8 - 09 - 2024
پاسخگو نبودن گردشگری دیمی
نادر نینوایی- نگاهی به گردشگری داخلی ایران روشن میکند که دوسوی درگیر در این بخش یعنی گردشگر و جامعه میزبان از وضعیت کنونی رضایت ندارند. سفرهای داخلی عموما به گشتوگذار در شمال کشور و مقاصد زیارتی- آن هم در ایام پرازدحام نوروز و تابستان-
محدود میشود.
درآمد اندک بخش بزرگی از مردم آنها را به سمت اقامت در خانه بستگان ساکن در شهر مقصد یا چادرخوابی در پارکهای شهر میزبان سوق داده است و به سبب این شرایط جامعه محلی هم کمتر از محل ارائه اقامتگاه و خدمات گردشگری منتفع میشود.
به سبب این شرایط آنچه از گردشگری داخلی نصیب مردم میشود، سفرهای نصفهونیمه و کمکیفیت است و آنچه جامعه میزبان در موج سفرها با آن مواجه میشود؛ شلوغی، ازدحام و آسیب به منابع طبیعی منطقه است.
به بیان دیگر به نظر میرسد مسالهای که در لابهلای آمار اعلامی از سفرهای داخلی گم میشود، نبود برنامهریزی و مدیریت صحیح جریان گردشگری است؛ آنچه که سبب شده گردشگری داخلی ایران به شیوه دیمی اداره شود.
کمتوجهی به اقتصاد خدماتی
سیدفرخ میرشاهزاده، کارشناس گردشگری ضمن تاکید بر کمتوجهی به اقتصاد خدماتی و صنعت گردشگری در کشور به «جهانصنعت» گفت: نگاه شایسته و بایسته به حوزه اقتصاد خدماتی هنوز در بستر جامعه هم از سوی مصرفکننده و هم از سوی ناظران فرادستی و ارکان دولت، شکل نگرفته است. به نظرم مسالهای که وجود دارد این است که در صنعت گردشگری قصد ما بیشتر آمارسازی است. در واقع گردشگری را به عنوان یک صنعت حرفهای و تخصصی که ضرورت دارد دادههای آن تحلیل شود و آمار آن مورد ارزیابی تخصصی قرار گیرد، مورد توجه قرار ندادهایم.
وی افزود: این نبود نگرش تخصصی باعث شده رویکردهای حرفهای و اساسی نیز اتفاق نیفتد. در کنار این مساله باید اذعان کرد که در حوزه تصویب قوانین، مقررات و ضوابط شاید اقدامات فراتر از نیاز نیز انجام دادهایم. به عبارت دیگر کارهای بسیار زیادی در حوزه قوانین و ضوابط مرتبط با گردشگری انجام گرفته، اما مشکل کار اینجاست که مجریان قانون توان اجرای قوانین مدونه را ندارند یا حتی در مواردی اطلاعی از این قوانین نداشته و به سبب آگاهی نداشتن از این قوانین، ضوابط را آنطور که شایسته و بایسته است، اجرا و مدیریت نمیکنند.
ناآگاهی مخاطب ریشه مشکلات گردشگری
این کارشناس گردشگری با اشاره به اینکه ریشه مشکلات گردشگری کشور به برخی ناآگاهیها برمیگردد، ابراز داشت: در درجه نخست باید گفت که مصرفکننده آگاهی لازم را درخصوص فرهنگ سفر و گردشگری ندارد و علت نیز آن است که هیچگاه بسترسازی فرهنگی در صنعت سفر انجام ندادهایم و شرایطی را ایجاد کردهایم که تصور مردم از سفر، شمال یا نهایتا مشهد رفتن باشد. به عبارت دیگر بسترسازی لازم برای بیان اینکه مفهوم گردشگری خلق تجربیات جدید، توسعه دیدگاهها، آموزش، ارتقای دانایی و بینش عمومی است و تمام این تجربیات میتواند در زندگی انسان تاثیر داشته باشد را ایجاد نکردهایم.
وی ضمن مقایسه وضعیت آگاهی از سفر و گردشگری بین ایران و جهان گفت: در کشورهای پیشرفته سفر تبدیل به جزئی از زندگی شده است و آدمها سفر میکنند تا به اندوختههای زندگی خود افزوده و مهارتهایشان را توسعه دهند. در ایران اما ما بیشتر برای وقتگذرانی و پرکردن اوقات فراغت راهی سفر میشویم. نتیجه نیز آن است که در ایام تعطیلات، زمان فراغت ایرانیان یا در ترافیک یا یک محیط غیرتخصصی و غیرحرفهای سپری میشود. بدتر از این موارد، آن است که ما با حق و حقوق خود در حوزه سفر و گردشگری آشنا نیستیم و زمانی که به مقصدی رفته و با ازدحام جمعیت مواجه میشویم، تصور میکنیم که به جای خوبی رفته و در این ازدحام حضور مییابیم. این در حالی است که گردشگری که برای سفرش هزینه میکند حق دارد در طول سفر خود به آرامش، رفاه و آسایش برسد اما برعکس این اتفاق میافتد و خود مسیر تبدیل به سفر میشود و کسانی که در ایام تعطیلات به شمال میروند بیشتر زمان سفر خود را در ترافیک مسیر رفتوبرگشت میگذرانند. در این مقاصد آنقدر هم تراکم جمعیت بالاست که قابلیت استفاده از جاذبههای مقصد وجود ندارد. در چنین شرایطی امکان استفاده از سادهترین خدمات نظیر سرویس بهداشتی به سادگی میسر و در دسترس نیست.
لزوم فرهنگسازی در زمینه سفر و گردشگری
میرشاهزاده ضمن تاکید بر لزوم فرهنگسازی در زمینه سفر و گردشگری در کشور ابراز داشت: مساله و مشکل اصلی کشور در گردشگری داخلی، فرهنگسازی سفر است. در حال حاضر گردشگر نمیداند چگونه و با چه شرایطی به سفر برود و از سوی دیگر ارائهکننده خدمات گردشگری نیز با اصول ارائه خدمات به شکل صحیح آشنا نیست و در این وضعیت برخی سعی میکنند از شرایط ازدحام موجود و نبود نظارت سوءاستفاده کنند. یعنی آن قانون بالادستی که به ما میگوید تاسیسات گردشگری باید درجهبندی شده و الزاماتی را رعایت کنند، به سبب نبود نظارت مستمر از زیر فرآیند درجهبندی و تعهدات نظارتی فرار میکنند. مهمان یا گردشگر نیز به سبب آنکه با حق و حقوق خود آشنا نیست، اعتراضی نکرده و در بر همان پاشنه قبلی خواهد چرخید.
وی افزود: با توجه به این شرایط به نظرم ضرورت دارد که نگاهمان را به گردشگری تغییر دهیم و به این امر دقت داشته باشیم که آمار، مستندی برای برنامهریزی است و براساس آمار است که میتوانیم برای توسعه گردشگری کشور برنامهریزی کنیم و نباید ملاک عمل را شواهد عینی غیرمستند قرار دهیم. به عبارت دیگر نباید شرایط به اینگونه باشد که با دیدن اینکه جاده شمال با ترافیک و ازدحام روبهرو شده است، مدعی رونق گردشگری شویم. حضور مسافر و گردشگر باید آورده اقتصادی نیز برای مقصد و جامعه محلی به دنبال داشته باشد. اینکه مسافر تمام مواد خوراکی و چادر مسافرتی با خود به همراه آورده و راهی شمال کشور شود و از امکانات اقامتی و خدماتی مقصد استفاده نکند، آوردهای برای جامعه محلی ندارد و شاید حتی به سبب افزایش تولید زباله آسیبزا نیز باشد. این شیوه گردشگری میتواند (به سبب ازدحام، ترافیک و…) موجب خدشهدار شدن حقوق شهروندی جامعه میزبان نیز شود.
این کارشناس گردشگری در پایان گفت: به نظرم باید نگاه ما به صنعت گردشگری عوض شود تا بتوانیم از آن بهرهوری داشته باشیم. به اعتقاد بنده از آنجایی که مقاصد مکمل هیچگاه به شکل مناسب معرفی نشدهاند و برای آنها برنامهریزی نداشتهایم، مخاطب گردشگر داخلی نیز از مقاصد مکمل هیچ تصوری نداشته و با آنها آشنایی لازم را ندارد، بنابراین مساله مکملهای سفر، هیچ محلی از اعراب در گردشگری ایران ندارد و متاسفانه نتوانستهایم از این موضوع بهدرستی بهره ببریم.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد