28 - 08 - 2022
گرانی چیست تورم کدام است
همه ما اعم از دولت و ملت به شدت سرزنش میکنیم دولت سایر کشورها را وقتی با ملت خود غیرصادقانه برخورد میکنند یا کاری میکنند که با منافع و خواسته ملت خود منافات دارد. ایضا چنین است در مورد دولتهای قبلی خودمان چنانچه هر نوع راهی را به خطا رفته یا حرفی را به خطا گفتهاند.
اما بهخصوص از شروع دولت یازدهم و تا امروز پدیدهای پوپولیستی پدیدار شده و با سرعت و شدت رو به تزایدی به پیش میرود که اکثر قریب به اتفاق مردم را مات و مبهوت میکند و برای آنها این سوال پیش میآید که این مسوولان و عزیزان علم اقتصاد و معیشت مردم راجع به چه صحبت میکنند؟ شاید آنچه اینها با چنان لبخند ملیح و اعتماد به نفسی از آن سخن میرانند، مربوط به کشور دیگر یا جامعه دیگری است! گویا مسوولانی (مسوولان نه، در رابطه با اعاشه و سلامت مردم به نظر میرسد هیچکس مسوول نیست) یا مقاماتی که بر اریکه اقتصاد کشور سرمست از سرشاری دانش و تجربه اقتصادی و اجتماعی خود و همچنین مغرور از برآورده کردن همه نیازهای جاری جامعه، مقتدرانه تکیه زدهاند اصلا در این مملکت زندگی نمیکنند یا در فضایی کاملا مجزا و مصون از مردم عادی و مشکلات آنها زندگی میکنند که گویا مایحتاج و ضروریات زندگی خود را آماده میبینند بدون آنکه بدانند یا لازم باشد بدانند از کجا و چگونه تامین و سر میزهای آنها چیده میشود.
بهطور متوسط ماهی یکبار سیاستگذاران و مقامات اقتصادی کشور از طریق تریبونهایی که به همین منظور برای آنها تعبیه و آماده شده یا از طریق روزنامهها یا سایتهای خبری، با غرور و افتخار اعلام میکنند که نرخ تورم کاهش یافته و برای آنکه در ذهن ضعیف ضعفای مملکت سوالات خلاف مصالح متبادر نشود، از پسوندهای عالمانه و فوقتخصصی مانند نقطه به نقطه و امثالهم هم استفاده میشود. آخرین اظهارنظرهای امیدبخش و آرامکننده آلام معیشتی مردم در فرمایشات سکانداران اقتصاد کشور در همایش کسبوکار در هفته گذشته بود که نوید تحقق افزایش رشد سه درصدی اقتصاد و کاهش تورم به زیر ۱۰ درصد داده شد. اگر این کاهش تورم به زیر ۱۰ درصد ادامه کاهشهای مورد ادعای دو سال گذشته است، با توجه به نتایج حاصل از کاهشهای شعاری قبلی، امید است تحقق نیابد و این فیض حاصل نگردد!
اگر از حرف، شعار و محاسبات علمی مندرج در نشریات و گفتمانهای فیلسوفمآبانه در سمینارها، نشستها و استفاده از کلمات و عبارات عالمانه اقتصادی بیرون آمده و به واقعیت زندگی مردم (غیر از طیف باریکی از آقازادهها، دلالان، رانتخواران و افرادی از این قسم که گرانی، فقر، تنگدستی، بیماری و بدبختی برایشان بیمعنی است و فروش کلیه و قرنیه چشم در مخیلهشان هم نمیگنجد) نگاهی انداخته شود، معلوم میشود کاهش تورم مورد ادعا هیچ تناسب و سنخیتی با گرانی کمرشکن روزافزون ندارد. میگویند فردی ادعا میکرد: من یزد که بودم چهل گز (واحد طول) میپریدم، گفتند یزد دور است گز که دور نیست. برخیز و بپر. بزرگان، مقامات و عزیزانی که در سطوح بالای هرم اقتصادی کشور قرار دارند و همچنین توده عظیمی که مخاطب آنها هستند، همگی در این مملکت هستند. اگر آن عزیزان مایل باشند به میان این مردم بروند و برای مدتی هرچند کوتاه (و طاقتفرسا) مثل آنها زندگی کنند و درآمدشان را به واقع معادل میانگین درآمد آنها قرار داده و مثل آنها شخصا جهت تهیه مایحتاج خود و خانواده به فروشگاهها بروند و اجارهخانه بدهند و اگر خدای نخواسته مریض شدند، مثل آنها به بیمارستان مراجعه کنند و… خواهند دید که گرانی چیست و تورم مورد کنترل آنها کدام است. اگر چنین ایثاری کنند و بهطور آزمایشی قاطی توده مردم شوند، خواهند دید با حقوق یادشده چه میزان گوشت، میوه، لبنیات و سایر ضروریات ارتزاق در پایینترین سطح و فقط بهقدر سد جوع، میتوانند تهیه کنند. خواهند دید دفترچههای بیمهای و خدمات درمانی که با کلی منت و با دمیدن در بوق و کرنا در اختیار نیازمندان دفترچه بهدست قرار دادهاند، از نظر پذیرش پزشکان و تهیه دارو و سایر امور آزمایشگاهی چه میزان مفید است و کاربرد دارد. خواهند دید فرانشیز آنها بیشتر است یا مبلغ قابل پرداخت بیمار. اگر این سیاستگذاران و تئوریسینها و مقامات اجرایی ردهبالای کشور نگاهی نزدیک و ملموس به زندگی روزمره مردم داشته باشند، خواهند دید زندگی واقعی آنها چگونه است. شاید از این طریق به ریشه روند رو به رشد بزهکاری، اعتیاد، تنفروشی، تباهی و بیاخلاقی اجتماعی پی ببرند. شاید ببینند که در حاشیه بزرگراههای پایتخت یک کشور مسلمان شیعه چه خبر است .
برای عوامالناس و حتی بسیاری از افرادی که دستی از دوربر آتش اقتصاد دارند، معلوم نیست که شاخصهای مورد استفاده برای تعیین نرخ تورم چیست؟ چطور به این نتیجه میرسند که تورم کاهش یافته است که متفقا چنین با قاطعیت اعلام میکنند و مورد تشویق و کف و سوت مخاطبان خاص خود قرار میگیرند. به گواهی تفاوت بین آنچه گفته و شنیده میشود با آنچه به عینه دیده میشود، شاخصهای آنها هرچه باشد با آنچه به معیشت مردم مرتبط است، هیچ ارتباطی ندارد یا در کمترین حد از ارتباط است. آنچه گرانی را برای مردم دردآورتر و سنگینتر میکند، این است که متولیان امر به جای آنکه تلاش و مساعی خود را صرف رفع مشکلات معیشتی و درمانی مردم کنند، همان میزان تلاش و مساعی را مصرف میکنند تا به مردم بقبولانند که مدام تورم در حال کاهش، اشتغال در حال افزایش و این کشور بهشت مستضعفان است و هرکس غیر از این فکر کند، دوستدار اسلام و انقلاب نیست و روزی باید توضیح دهد که چرا نیست. این واقعیت انکارناپذیر است که علاقه و ارادت مردم به انقلاب و نظام آنها را برای فشارهای بیشتر از این هم آماده کرده و میکند اما حداقل انتظار میرود که با آمار و ارقام واهی شعور آنها به سخره گرفته نشود. به منظور اثبات اینکه این نوشتار بدبینی و سیاهنمایی نیست، به ذکر این نکته اکتفا میشود که یارانه تعیینشده برای هر نفر (صرفنظر از اینکه اصل این کار درست بوده یا خیر) در پایان دولت دهم دارای مطلوبیت و قدرت خریدی بیش از دو برابر قدرت خرید کنونی آن بود. و دیگر اینکه آیا حقیقتا گرانی از حدود دو سال پیش تاکنون ۳۰ درصد کم شده یا فقط تورم مورد محاسبه دستگاههای ذیربط از ۴۵ درصد تحویلی دولت دهم به حدود ۱۵ درصد فعلی رسیده است؟ در این صورت این سوال مطرح میشود که گرانی رو به افزایش چیست و تورم رو به کاهش کدام است؟
ایکاش در آیندهای نهچندان دور شعور مردم مورد احترام قرار گرفته و وضعیت اقتصادی و فرازوفرودهای آن بهگونهای که هستند، صادقانه به اطلاع مردم رسانده شود. در چنین شرایطی اعتماد و همدلی مردم با مسوولان به مراتب بیشتر خواهد شد.
Salar-iranzad@yahoo.com
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد