سبزپوشی سردرگم
سروش رشیدی، مدیر سبد در گروه مالی کیان
در شرایط فعلی بازار سرمایه ایران به نظر میرسد منشأ اصلی سردرگمی و نوسانات قیمتی را باید در سایه سنگین تحولات سیاسی داخلی و بینالمللی جستوجو کرد. این تحولات اگرچه مستقیم بر عملکرد شرکتها اثر نمیگذارند اما نقش مهمی در شکلگیری انتظارات فعالان بازار دارند. در چنین فضایی ابهام نسبت به آینده باعث افزایش احتیاط در تصمیمگیریها شده و سرمایهگذاران را از ورود به معاملات سنگین یا پرریسک بازداشته است.
با این حال آنچه در دل این فضای پرابهام نباید از نظر دور داشت، تفاوتهای معنادار میان گروههای مختلف بازار از منظر ارزشگذاری است. بسیاری از صنایع و شرکتها، بهویژه آنهایی که از منظر بنیادی در وضعیت مطلوبی قرار دارند، با فرضهای آیندهنگرانه همچنان ظرفیت رشد دارند. در مقابل برخی نمادها به دلیل وابستگی شدید به متغیرهای برونزا مانند قیمتهای جهانی، تحریمها، نرخ ارز یا سیاستهای اقتصادی، در موقعیت ایستایی یا حتی روند نزولی باقی ماندهاند. این شکاف میان گروهها سبب شده بازار تصویری یکدست نداشته باشد و تحلیل آن نیازمند رویکردی تفکیکی باشد.
برآوردها نشان میدهد که با عبور از فصل مجامع و ورود به فصلهای آتی، احتمال کاهش نسبت قیمت به سود تحلیلی یا همان P/Eفوروارد بازار به زیر عدد ۵ افزایش یافته است؛ سطحی که در تاریخ بازار تنها در دو بازه زمانی تجربه شده: یکی پس از رخدادهای پرتنش سیاسی در سال۱۴۰۱ و دیگری از مرداد۱۴۰۳ تا امروز. در هر دو مقطع، تشدید ریسکهای سیستماتیک سبب عقبنشینی فعالان بازار، افزایش نگاه محافظهکارانه و کاهش نقدشوندگی شده بود.
در این میان اگر بازار به این نتیجه برسد که سناریوی تقابل نظامی یا درگیری مسلحانه به حاشیه رانده شده و احتمال وقوع آن کاهش یافته، میتوان انتظار داشت شاخص کل حتی در شرایط فعلی نیز با رشدی حدود ۱۰درصد همراه شود. برخی نشانهها از جمله کاهش اولویت جنگ در سیاست خارجی ایالاتمتحده و تمرکز بیشتر بر پروندههای دیپلماتیک، چنین چشماندازی را قابل تصور کردهاند. هرچند نمیتوان ریسکهایی مانند کاهش درآمد نفت، شرایط نهچندان مساعد بازارهای جهانی، ادامه تحریمها و سیاستگذاریهای مبهم داخلی را نادیده گرفت.
با وجود این ریسکها، همچنان امکان دستیابی به بازدهی معقول در بازار وجود دارد؛ مشروط بر آنکه انتخاب سهمها براساس معیارهای بنیادین، چشمانداز سودآوری و مزیتهای نسبی انجام شود. بهویژه در سناریویی که نرخ ارز در یک مسیر کنترلشده صعودی قرار گیرد یا سیگنالهایی از توافق یا کاهش فشارهای بینالمللی صادر شود، پایین بودن ارزشگذاری کنونی سهمها میتواند بهعنوان موتور محرک بازار عمل کند و زمینهساز یک موج بازسازی آرام ولی موثر شود.