجه عملا این وزارتخانه در طول بیش از سه دهه اخیر دیپلماسی انرژی ایران را تعریف نکرده است. بنابراین مناسبت دارد اهداف دیپلماسی انرژی ایران که در دولتهای هفتم و هشتم در وزارت نفت بررسی شد را در چهار بخش پیشنهاد داد:
الف- جلب و جذب سرمایهگذاری و همکاریهای فنی (به ویژه در آبهای عمیق دریای کاسپین- خزر) برای اکتشاف، توسعه، بهرهبرداری و… منابع نفت و گاز ایران.
ب- مرکزیت و محور قرار دادن ایران برای صادرات نفت و گاز تولیدی در آسیای مرکزی، قفقاز و دریای خزر به بازارهای بینالمللی به انضمام ایجاد ظرفیت فرآورش نفت و گاز تولیدی در کشورهای محصور به خشکی منطقه که برای ایران امتیازات بالقوهای را برای همکاری با کشورهای همسایه در سیاست خارجیاش به همراه خواهد داشت.
ج- سرمایهگذاری در بخشهای صنایع پاییندستی خارج از ایران با مشارکت و همکاری کشورهای صاحب منابع هیدروکربوری در آسیای مرکزی، دریای کاسپین- خزر و قفقاز به منظور تشویق آنها برای صادرات مواد هیدروکربوری خام از مسیر ایران
د- توسعه همکاریهای انرژی منطقهای و ایجاد بازار بینالمللی نفت و گاز با محوریت ایران، بنابراین با بینالمللی کردن امتیازات بالقوه صنعت نفت و گاز ایران توسعه و رشد پایدار اقتصادی برای ایران و منطقه را میتوان نوید داد.
در این راستا هدف استراتژیک صنعت نفت ایران را میتوان کاهش صادرات مواد هیدروکربوری به صورت خام و افزایش صادرات فرآوردههای هیدروکربوری تولیدی در ایران تعریف کرد.
مخالفان صادرات گاز طبیعی در ایران معتقدند که منابع عظیم گاز طبیعی ایران باید برای افزایش تولید نفت خام با تزریق آن به چاههای نفت مورد بهرهبرداری قرار گیرد. برخی نیز جایگزینی CNG به جای بنزین را در مجلس هفتم مورد تاکید قرار دادند که سیاستی اشتباه بود. آنچه به نظر نمیرسد که نظریهپردازان در این باره مدنظر قرار داده باشند این واقعیت است که در هر صورت ایران نیازمند بهرهبرداری از تکنولوژیهای پیشرفته نوین صنعت نفت و گاز طبیعی است و اتخاذ تصمیم و استراتژی مشخص در چارچوب یک دیپلماسی انرژی نفت و گاز برای کشور ضروری است. صنعت نفت و گاز در جهان به دلیل افزایش قیمت انرژی و تقاضا برای تولید بیشتر با کمبود متخصصان دارای تجربه مواجه است و صنعت نفت ایران از این امر مستثنا نیست. متاسفانه در دولت دهم عده زیادی از مدیران و کارشناسان باتجربه صنعت نفت حذف شدند (در صنعت نفت شخم زدند) و هنوز این صنعت از نظر مدیریت و کارشناسی ناکارآمد محسوب میشود.
علاوه بر موارد فوق و سایر مسائلی که صنعت نفت ایران با آن دستبهگریبان است برخوردهای سیاسی بیش از حد ضرورت با مسائل صنعت نفت ایران از سوی اصحاب ثروت و قدرت- کاسبان تحریم (مافیا) در ایران و آمریکاست. این موضوع با عکسالعملهای مشابه از سوی گروههای مختلف سیاسی به ویژه دولت پنهان در ایران مواجه است و دولت آمریکا از آن استقبال و بهرهبرداری میکند. در حالی که شرکتهای نفتی آمریکایی فعال در حوزه دریای کاسپین- خزر به طور شفاف در همایشهای بینالمللی نفت و گاز اذعان داشتند که مسیر صادرات نفت و گاز منطقه از مسیر جمهوری اسلامی ایران مورد علاقه آنهاست.
تاریخ صنعت نفت نشان داده که چنانچه تمهیدات لازم برنامهریزی شود و گفتوگوهای تخصصی نفتی به طور غیرسیاسی انجام شوند، سیاستمداران آمریکایی به دلایل مختلف زیر فشار قرار گرفته و ناگزیر به تجدیدنظر در افکار خود شدهاند. بنابراین اقدام در این رابطه در چارچوب دیپلماسی انرژی ایران از طریق لابیگری (LOBBYING) گروه و گروههای انرژی علاقهمند به همکاری با ایران در داخل آمریکا ضروری به نظر میرسد.
اقدامات به عمل آمده تا دولت هشتم
وزارت نفت جمهوری اسلامی ایران از محل امکانات خود طرحهایی را برنامهریزی، سرمایهگذاری و اجرا کرد که برخی از آنها مورد بهرهبرداری قرار گرفته است و بعضی دیگر متاسفانه در دولتهای بعد از هشتم پیگیری نشدند، نظیر:
احداث خط لوله ۳۲اینچ نکا به تهران با ظرفیت انتقال تا ۱۵۰۰۰۰ بشکه نفت خام در روز، قابل افزایش تا ۳۷۰۰۰۰ و ۵۰۰۰۰۰ بشکه در روز، تحقق امر انتقال و فرآورش منابع هیدروکربوری منطقه به ج.ا. ایران و از طریق خاک ج.ا. ایران در چارچوب معاملات خرید و فروش ( تجاری- TRADE ) و مبادلات معاوضه (SWAP) که این امر موجب ایجاد بازار جدیدی تحت عنوان «بازار جنوب دریای کاسپین- خزر» شد و وزارت نفت دولت دهم آن را متوقف کرد. لکن در کنسرسیومهای متعددی که به رهبری شرکتهای بینالمللی نفتی (روسی، اروپایی و آمریکایی) به منظور سرمایهگذاری و تحقق طرحهای موردنظر در بخشهای بالادستی، پاییندستی و انتقال منابع هیدروکربوری منطقه تشکیل شد به غیر از کنسرسیوم میدان گازی شاه دنیز (جمهوری آذربایجان) جمهوری اسلامی ایران عضویت موثر ندارد. قانون به شرکت ملی نفت ایران جهت اجرای طرحهای اکتشاف، توسعه و بهرهبرداری از میدانهای نفت و گاز دریای کاسپین-خزر مشتمل بر ماده واحده و یک تبصره که در جلسه علنی روز چهارشنبه مورخ ۴/۳/۱۳۷۹ مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ ۱۱/۳/۱۳۷۹ به تایید شورای نگهبان رسید، اجازه داده است که جهت اجرای طرحهای اکتشاف، توسعه و بهرهبرداری از میدانهای نفت و گاز دریای کاسپین- خزر با انعقاد قراردادهای لازم با شرکتهای داخلی و خارجی اقدام کند. بازپرداخت کلیه هزینههای قراردادها باید از محل عواید حاصل از اجرای این طرحها انجام گیرد. توجیه فنی، اقتصادی و مالی طرحها باید به تصویب شورای اقتصاد برسد. البته در صورت انعقاد قرارداد با دولتهای خارجی باید قرارداد حسب مورد به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد. به نظر میرسد در این قانون اصلاحیه و تجدید نظر ضروری باشد زیرا به نظر نمیرسد قانون فوقالذکر برای جلب و جذب سرمایهگذاری و همکاریهای فنی در منطقه کفایت کند.
به منظور اجرایی شدن موضوع قانون فوقالذکر، وزارت نفت از محل امکانات خود عملیات لرزهنگاری دوبعدی و سهبعدی جهت تعیین محل دقیق منابع هیدروکربوری در آبهای عمیق جنوب دریای کاسپین- خزر را انجام داد و سکوی حفاری نیمهشناور و شناورهای پشتیبانی آن را در بندر نکا ساخت.
راهکارها
– جلب همکاری و مشارکت شرکتهای بینالمللی نفتی، شرکتهای ملی کشورهای منطقه و کنسرسیومهای فعال در منطقه با ایران در بخشهای بالادستی و پاییندستی صنایع نفت و گاز ایران و منطقه به منظور سرمایهگذاری و انجام طرحهای اکتشاف، توسعه، انتقال و فرآورش و مصرف نفت و گاز منطقه در ایران و صادرات مواد هیدروکربوری منطقه از مسیر ایران به مراکز مصرف منطقه و بازارهای بینالمللی
– خنثیسازی تبلیغات، اقدامات سیاسی، اقتصادی و… علیه جمهوری اسلامی ایران با افزایش قدرت رقابتی صادرات نفت و گاز منطقه از مسیر ایران به خلیجفارس با توجه به طرح احداث خط لوله انتقال نفت خام جدید نکا- جاسک با ظرفیت روزانه یک میلیون بشکه
– بهرهبرداری از سازمانهای همکاری منطقهای و بینالمللی نظیر سازمان همکاری اقتاصادی اکو- ECO، سازمان کشورهای صادرکننده نفت OPEC … اتحادیه اروپایی (EU)، منشور انرژی ECT، CICA، ACD و… به منظور تقویت موقعیت جغرافیایی منطقهای و استراتژیکی جمهوری اسلامی ایران
استراتژی
برنامهریزی و اقدام هماهنگ وزارتخانهها، سازمانها و… شرکتهای دولتی و غیردولتی با رعایت محدودیتهای فنی و غیرفنی وزارت نفت جمهوری اسلامی ایران و شرکتهای وابسته و زیرمجموعه آن به منظور ایجاد و فعالسازی بازار نفت جنوب دریای کاسپین- خزر در چارچوب معاملات خرید و فروش ( تجاری-TRADE )، معاوضه (SWAP) و تهاتر برای مصرف نفت خام، گاز طبیعی، فرآوردههای نفتی، پتروشیمی و برق منطقه در ایران یا انتقال (ترانزیت) از مسیر خاک جمهوری اسلامی ایران به سایر بازارهای منطقهای و بینالمللی. در این راستا، احتمالا تصویب قوانین جدید در مجلس شورای اسلامی نیز ضروری خواهد بود.
– برنامهریزی، طراحی، سرمایهگذاری و… به منظور توسعه ظرفیت پالایشگاههای کشور احداث پالایشگاه جدید به انضمام ایجاد شبکه جامع خطوط لوله انتقال نفت و گاز و فرآوردههای نفتی و شبکه انتقال برق در مبادی ورودی از منطقه به ایران برای مصرف داخلی، صادرات به سایر بازارهای مصرف با توجه ویژه به واردات نفت خام میدان نفتی کاشگان (قزاقستان)
– برنامهریزی به منظور توسعه ظرفیت و امکانات واردات نفت خامهای منطقه و انتقال آن از طریق مخزندارهای راهآهن با توجه به مناسب بودن نفت خام میدان نفتی کومکول قزاقستان با همکاری چین که در میدان مذکور مالکیت دارد.
– ایجاد فرصت و زمینههای لازم برای فعال شدن صنعت نفت ایران با مشارکت داخلی و خارجی در بخشهای بالادستی و پاییندستی صنعت نفت و گاز منطقه و در صورت ضرورت مشارکت و همکاری همزمان با سرمایهگذاران و شرکای خارجی در صنعت نفت و گاز ایران که دربرگیرنده همکاریهای فنی، فناوریهای جدید مرتبط با صنایع نفت و گاز در بخشهای اکتشاف، توسعه، تولید، بهرهبرداری و انتقال نفت و گاز به خشکی از منابع هیدروکربوری آبهای عمیق دریای کاسپین- خزر باشد.
– پیگیری، اجرا و بهرهبرداری از طرحهای موردنظر در منطقه فارغ از چگونگی وضعیت رژیم حقوقی دریای خزر. همچنین بهرهبرداری لازم از طرحهای مورد بحث به منظور حفظ منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات نهایی کردن وضعیت رژیم حقوقی دریای کاسپین- خزر
– توسعه گفتوگو و همکاری بین تولیدکنندگان و صادرکنندگان منابع هیدروکربوری با مصرفکنندگان در منطقه و در سطح بینالمللی با محوریت قرار دادن وزارت نفت جمهوری اسلامی ایران
– بهرهبرداری از منابع هیدروکربوری و انرژی همسایگان جمهوری اسلامی ایران به منظور تامین امنیت انرژی وارداتی و مورد نیاز جمهوری اسلامی ایران و تامین امنیت عرضه انرژی در جهان توسط ایران که دربرگیرنده فراهم آوردن فرصت درآمد ارزی برای کشور از طریق صادرات و ترانزیت نفت و گاز تولیدی در منطقه از مسیر خاک جمهوری اسلامی ایران خواهد بود.
اقدامات پیشنهادی
۱- تشکیل کمیته ویژه به ریاست وزیر محترم نفت با عضویت معاونان وزارتخانههای امور خارجه، اطلاعات، امور اقتصادی و دارایی، راه و ترابری، نیرو و غیره حسب مورد و ضرورت به منظور اتخاذ تصمیمات لازم و هماهنگی در سیاستگذاریهای حاکمیتی جهت برنامهریزی و حمایت از سرمایهگذاریها، برنامهریزیها، طراحی و اجرای طرحهای بالادستی و پاییندستی صنایع نفت، گاز، پتروشمی در ایران، حوزه دریای کاسپین- خزر و پیرامون آن
۲- تسریع در اجرای اقدامات مرتبط با ابلاغیهها و مصوبات ابلاغ شده قبلی شورایعالی امنیت ملی (در سال ۱۳۷۷) در مورد طرحهای بالادستی، پاییندستی صنایع نفت، گازو پتروشمی به انضمام رژیم حقوقی دریای کاسپین- خزر و بروز در آوردن انها از طریق اخذ مصوبات جدید
۳- تسریع در اجرای طرح توسعه ظرفیت تخلیه، بارگیری و امکانات بندر نفتی نکا و خطوط انتقال نفتخام از پایانه نفتی نکا به پالایشگاههای شمالی تا سطح ۵۰۰۰۰۰ بشکه در روز و گسترش منطقه ویژه اقتصادی بندر امیر آباد به بندر نفتی نکا به نحوی که بندر و پایانه نفتی نکا نقش ویژهای را تحت نظر و مدیریت وزارت نفت و شرکتهای زیرمجموعه آن در دریای کاسپین- خزر ایفا کند.
۴- تسریع در برنامهریزی، طراحی و… احداث خط لوله انتقال نفت خام قزاقستان- ترکمنستان به ایران تا خلیجفارس موسوم به خط لوله نفت خام KTI (مطالعه شده توسط شرکت توتال فرانسه و سایر شرکتهای عضو کنسرسیوم کاشگان) و ایجاد کنسرسیوم مرتبط با آن
۵- تسریع در ایجاد ناوگان حملونقل دریایی نفت خام با پرچم ایران (بخش خصوصی یا دولتی) یا مشارکت با کشورهای ساحلی دریای کاسپین- خزر با ظرفیت مناسب
۶- اقدام برای شکست برنامه مخالفان جمهوری اسلامی ایران به منظور احداث خطوط لوله انتقال گاز و نفت خام از شرق به غرب و از بستر دریای کاسپین- خزر
۷- توجه ویژه به حفظ محیطزیست و رعایت قوانین و مقررات داخلی و بینالمللی مرتبط با آن به موازات اجرای طرحهای موردنظر در منطقه و نظارت و مراقبت از اقدامات مشابه توسط شرکتهای ملی، بینالمللی و دول کشورهای ساحلی دریای کاسپین- خزر
۸- توسعه ظرفیت شبکه خطوط لوله واردات گاز طبیعی از منطقه به ایران و شبکه خطوط لوله ( و توسعه صنعت تبدیل گاز طبیعی به گاز طبیعی مایع-LNG) صادرات گاز طبیعی از ایران به سایر بازارهای مصرف در چارچوب مبادلات و معاملات خرید و فروش ( تجاری- TRADE )، معاوضه (SWAP) یا انتقال (ترانزیت)
۹- برنامهریزی و تدارک تمهیدات ضروری به منظور صدور خدمات فنی و مهندسی مرتبط با صنایع نفت و گاز از جمهوری اسلامی ایران به کشورهای همسایه شمالی و حمایت از پیمانکاران و بخش خصوصی ایرانی برای فعالیت در منطقه
۱۰- برنامهریزی و پیگیری اقدامات ضروری جهت توسعه صادرات گاز طبیعی جمهوری اسلامی ایران از طریق LNG یا خطوط لوله. همچنین واردات یا ترانزیت گاز طبیعی آسیای میانه و حوزه دریای کاسپین- خزر به ویژه از ترکمنستان و قزاقستان به انضمام تشویق کشورهای منطقه در مشارکت سرمایهگذاری در طرحهای صنعت نفت و گاز ایران.
۱۱- نهایی کردن موضوع انعقاد قرار داد و در نتیجه تعیین تکلیف احداث خط لوله صادرات گاز طبیعی جمهوری اسلامی ایران موسوم به «خط لوله صلح» به پاکستان و هندوستان
۱۲- برنامهریزی و اقدام لازم به منظور جلب و جذب سرمایهگذاری، مشارکت، توسعه، حفاری، بهرهبرداری در آبهای جنوبی دریای کاسپین- خزر ماورای خط موهوم حسینقلی- آستارا تا محدوده ۲۰درصد سهم ج.ا. ایران از طریق برگزاری مناقصه بینالمللی یا مذاکرات مستقیم با شرکتهای علاقهمند
۱۳- ارتباط مستقیم، مستمر و مذاکره به منظور توافقهای ضروری با مقامات ذیربط تصمیمساز و تصمیمگیر کشورهای منطقه و سایر کشورها جهت توسعه همکاریهای انرژی دوجانبه، چندجانبه و… جهت صادرات منابع هیدروکربوری منطقه در مسیر کریدور شمال به جنوب (مسیر جمهوری اسلامی ایران)
۱۴- مذاکره با شرکتهای تولیدکننده و فعال نفتی در حوزه دریای کاسپین- خزر و پیرامون آن به منظور استفاده از نفتکشهای ۶۳هزار تنی که قرار بود توسط شرکت ملی نفت کش ایران در بندر نکا ساخته شوند و در دولتهای نهم و دهم متوقف ماند، جهت انتقال نفت خامهای منطقه به سواحل شمالی ایران (بندر نفتی نکا)
۱۵- برنامهریزی و تسریع در نهایی کردن مذاکرات با ترکیه و سایر علاقهمندان انتقال گاز طبیعی ایران و ترانزیت گاز آسیای مرکزی به ویژه ترکمنستان از طریق خاک جمهوری اسلامی ایران به بازارهای مصرف به ویژه اتحادیه اروپا
۱۶- سایر موارد که در طول زمان مطرح و مدنظر قرار خواهند گرفت.
* کارشناس بینالمللی انرژی