1 - 05 - 2017
۳ ادعای باطل
مهسا حسین – محمدباقر قالیباف پس از دو بار ناکامی در انتخابات ریاستجمهوری این بار با رویکردی جدید قصد دارد شانس خود را امتحان کند؛ شانسی که با افزایش احتمال تصاحب شورای شهر بعدی توسط اصلاحطلبان بیشتر به یک «انتحار سیاسی» شبیه است. شهردار تهران دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد و هرچه داشته، روی دایره ریخته است. «املاک نجومی»، «حادثه پلاسکو»، «وضعیت استخدام در شهرداری»، «هزینه هشت هزار میلیاردی پل صدر» و دیگر پروندههای رنگارنگ به جا مانده از دوران مدیریت قالیباف در شهرداری فضا را برای ادامه جلوس او بر این کرسی تنگ کرده است. از اینرو قالیباف در مناظرههای انتخاباتی خود با فرافکنی و اتهامات بیپایه و اساس سعی کرد با رویکردی «تهاجمی» فرصت را برای بررسی این ناکامیها از رقبا سلب کند. استفاده از کلیدواژه «دولت ۴ درصدی» یکی از استراتژیهای اصلی قالیباف در این دوره از انتخابات است؛ کلیدواژهای که ناظر بر بخش کوچکی از جامعه است که به صورت رانتی امتیازات زیادی را بهدست آورده اند. آقای شهردار با کمک این کلیدواژه مطالب مختلفی را در مناظره انتخاباتی مطرح کرد که در این گزارش به این مطالب میپردازیم.
اگر قرار باشد تهران امروز را با تهران ۱۰ سال قبل مقایسه کنیم، قطعا ساختمانهای بلند و مراکز خریدی که امروزه در هر خیابانی به چشم میخورند، در کنار ترافیک و هوای آلوده جزو مهمترین تفاوتهایی است که از این مقایسه به دست میآید.
چندی پیش ابراهیم رییسی از وجود ساختمانهای بلند در تهران انتقاد کرده بود، این در حالی است که قالیباف، شهردار تهران نیز در نخستین مناظره بحث این بلندمرتبهسازیها را پیش کشید و دولت را مقصر این امر دانست. اگر قرار باشد انتقاد رییسی را به حساب آن بگذاریم که در سمت تولیت آستان قدس رضوی ممکن است از تفاوتهای بین اختیارات شهرداری و وزارت راهوشهرسازی آگاه نباشد، در آن صورت نمیتوان همین توجیه را در مورد شهردار نیز داشت چراکه اگر شخصی پس از ۱۲ سال حضور در سمت شهردار تهران همچنان از وظایف و اختیارات خود آگاه نباشد بعید به نظر میرسد که بتواند در سمت بالاتری نقشآفرینی بهتری داشته باشد.
از میان انتقادهایی که قالیباف به دولت داشت، حداقل سه مورد را میتوان یافت که تیغ آن بیشتر به سمت خود شهرداری برمیگردد تا دولت و کارهایی که انجام داده است.
حامی ۴ درصدیها کیست
در وهله نخست، طی نخستین دور مناظره، شهردار تاکید بسیاری بر این داشت که جمعیت به دو بخش چهار درصدی و ۹۶ درصدی تقسیم شده است که از این میان ۹۶ درصد را مردم عادی تشکیل میدهند و چهار درصد دیگر رانتخواران زالوصفتی هستند که حداکثر ثروت را در دست دارند.
اگر این تقسیمبندی درست باشد، با این اوصاف عملکرد شهرداری طی سالهای اخیر به وضوح نشان داده که شهرداری بیشتر به نفع همان بخش چهار درصدی کار میکند و طرفدار همان قشر است.
کمااینکه پس از مناظره، عباس آخوندی، وزیر راهوشهرسازی نیز نتوانست سکوت کند و درباره این تقسیمبندی در کانال تلگرامی خود نوشت: «ایشان چارچوب تبلیغاتی خود را اینگونه بسته است که ملت ایران را به یک ۴ درصد و ۹۶ درصد تقسیم کند و خود را غمخوار اکثریت و دولت را هواخواه اقلیت نشان دهد، حال آنکه فارغ از درستی و نادرستی این ادعا، واقعیت کاملا خلاف این مدعی است و آن چهار درصد ادعایی یاری وفادارتر از ایشان در تاریخ ایران نداشتهاند.»
آخوندی درباره عملکرد قالیباف توضیح داد: «۱۲ سالی که ایشان شهردار تهران بودهاند، طلاییترین دوران برای سوداگران بوده است تا با دست باز هر آن نحو که بخواهند در تهران عمل کنند، تمام ظرفیتهای زیستی نسل فعلی و آتی این شهر را معامله کنند و این شهر بیسامان را که در آن نه حرکت میتوان کرد و نه زندگی، بهوجود آورند که صدها عاقل میخواهد تا آن را بسامان کند. بیگمان شهرداری قالیباف یکی از جولانگاههای اصلی همین گروه اندک است که ایشان از آنها نام میبرد و حال ژست مدعی گرفته است البته اگر نقدی به آقای روحانی وارد باشد، این است که چرا این مدت ایشان را تحمل کرد؟ طرفه حدیثی است غمخواری این فرد برای طبقه ضعیف.»
بلندمرتبهسازی، معضل اصلی تهران
با تمام این اوصاف شاید مهمترین حرفی که بتوان در این زمینه مطرح کرد، این مساله باشد که صدور پروانه ساخت نه وظیفه وزارت راه که وظیفه شهرداری است به عبارت دیگر میتوان چنین فرض کرد که شهردار انتظار دارد دولت جلوی ساختوساز ساختمانهای بلندی که مجوزش توسط شهرداری صادر میشود را بگیرد تا به این ترتیب بلندمرتبهسازی در تهران کاهش پیدا کند در غیر این صورت باید فرض را بر این گذاشت که شهردار از اینکه صدور پروانه ساختوساز بر عهده کدام نهاد است، مطلع نیست و این دومین ابهامی است که در انتقادات قالیباف به دولت مطرح میشود.
پیروز حناچی، معاون وزیر راهوشهرسازی اما میگوید با وجود درخواست توقف بلندمرتبهسازی توسط دولت، قالیباف به او گفته است که «برای صدور مجوز تعدادی از آنها پول گرفتهایم.» او پس از این مناظره تاکید میکند که در همان ابتدا به اعضای کمیته فنی اعلام کردیم که حق ندارند مجوز بلندمرتبهسازی در تهران صادر کنند. حناچی میگوید: «پس از اینکه متوجه جدیت دستور وزارت راهوشهرسازی شدند، شهردار تهران اعلام کرد ۴۰ تا ۵۰ پرونده بلندمرتبهسازی در صف اخذ مجوز هستند که برای صدور مجوز تعدادی از آنها پول گرفتهایم و باید جوابگوی آنها باشیم.»
او توضیح میدهد: «بنابراین از شورای عالی شهرسازی و معماری مجوز گرفتهایم که پروندههایی که آقای قالیباف از آن صحبت میکردند بررسی کنیم و مشاهده کردیم که اغلب پروندهها ضوابط اولیه بلندمرتبهسازی را هم رعایت نکردند بنابراین تعداد زیادی از این پروندهها را رد کردیم.
بسیاری از این بلندمرتبهسازیها قرار بود در معابر کمعرض ساخته شود که به شدت با صدور مجوز برای این بلندمرتبهسازیها مخالفت کردیم.»
افزون بر این بحث بلندمرتبهسازی مدت زیادی است که مورد انتقاد وزیر راهوشهرسازی نیز قرار دارد تا آنجا که تاکنون بارها در سخنرانیها و مصاحبههای مختلف به این مساله اشاره کرده و گفته است: «ساختمانهای بلند باید نیازهای واقعی شهر را تأمین کنند در حالی که طی ۳۰ سال گذشته بسیاری از باغها تخریب و به ساختمانهای بلند تبدیل شدهاند که غیر از پاسخ به هدف سوداگران، دلیل دیگری ندارد.»
وزیر همچنین نسبت به ساختمانهای بلند منطقه ۲۲ که طی مدت زمان کوتاهی ساخته شده و موجبات گرم شدن بیش از حد فصل تابستان را فراهم آورده است نیز انتقاد دارد و در این باره گفته است: «احداث ساختمان در منطقه ۲۲ باید طی یک دوره ۲۵ ساله و باتوجه به نیاز مردم صورت گیرد در حالی که حجم بالای ساختمانسازی جریان باد را با جدیت روبهرو کرده است. جریان این ساختوسازها باعث بروز مشکلاتی برای نسلهای بعدی خواهد شد و بیتوجهی و عدم تحرک و عدم واکنش به موقع در برابر این امر مشکلات فراوانی را به وجود خواهد آورد.»
احیای بافتهای فرسوده
سومین نقد قالیباف مربوط به بافت فرسوده ۳۴ درصدی تهران میشود و این بحث که دولت تاکنون کاری برای این بافت نکرده است. این در حالی است که مساله رسیدگی به بافتهای فرسوده تنها جزو وظایف دولت نیست و شهرداری نیز باید در این امر دخالت داشته باشد. طی سالهای گذشته رویکرد شهرداری تنها نقش نوسازی را در این بافتها انجام داده است گرچه همین نوسازی نیز به کندی انجام شده، با این حال وظیفه احیای بافتهای فرسوده تنها مربوط به تخریب و از نو ساختن نمیشود. در حال حاضر تراکم جمعیت در بافتهای فرسوده سه برابر بیش از استاندارد تراکم کلی جمعیت است و باید رویکردها به گونهای تعریف شود که با احیای این بافتها بخشی از جمعیت که ساکن بافتهای فرسوده هستند دسترسی بیشتری به خدمات اجتماعی و رفاهی داشته باشند.
دولت در این زمینه اواخر سال گذشته برنامههایی را ارائه داد که از آن جمله میتوان به طرح مسکن اجتماعی اشاره کرد که قرار است توسط وزارت راهوشهرسازی به اجرا در آید، با این وجود رویکرد شهرداری به این مساله چندان رویکرد دلسوزانهای که طرفدار ۹۶ درصد مردم عادی باشد، نبود و چنانچه قرار به احیای این بافتها باشد هم دولت و هم شهرداری باید روند خود را تغییر داده و در عین حال به عملکرد خود سرعت بیشتری ببخشند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد