13 - 07 - 2024
پرسشی از رییسجمهور فوتبالیست !
دکتر حسین ساسانی*
سرگرم تماشای بازی فوتبال اسپانیا – فرانسه در جام ملتهای اروپا ۲۰۲۴ بودم و از بازی جادوگران هر دو تیم با تاکتیکهای شگفتانگیز، تکنیکهای خلاقانه، فضاسازی ماهرانه، مربیگری الهامبخش مربیان و تشویقهای شورانگیز تماشاگران لذت میبردم.همزمان که مسابقه فوتبال را میدیدم، بازی دیگری در ذهن من شکل گرفت و با سوت افکارم بازی شروع شد! در یک آن، این بازی آنقدر ذهنم را به خود مشغول کرد که نتوانستم ستایشگر بازیگران و بازی هنرمندانه آنان در قاب تلویزیون باشم! طوفانی از ابهامات و سوالات در ذهنم جولان دادند. پرسشهایی به سبب نمایش ویدئویی در فضای مجازی از جناب آقای دکتر پزشکیان در مسابقات پیشکسوتان فوتبال که در حال کمک به ارنج کردن تیم و گفتوگو با سایر بازیکنان برای ارائه یک بازی بهتر در مقابل تیم حریف بود، نمایان میشد. از جمله اینکه آیا جناب آقای دکتر پزشکیان این بازی را تماشا میکند؟ آیا در حین تماشای بازی به این فکر میکند که چگونه این همه بازیکن با اصل و نسب غیر فرانسوی، برای سربلندی کشور فرانسه همدلانه همآفرینی میکنند؟ چگونه یک مربی در قالب یک رهبر توانسته است بهترین، شاخصترین، تواناترین و شایستهترین افراد را فارغ از نوع رنگشان، زبانشان، نژادشان، اعتقادشان، فرهنگشان، علایقشان، مذهبشان، دلبستگی به سرزمین آبا و اجدادیشان دور هم به عنوان یک تیم دلبسته و در همآمیخته جمع کند تا یک رویای بزرگ را پیریزی و محقق سازند؟ این بازیکنان، تیم مربیان، رهبران فدراسیون و رهبران ملی و ملت کشور فرانسه چه ویژگیهایی باید داشته باشند و به چه ارزشهایی باور داشته باشند تا اینگونه دست به آفرینش خارقالعاده بزنند و چیزی را خلق کنند که تحسین جهانیان را برانگیزد؟ آیا این کار یک شبه و توسط یک عده معدود و با یک دستورالعمل پا گرفته است؟ آیا بدون پایبندی به اصول دیرپای دموکراسی و فرهنگ احترام به انسانها شکل گرفته است؟ در کجای دنیا برای انتخاب افراد واجد شرایط و شایسته برای تصدی یک جایگاه ملی و وظیفه خطیر حکمرانی دستورالعملی تهیه میکنند تا سهمیهبندی صورت بگیرد؟ برای مثال دستورالعملی باشد که مشخص کند برای انتخاب ۲۰ وزیر باید تعدادی مرد، تعدادی زن، تعدادی جوان، تعدای مسن، تعدادی با این مذهب و تعدادی از مذهب دیگر، تعدادی از این قوم و تعدادی از قوم دیگر باشد! مگر این بازیکنان با دستورالعمل دولتی برای تیم ملی انتخاب شدهاند؟ بازیکنانی چون بریک سامبا (دروازهبان)- اصالتا از جمهوری کنگو، ابراهیما کوناته (مدافع)- اصالتا از مالی، ویلیام سالیبا (مدافع)- اصالتا از لبنان و کامرون، ژول کنده (مدافع)- اصالتا از بنین، تئو هرناندز (مدافع)- اصالتا از اسپانیا- فرلان مندی (مدافع)- اصالتا از سنگال، انگولو کانته (هافبک)- اصالتا از مالی، اوریلین چوآمنی (هافبک)- اصالتا از کامرون، اولیویه ژیرو (مهاجم)- اصالتا از ایتالیا، آنتوان گریزمان (مهاجم)- اصالتا از پرتغال، کیلیان امباپه (مهاجم)- اصالتا از کامرون و الجزایر، عثمان دمبله (مهاجم)- اصالتا از مالی، کینگزلی کومان (مهاجم)- اصالتا از گوادلوپ.
نه آقای رییسجمهور منتخب! این افراد بر اساس تواناییها، شایستگیها، میزان اثرگذاری بالا، کیفیت مثالزدنی بازیهایشان، قدرت فضاسازیشان، آمادگی جسمی، ذهنی و روحیشان در تیم فرانسه حضور دارند. اگر غیر از این بود حتما برچسب نژادپرستی بر پیشانی گروه رهبری تیم و حاکمان ملی فرانسه نقش میبست.
بگذارید مثال دیگری بزنم. تصویری از 11 بازیکن اسپانیا با لوگوی باشگاهی آنان که هر کدام نماینده یک باشگاه هستند، میتواند به این بحث کمک کند. در تیم ملی اسپانیا بازیکنانی حضور دارند که هرکدام عضو یک تیم باشگاهی هستند و از یک باشگاه بیش از یک بازیکن به تیم ملی دعوت نشده است یعنی اینکه هرکس قابلیت، توانایی و شایستگی حضور در تیم ملی را داشته باشد انتخاب خواهد شد، حتی اگر عضو یک باشگاه کم نام و نشان باشد.
نتیجه اینکه در هر دو تیم مطرح دنیا و با کلاس جهانی، گوناگونی، رنگارنگی، تنوع، عدالت محوری، شایستهسالاری و شمولیت موج میزند. باوجود گرفتاریها و دغدغههای بیشماری که مهاجرت برای این کشورها به وجود آورده است و گاهی آشوبهای خیابانی آرامش شهروندان را به هم میریزد و به خونریزی انسانهای بیگناه میانجامد ولی پایبندی به اصول دموکراسی، تنوعگرایی، عدالت محوری دچار تزلزل و بیثباتی در این کشورها نمیشود. حاصل این رویکرد سبب میشود از تواناییها و الگوهای فکری متفاوت همه شهروندان در هر سطح از هر قوم از هر آیین از هر رنگ از هر نژاد از هر زبان و از هر فرهنگ استفاده شود تا مردم از رفاه اجتماعی و کیفیت بالای زندگی برخوردار شوند. البته این اظهارنظر به صورت مطلق درست نیست ولی اگر منصفانه و بدون پیشفرض ذهنی قضاوت کنیم، در کلیت درست است.
تماشای فوتبال ادامه داشت اما توجه و تمرکز من در جای دیگر بود! اسیر رویایی شده بودم و در بوم نقاشی اندیشهام، تابلویی را در خیال رنگآمیزی کردم. در این تابلو من بودم با آقای رییسجمهور منتخب ۱۶میلیون نفری و تلویزیونی که بازی فوتبال حیرتانگیز را تار و بدون وضوح نمایش میداد! در تصویر خودساخته، تلاش کردم نظمی به مطالب گوناگون در اندیشهام بدهم، سپس یک تصویر تقریبا واضح چهار بعدی از وضعیت موجود ترسیم کنم و در انتها، پرسشم را از دکتر پزشکیان به امید شنیده شدن و پاسخ گرفتن، مطرح کنم!
تصویر اول: کاهش شتابان رشد اقتصادی، شکندگی ارتباطات بینالمللی و شوکهای اجتماعی مداوم، وضعیت کنونی برخی کشورهای دنیا و از جمله کشور ما را ناپایدار کرده است. فاصلهها بین ثروتمندان و کمدرآمدها همچنان در حال افزایش است. اعتماد به نهادها در حال کم شدن و گاه گاهی در حال گسست عمیق است و شکافهای سیستماتیک برای بهرهمندی از فرصتهای اقتصادی و اجتماعی برای گروههای کمفروغ تداوم دارد. تصویر دوم: صندوق بینالمللی پول (IMF) پیشبینی میکند که رشد جهانی از جمله رشد اقتصادی ایران در سال ۲۰۲۴ کند شود. این چشمانداز کوتاهمدت همراه با نوسانات اقتصادی بیشتر در بلندمدت و عدم قطعیت در مورد منابع جدید رشد، فشار نامتناسبی بر آسیبپذیرترین افراد وارد میکند. به دلیل تحریمها، عدم وجود ارتباطات موثر بینالمللی، بیکفایتی مدیریتی، سایه فساد و رانت اقتصادی در کشور، فشار نامتوازن و کمرشکن را نمایانتر کرده است و آسیب بیشتری بر پیکر اجتماع خسته وارد میکند.
تصویر سوم: گزارش شکاف جنسیتی جهانی ۲۰۲۳ مجمع جهانی اقتصاد نشان میدهد که برای بستن شکاف مشارکت اقتصادی و فرصتها بین مردان و زنان، ۱۶۹ سال زمان نیاز است. شکافهای اقتصادی برای افراد رنگینپوست و افراد دارای معلولیت نیز همچنان قابل توجه است. در کشور ما، این شکاف در گروههای مختلف نژادی، قومی و زبانی به ویژه در مناطق مرزی کشور بیشتر به چشم میخورد و صدالبته، شکاف فرصتهای شغلی و اجتماعی بین مردان و زنان چشمگیرتر است. تصویر چهارم: این تصویر به حضور تفاوتها در اغلب کشورها به ویژه در کشور ما به دلیل پراکندگی مکان زیست ملیتها و قومیتها در مناطق جغرافیایی مختلف اشاره دارد. تفاوتهای نژادی، قومیتی، زبانی، فرهنگی، مذهبی و اعتقادی و تفاوتهای دیگر که اگر به صورت مناسب، سیستمی، یکپارچه و فراگیر بدانها توجه نشود، سبب بروز بسیاری از مشکلات میشود که برطرف کردن آنها بسیار سخت، پیچیده و طولانی میشود، همانطور که شده است. اگر بخواهم اشارهای گذرا به برخی مشکلات داشته باشم، افزایش تنشهای اجتماعی یکی از آن موارد است. نبود عدالت، شمول و عدم پذیرش تنوع میتواند باعث افزایش نارضایتیها و تنشهای اجتماعی شود. افراد و گروههای محروم ممکن است احساس بیعدالتی و نارضایتی کنند که میتواند به اعتراضات، درگیریها و ناآرامیهای اجتماعی منجر شود. کاهش بهرهوری و رشد اقتصادی یکی دیگر از مشکلاتی است که با عدم توجه به تنوع و شمول میتواند به کاهش بهرهوری و نوآوری در کسبوکارها و اقتصاد کشورها منجر شود. وقتی تمامی افراد جامعه نتوانند به طور کامل در فعالیتهای اقتصادی مشارکت کنند، فرصتهای رشد اقتصادی نیز محدود میشود. افزایش فقر و نابرابری اقتصادی یکی دیگر از نشانههای نبود توجه به تنوع، شمول و عدم پذیرش تنوع است که سبب افزایش فقر و نابرابری اقتصادی میشود. افراد و گروههای محروم ممکن است به منابع و فرصتهای اقتصادی دسترسی نداشته باشند که این مساله به افزایش شکاف بین فقرا و ثروتمندان منجر میشود. آسیب به سلامت روانی و جسمی نیز از جمله مواردی است که تبعیض و نابرابری میتواند به سلامت روانی و جسمی افراد آسیب برساند. افرادی که احساس نادیده گرفته شدن و تبعیض میکنند، ممکن است با مشکلات روانی مانند افسردگی، اضطراب و استرس روبهرو شوند که این مساله میتواند به کاهش کیفیت زندگی آنها منجر شود. کاهش اعتماد به نهادها و سیستمها با نبود عدالت و شمول تشدید میشود و میتواند به کاهش اعتماد افراد به نهادها و سیستمهای حکومتی منجر شود. اگر افراد احساس کنند که سیستمها عادلانه و شمولگرا نیستند، ممکن است اعتماد خود را به نهادهای دولتی و اجتماعی از دست بدهند که این مساله به کاهش مشارکت مدنی و تقویت بیاعتمادی منجر میشود و آخر اینکه، فرار مغزها با نبود فرصتهای برابر و احساس تبعیض افزایش مییابد و میتواند باعث مهاجرت افراد ماهر و با استعداد به کشورهایی شود که بیشتر به تنوع، عدالت و شمول پایبند هستند. این مساله میتواند به کاهش نیروی کار ماهر و نخبگان علمی در کشور مبدأ منجر شود. شاید یکی از کشورهایی که بیشترین آسیب را را از این ناحیه خورده است کشور ما باشد.
در پایان پرسشم را از جناب دکتر پزشکیان با یک توضیح طرح میکنم. کشورهای توسعهیافته برای گذر از مشکلات و موانعی که تجربه کردند به یک مضمون و رویکرد یکپارچه و جامع روی آوردند و آن را به صورت دقیق و با جلب مشارکت مردم پیاده کردند. این رویکرد با عبارت جهانی به نام diversity, equity and inclusion که معادل آن «تنوع، برابری و شمول» است، شناخته میشود که هم در سطح کسب و کارها و هم در سطح ملی و حاکمیتی به کار گرفته میشود. این مفهوم سه وجهی، اغلب در سیاستها، رویهها و فرهنگهای سازمانی و ملی کشورها به منظور ایجاد محیطهای پذیراتر، عادلانهتر و حمایتیتر ادغام میشوند. توضیح اینکه تنوع به حضور تفاوتها در یک سازمان یا یک کشور اشاره دارد. تنوع میتواند شامل نژاد، قومیت، جنسیت، سن، ناتوانی، مذهب، وضعیت اجتماعی-اقتصادی و دیگر ابعاد باشد. هدف، داشتن ترکیبی متنوع از افراد است که بازتابی از طیف گسترده از پیشینهها و تجربیات جامعه باشد. عدالت به معنای تضمین برخورد عادلانه، دسترسی و فرصتها برای همه افراد است. به این معنا که افراد مختلف ممکن است به منابع و حمایتهای متفاوتی نیاز داشته باشند تا به نتایج مشابهی برسند. برخلاف برابری که به معنای برخورد یکسان با همه است، عدالت تفاوتها و موانع سیستمی را که برخی افراد و گروهها با آنها مواجه هستند، در نظر میگیرد و تلاشهایی را برای رفع و تصحیح این عدم توازنها میطلبد و شمول به معنای ایجاد محیطهایی است که هر فرد یا گروهی بتواند احساس پذیرش اجتماعی، احترام، حمایت و ارزشمندی کند. یک محیط شمولگرا جایی است که همه افراد فرصت مشارکت کامل را داشته باشند و تشویق شوند تا دیدگاهها و استعدادهای منحصر به فرد خود را به اشتراک بگذارند.
حال پرسش روشن این است؛ آقای رییسجمهور منتخب برای گذار از مشکلات کشور از رویکرد و مضمون سه وجهیDEI (diversity, equity and inclusion) تنوع، برابری و شمول چگونه استفاده خواهید کرد و چه برنامه جامع و یکپارچهای برای پیاده کردن این رویکرد دارید؟ آیا از تجربه سایر کشورها استفاده خواهید کرد یا برداشت خودتان را اعمال خواهید کرد؟ نقشه راه شما برای برپاسازی این رویکرد که میتواند بخش زیادی از دموکراسی را در کشور پایدار کند، چیست؟ حتما میدانید منظور از نقشه راه، انجام تعدادی اقدام جزئی و پراکنده از قبیل انتخاب وزیر یا مدیری از زنان از قومیتها یا از مذاهب نیست. هیچکدام از این کارها نه مبتنی بر شایسته سالاریست و نه به پایدارسازی دموکراسی کمکی میکند. شایستهسالاری به معنای انتخاب اصلحترین، توانمندترین و متعهدترین برای یک جایگاه حتی اگر همگی آنان زنان باشند، مردان باشند، دارای یک مذهب باشند یا …
امیدوارم این پرسش شنیده شود و پاسخی داده شود! اگرچه عادت کردیم، بگوییم و بنویسیم، بدون آنکه شنیده شود، خوانده شود، پاسخی داده شود و از ایده طرح شده استفاده شود!
*نظریهپرداز توسعه پایدار
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد