فریاد ناشنیده خبرنگاران میراث فرهنگی

نادر نینوایی- ایران به عنوان کشوری صاحب تمدن تاریخی، آثار باستانی و میراث فرهنگی با ارزشی را در خود جای داده است. با توجه به اهمیت و جایگاه این آثار، حفاظت از این میراث و معرفی آنها و همچنین بهرهمندی از ظرفیتهای گردشگری کشور با توجه به این پتانسیل بالا از اهمیت ویژهای برخوردار است. خبرنگاران حوزه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی سالهاست که تمام تلاش خود را برای حفاظت از میراث فرهنگی و معرفی جاذبههای گردشگری و برطرف کردن چالشهای عرصه صنایعدستی به کار گرفتهاند تا این میراث بیبدیل تمدن ایرانی به درستی حفاظت و در عرصه جهانی معرفی شود. با توجه به فرارسیدن روز خبرنگار تصمیم گرفتیم پای صحبتهای برخی خبرنگاران و روزنامهنگاران برجسته در حوزه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی بنشینیم و درد و دلهای آنها را بازگو کنیم. آنطور که از صحبتهای این خبرنگاران نامآشنا برمیآید، عدم پاسخگویی به موقع برخی مدیران به چالشهای حوزه و ناآشنا بودن این مدیران با حوزههای تخصصی میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی و البته ضعفهایی که در هماهنگیهای نهادهای مرتبط برای پاسخگویی به پرسشهای خبری خبرنگاران وجود دارد، از مهمترین چالشهایی است که فعالان رسانهای با آن مواجه هستند.
اهمیت توجه به تخصصگرایی
مریم اطیابی، یکی از خبرنگاران با سابقه و تاثیرگذار در حوزه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی که در رسانههای مختلفی همچون چمدان، سرزمین من، همشهری استانها، روزنامه شرق، روزنامه اعتماد و روزنامه بهار فعالیت کرده و موسس رسانه «میراث باشی» است، در خصوص چالشهای امروز روزنامهنگاران حوزه میراث فرهنگی و مشکلاتی که خبرنگاران برای انجام گفتوگو با مدیران مربوطه با آن مواجه هستند، گفت: «وقتی یک وزارتخانه در سه حوزه تخصصی (از معاونتها تا مدیران میانی) از نیروهای غیرمتخصص استفاده میکند، دستکم دو سال طول میکشد تا این مدیران با حوزه آشنا شوند بنابراین وقتی اتفاقی در حوزه میراث فرهنگی یا محوطهها و بافتهای تاریخی میافتد، اولین واکنش آنها بسته عمل کردن است زیرا خودشان اصلا اطلاعی از حوزه ندارند که بخواهند واکنشی نشان دهند.» این فعال رسانهای خاطرنشان کرد: «اگر حوزههای مدیریتی به دست نیروهای متخصص و صاحبنظر سپرده میشد، از حوزه رسانه بهرهبرداری بهتری میشد. بهعنوان مثال وقتی نمیتوانید در بسیاری از موارد در تقابل با سازمانها و نهادها بایستید، نیازمند این هستید که از گروههای مدنی شامل فعالان حوزه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی بهرهمند شوید و رسانهها به عنوان ابزارهای کمکی به یاری شما بیایند. آنها میتوانند مطالبهگری و روشنگری کنند. توجه داشته باشید که کشور ما دچار توسعه ناپایدار است و همه به دنبال منافع آنی هستند. در ساختار اجرایی کشور اساسا میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی جایگاهی ندارد و صرفا به عنوان یک شعار و ویترین با آن برخورد میشود. به همین دلیل فشارهایی از سوی ارگانها، سازمانها، مجلس و دیگر نهادها بر وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی وجود دارد که آن را به عنوان یک وزارتخانه مانع توسعه معرفی میکند.»
وی در ادامه ضمن تاکید بر نگاه اشتباه موجود در برخورد با رسانهها و همچنین در خصوص کم و کیف پاسخگویی مدیران به خبرنگاران گفت: «مدیران اجازه صحبت ندارند و کارشناسان نیز در صورت تمایل به گفتوگو با رسانهها توبیخ میشوند. در نتیجه اساسا آنچه باید در رسانه اتفاق بیفتد یا با تعلل و تاخیر است یا متاسفانه اصلا اتفاق نمیافتد.»
ریشههای مشکلات معیشتی خبرنگاران
اطیابی همچنین در رابطه با ریشههای مشکلات معیشتی خبرنگاران گفت: «من وضعیت بخش معیشتی خبرنگاران را به نگاه سیاسی به حوزه رسانه مرتبط میدانم. انجمنهای صنفی روزنامهنگاری به عنوان مطالبهگر، خواستههای معیشتی و حقوقی خبرنگاران و روزنامهنگاران را دنبال نمیکنند و بیشتر ابزاری سیاسی برای گروههای مختلف هستند و در واقع از جایگاه صنفی خود برای کارکردهای سیاسی و جناحی استفاده میکنند. این در حالی است که روزنامهنگاری و خبرنگاری نیز مانند تمام صنوف دیگر، مطالبات عمومی از جمله معیشت، بیمه و امکانات رفاهی دارد. شما کجا میشنوید که خبرنگاران و روزنامهنگاران بیمارستان خاصی دارند یا مانند دیگر بخشها، مسکن به آنها تعلق میگیرد یا وام خودرو، بستههای حمایتی معیشتی و بنهای مواد غذایی برای آنها در نظر گرفته میشود؟»
وی افزود: «در حال حاضر بسیاری از همکاران خبرنگار عضو صندوق اعتباری هنر نیستند و بسیاری از آنها حقالتحریر کار میکنند و رسانهها حاضر نیستند برایشان هزینه بیمه پرداخت کنند. با افزایش قیمت کاغذ، وضعیت اقتصادی روزنامهها نیز به شدت دچار چالش شده و از طرفی، به دلیل وضعیت بعد از جنگ، اقتصاد در رکود است و مراکز اقتصادی نیز حاضر نیستند تبلیغاتی به رسانهها بدهند. از سوی دیگر در کشور، ارگانها و نهادها حاضر نیستند اتاقهای فکر مشورتی با حضور خبرنگاران تشکیل دهند و این وضعیت مانع آن میشود که مطالبات هر حوزه به گوش مدیران مربوطه برسد و اگر هم برسد، برایشان اهمیتی ندارد.»
چالش دسترسی خبرنگاران به اطلاعات صحیح
فاطمه علیاصغر، یکی از روزنامهنگاران با سابقه و صاحب سبک در حوزه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی بوده که در رسانههای مختلفی همچون روزنامه ایران، روزنامه ابرار، ماهنامه سرزمین من و بسیاری دیگر از روزنامههای پرمخاطب کشور فعالیت داشته و اکنون سردبیر روزنامه «پیام ما» است. وی در خصوص مشکلاتی که در خبرنگاری حوزه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی وجود دارد به «جهانصنعت» گفت: «یکی از چالشهای خبرنگاران، مساله دسترسی به دادههای صحیح و انجام نگرفتن اطلاعرسانی شفاف است. باید تاکید کنم که چه مدیران وزارتخانه و چه کارشناسان در گفتوگو با رسانهها محتاطانه عمل میکنند. از سوی دیگر باید در نظر داشت که خبرنگاران حوزه میراث فرهنگی باید در محیط حاضر باشند و از نزدیک شرایط را مشاهده کنند. در حال حاضر اما رسانهها چندان قادر به فراهم کردن این امکان نیستند زیرا هزینههای سفر بالاست و فرستادن خبرنگاران به ماموریتها با دشواری انجام میشود. به همین دلیل خبرنگاران حوزه میراث فرهنگی مجبور میشوند از برنامههای سفری که وزارتخانه برگزار میکند استفاده کنند و این امر باعث به وجود آمدن یک نقص در اطلاعرسانی میشود و این مسالهای است که باید به آن پرداخته شود. حضور خبرنگار در میدان، مشاهده شرایط و تحقیق برای تهیه گزارش ضروری است و نباید در تهیه اخبار و گزارشها تنها به دادههای اینترنتی و مصاحبههای تلفنی محدود شویم.»
غفلت از صنایعدستی و گردشگری در تولیدات رسانهای
این روزنامهنگار باسابقه در خصوص مشکلات خبرنگاران برای انتقال اخبار حوزه صنایعدستی نیز گفت: «مساله دیگری که خبرنگاران حوزه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی با آن روبهرو هستند، این است که به دلیل بزرگی این حوزه، صنایعدستی به عنوان یکی از حوزههای سهگانه، چندان مورد توجه قرار نمیگیرد و تقریبا از دایره اطلاعرسانی خارج شده است. شخصا نگران وضعیت صنایعدستی هستم؛ خبرنگارانی که قبلا در این حوزه به شکل تخصصی کار میکردند، اکنون کمتر فعالیت میکنند و به نظر میرسد این حوزه تقریبا خاموش مانده است. در حوزه گردشگری نیز در حال حاضر با شرایط سختی روبهرو هستیم و نیاز به اطلاعرسانی دقیق و گسترده وجود دارد اما امکان تحقق این امر هم برای خبرنگاران چندان فراهم نیست.»
این فعال رسانهای ادامه داد: «حوزه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی، حوزهای بسیار تخصصی است و نیاز به آموزشهای لازم دارد. در کشور همچنان تعریف درستی از صنایعدستی نداریم و این یک خلأ بزرگ است. بسیاری از خبرنگاران زمانی که وارد این حوزه میشوند، نمیدانند در مواردی آنچه به عنوان صنایعدستی مطرح و معرفی میشود، اصلا صنایعدستی نیست. زمانی که خبرنگار وارد حوزههای سهگانه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی میشود، بسیاری از اطلاعات ضروری و مباحث پژوهشی در اختیارش قرار نمیگیرد تا بهطور تخصصی به آنها بپردازد. خبرنگاران نیاز دارند که کارشناسان مسائل را تشریح و مرور کنند اما به دلیل بسته بودن فضاهای کارشناسی عملا وارد بحثهای تخصصی نمیشوند. به نظرم خبرنگاری که وارد این حوزه میشود باید با مفاهیم کاملا آشنا باشد.»
وی ضمن تاکید بر لزوم برگزاری کارگاههای آموزشی برای خبرنگاران گفت: «قبلا صحبتهایی در مورد برگزاری کارگاهها و آموزشهای تخصصی به خبرنگاران میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی مطرح شده بود. یک بار هم چنین کارگاهی برگزار شد اما ادامهدار نبود. تصور میکنم به دلیل اینکه این دورهها طولانی و مستمر نیستند، رشته کار از دست میرود بنابراین به دلیل تخصصی بودن این حوزه، خبرنگاران باید با واژگان و اصطلاحات آشنا شوند و بدانند که وقتی در رابطه با موضوعی مینویسند، ابعاد آن موضوع چیست و چه چیزی در پس آن نهفته است. به هر حال یک خبرنگار تخصصی نیاز دارد که علاوهبر آشنایی با روزنامهنگاری، حوزه خود را بهطور تخصصی بشناسد و نسبت به مفاهیم این حوزه آگاهی داشته باشد.»
کلام آخر
باید اذعان داشت خبرنگاران میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی همواره تلاش کردهاند تا چالشهای این سه حوزه تخصصی را در رسانهها مطرح و پیگیری کنند اما در این سالها همواره با مشکلاتی از قبیل عدم پاسخگویی به موقع مدیران و ناآشنایی برخی مسوولان با مسائل تخصصی حوزه فعالیت خود مواجه بودهاند. از سوی دیگر ضعف در هماهنگی نهادهای مرتبط به مشکلات موجود دامن زده و باعث ایجاد نقص در اطلاعرسانی شده است. علاوه بر این خبرنگاران به دلیل هزینههای بالا و عدم دسترسی به دادههای معتبر قادر به حضور میدانی و تهیه گزارشهای دقیق نبودهاند و تمام این چالشها نیازمند رسیدگی است. در نهایت باید گفت به نظر میرسد بهمنظور بهبود وضعیت، نیاز به بکارگیری مدیران مرتبط و متخصص در نهادهای دولتی از یکسو و برگزاری دورههای آموزشی تخصصی برای خبرنگاران از سوی دیگر به شدت احساس میشود. امید است که مسوولان مربوطه اینبار به جای صرف تبریک روز خبرنگار و مطرح کردن شعارهای معمول، اقدامی اساسی برای حل مشکلات و چالشهای ریشهای فعالان رسانهای کشور به انجام رسانند.