5 - 11 - 2019
کیفیت فدای رقابت
صفیه رضایی- همگامی و هم راستایی استانداردها، موضوعی است که اخیرا از سوی رییس سازمان استاندارد مطرح شده است. بنابراین ارائه این آمار حکایت از رقابتپذیری محصولات ایرانی با تولیدات خارجی داشته و به مفهوم این است که سطح کیفی محصولات تولیدی داخلی بتواند با مشابه خارجی برابری کند. اما در چند و چون این نکات کارشناسان معتقدند مقوله استاندارد در ایران تنها از بعد تبلیغاتی توانسته در کام مخاطبان و مصرفکنندگان بنشیند. حتی در یک گام جلوتر دامنه تبلیغات استانداردسازی نتواسته میزان اقبال و اعتماد مردم را نسبت به تولید داخلی بیشتر کند. کارشناسان در واکاوی این موضوع معتقدند مقوله استاندارد جدا از فضای روانی که در مصرف دارد میتواند عامل آزمون و خطای یک کالا در بازار رقابتی نیز به شمار آید. با این حال تناقض تولید انبوه در صنعت با تولید به صرفه، باعث شده تولیدکنندگان چندان به مقوله کیفیسازی توجه نکنند چراکه مدام از این مساله صحبت میشود که تولید صنعتی باید به صرفه باشد و در عین حال تنوع تولید برای مصرفکنندگان حفظ شود اما کمتر به کیفیسازی توجه میشود. اینگونه است که مصرفکننده داخلی همواره در ذهنیت تاریخی و فرهنگی خود، کالای داخلی را بیکیفیت فرض میکند. نکته دیگر اینکه هیچگاه در طراحی محصولات تولید به استانداردهای ویژه توجه نمیشود. همین مساله باعث میشود محصولات بیکیفیت تولید شوند که به ناچار تنها در مرحله مصرف و شاید در تولید مشمول استانداردهای اجباری شوند.
استاندارد در مرز تبلیغات
استاندارد، گواهی سنجیدهای است که میتواند راه اعتماد بر مصرف را هموارتر کند اما چینش استانداردهای متوالی شاید نتواند ذهن تاریخی و فرهنگی مردم را به این سمت متمایل کند. با وجود انبوه محصولات خارجی این تولید داخلی است که میتواند باکیفیتتر باشد! از این رو گواهی استاندارد را میتوان به جرات در دامنه تبلیغات و بازاریابی برای محصولات به حساب آورد تا جایی که اگر تلاش میشود در بین چند کشور گواهیهای استاندارد در ردیفهای متنوع خلق و به کار گرفته شود این گستره تبلیغات است که میتواند از آن سود ببرد.
عباس اسدی، استاد دانشگاه علامه طباطبایی در این زمینه به «جهان صنعت» گفت: متاسفانه استاندارد و استانداردسازی در ایران نتوانسته آنطور که باید و شاید راه را برای کیفیسازی محصولات صنعتی روشن کند تا جایی که این مصرفکننده نهایی است که به این گواهی اعتماد ندارد و بر آن صحه میگذارد. به علاوه اینکه تولیدکنندگان داخلی ما از گواهیهای مختلف استاندارد در راستای تبلیغات استفاده میکنند در حالی که رسالت استاندارد اینگونه نیست.
شاید همین مساله باعث شده مردم اعتماد کافی به محصولات تولیدی داخلی نداشته باشند. از طرفی کالای خارجی را بر داخلی ترجیح دهند.
مدیریت کیفیت
زمانی که رییس سازمان استاندارد سخن از هماهنگی ایران با استانداردهای بینالمللی و رتبه ۲۱ استاندارد ایزو در بین ۱۶۳ کشور میگوید بدین معنی است که این دامنه استانداردسازی میتواند کیفیت محصولات را بسنجد و در مرحله مدیریت برساند. به عبارتی ماهیت رشد استانداردهای مختلف میتواند موضوع مدیریت کیفیت در صنعت و تولید باشد.
این نکته فراتر از استانداردهای اجباری است اما جایی که مدام سخن از اصل تنوع تولید در کنار دامنه رقابتپذیری میشود گاهی استاندارد به حاشیه میرود. به عبارتی اینکه استانداردهای ایران با دیگر کشورهای جهان برابری میکند یا در رتبه چندم منطقه قرار دارد در نظر مردم و حتی بازار رقابتی مصرف مهم نیست چرا که در جامعه تولیدکنندگانی وجود دارند که اصل تنوع تولید را فدای تولید باکیفیت میکنند.
اتفاقا نشان استاندارد را هم دارند. اما مصرفکننده داخلی ضد فرهنگ مصرف داخلی شده است چراکه همین کالای بیکیفیت را بارها دیده است. با همین ذهنیت تاریخی نیز سراغ اجناس خارجی میرود. حالا در این میان بگویند ما چندین استاندارد برتر جهانی داریم یا در منطقه در رتبه خاصی قرار گرفتهایم. بازار رقابتی کنونی نمیتواند این سخنان را به عنوان ملاک سنجش بین بد و خوب لحاظ کند. از این رو تناقض آشکاری پیش میآید که یک طرف آن مصرفکننده است، طرف دیگر تولیدکننده و از طرفی نشان استاندارد! اینجاست که کیفیت فدای رقابت و اصل مدیریت کیفیت به عنوان شاخصه استانداردسازی فراموش میشود. از این رو به نظر میرسد مسوولان باید شاخصهای مدیریت کیفیت را افزایش دهند.
پلههای آغازین استانداردسازی
اعطای نشان استاندارد با هر سطحی در بخش تولید و مصرف خلاصه میشود؛ چیزی که ما به آن پرداختیم اما تا به حال به این چالش پرداخته نشده است که چرا با وجود استانداردهای گوناگون بینالمللی و همراستایی ایرانیها با آن باز هم ما از جاده کیفیسازی عقب هستیم. پاسخ آن را رضا اکبری، کارشناس طراحی صنعتی به «جهان صنعت» داده است. وی معتقد است در تولید صنعتی ما از استانداردهای طراحی غافل هستیم. به عبارتی پیش از تولید، طراحی به معنای ناب کلمه کم داریم و به جای آن کپیبرداری وجود دارد. همین مساله باعث میشود سیستمهای کنترلی استاندارد حول محور تولید و مصرف شکل بگیرند.اکبری افزود: البته تولید صنعتی استانداردهای مدونشدهای در مقیاس جهانی دارد و سازمان استاندارد جهانی آن را اعمال میکند. هر چند بین طراحی محصولات صنعتی و تولید با مقوله استاندارد ارتباط مستقیمی نیست اما به جرات میتوان گفت اگر این استاندارد وجود داشته باشد میتوان به کیفیت محصولات تولیدی همراستا با استانداردی که در آن اعمال میشود خوشبین بود.
اکبری معتقد است تا زمانی که مساله طراحی در صنعت نهادینه نشود بحث استاندارد هم رعایت نمیشود. به عبارتی تا زمانی که تولید محصولات ما از مرحله کپیبرداری عبور نکند ما نمیتوانیم بگوییم محصول باکیفیت و استانداردی تولید کردهایم. با توجه به سخنان کارشناسان میتوان چند نکته را از نظر گذراند؛ نخست اینکه به جای تولید گوناگون استانداردها باید آن را از دامنه تبلیغات و بازاریابی بیرون بیاوریم و به یک چالش تولیدی مبدل کنیم آن هم در جایی که با تولید ناقص و زیرپلهای مواجه هستیم آن هم در جایی که در برخی از محصولات که اتفاقا گواهی استاندارد دریافت میکنند هنوز کپیبرداری وجود دارد. از این رو باید فهرست استانداردها را در لایههای زیرین تولیدی تعریف کنیم نه در محصول نهایی. نکته دیگر اینکه زمانی مردم به گواهی استاندارد اعتماد میکنند که آن را در مقایسه با محصولات خارجی لمس کنند نه نشان آن را ببینند. حالا اینکه ما در منشور استانداردسازی با کشورهای دیگر مشابه هستیم دلیلی بر اعمال آن نمیکند یعنی به نظر میرسد در تئوریپردازی استاندارد به خوبی پیش میرویم اما در بخش عملی با چالش اعتماد، رقابت، کیفیت و کپیبرداری مواجه هستیم. خوب است که در منشورهای آینده و گواهیهای استاندارد این موارد لحاظ شود.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد