2 - 07 - 2017
پارادوکس نابرابریهای عمیق در ایران
عضو هیات علمی اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی میگوید گرچه ادعای ما در مقام شعار این است که از نظر اعتقادی باید عدالت برقرار شده و از نابرابریهای ناموجه در ایران جلوگیری میشد ولی در عمل میبینیم که در کشورهای دیگر جهان هم به این مساله توجه بایستهای نشده است.
فرشاد مومنی در نشست دین و اقتصاد که هشتم تیر ماه برگزار شد، اظهار کرد: درباره مساله نابرابری (نابرابریهای موجه)، باید بگویم که در این زمینه ما در ایران با یک وضعیت پارادوکسیکال روبهرو هستیم. از یک طرف شرایط ایران به لحاظ تاریخی، جغرافیایی و سیاسی بهگونهای است که انگار ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند تا انواع نابرابریهای موجه را بازتولید کنند ولی از طرف دیگر به طرز عجیبی مشاهده میشود که بحث نابرابری و توجه به آثار زیانبار آن نهچندان در دستور کار نظام آموزشی و پژوهشی و تبلیعاتی ماست و نه به شکل اصولی نظام تصمیمگیری ما به آن پرداخته است.
وی همچنین بیان کرد: بنابر آنچه گفته شد با اطمینان میگویم یکی از بزرگترین خلأهای معرفتی در ایران آگاهی نسبت به طول و عرض مساله نابرابریهای ناموجه و آثار سهمگین آنها بر علیه توسعه انسانی، اجتماعی، اقتصادی و پایدار است. جالب است با وجود اینکه ادعای ما در مقام شعار این است که از نظر اعتقادی جزو عدلیه به حساب میآییم (عدل در زمره اصول دین ما به شمار میآید)، ولی در حدی که در کشورهای دیگر جهان که چنین ادعایی هم ندارند هم به این مساله توجه بایستهای مشاهده نمیشود.
مومنی با اشاره به کتاب سرمایه در قرن بیستم پیکتی اظهار کرد: این کتاب در سرتاسر دنیا مورد توجه قرار گرفت ولی در ایران آنگونه که شایسته است به آن پرداخته نشد. شاید بشود ادعا کرد که بزرگترین دغدغه پیکتی در این کتاب این است که هشدار میدهد که در ربع اول قرن ۲۱ گستره و عمق نابرابریها از مرزهای خطرناک عبور میکند. پیکتی همچنین یادآوری میکند که در نیمه اول قرن بیستم وقتی نابرابریها از حدودی فراتر رفت، جهان شاهد دو جنگ جهانی شد. فلسفه این کتاب نیز همان است که هشدار میدهد نسبت به اینکه به همان وضعیت برگردیم. موضوع مارپیج بیپایان نابرابری از دیگر مباحث پیکتی است که او راهحل برونرفت پیکتی از آن را انقلاب اجتماعی سوم میداند.
این استاد دانشگاه همچنین بیان کرد: اولین کارکرد سوءنابرابریهای غیرموجه این است که مناسبات اجتماعی درونی و بیرونی کشورها را مبتنی بر ستیز میکند. در چارچوب این مناسبات برخورداری از طریق حذف و سرکوب میسر میشود و چون در چارچوب تخصصی شدن امور و تقسیم کار عقلایی موضوعیت پیدا نمیکند، جهان در همه عرصههای حیات جمعی خود با بحران روبهرو میشود. یکی از نقدهای وارد بر اقتصاد نوکلاسیکی این است که در این رویکرود تاکید افراطی بر مساله رقابت میشود که برخورد سهلانگارانه افراطی با ابعاد مهم مناسبات مشوق همکاری را به دنبال دارد.
این پژوهشگر اقتصاد سیاسی بیان کرد: همچنین یکی از وجوه دیگر نابرابری ناموجه رابطه آنها با مناسبات مبتنی بر سلطه است. خواه بر بازار سیاست باشد و خواه بازار اقتصاد. در دورانی که مساله وابستگی و مناسبات سلطه در نظام کارشناسی حساسیتبرانگیزی میکرد، وقتی صورتبندیهای نظری را بررسی میکنیم میفهمیم رابطه مبتنی بر وابستگی پیامد اجتنابناپذیر دو قدرت ملی نابرابر است که در آن قدرت برتر و کشوری که از تواناییهای بیشتر برخوردار است همه مناسبات احتماعی، اقتصادی و فرهنگی را در طرف وابسته مشروط به اراده خود میکند. پس در ذات مناسبات نابرابر مناسبات مبتنی بر سلطه وجود دارد. از این زاویه افقهای حیرتانگیزی قابل مشاهده است؛ موضوعی که متاسفانه درباره آن حساسیت بایستهای وجود ندارد.مومنی با اشاره به آرای گالبرایت درباره کتاب آناتومی قدرت گفت: این اقتصاددان در این کتاب مسیر اعمال قدرت و برقرار کردن مناسبات مبتنی بر سلطه و وابسته را به شکل منحصر به فردی مطرح کرده است. او معتقد است هرقدر به سالهای پایانی قرن بیستم نزدیکتر میشویم مناسبات قدرت شکل نامرئیتر و پیچیدهتر و نامحسوستری میگیرد. به عبارتی دیگر مناسبات سلطه به درونی شدن وابستگی منجر میشود. چون مناسبات مبتنی بر سلطه با چشم غیرمسلح دیده نمیشود، نفی و انکار میشود و بسیار پیچیده و پر رمز و راز است که نیازمند تحقیق و دقت فراوان است.عضو هیات علمی اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی بیان کرد: یکی دیگر از آثار سوء نابرابریهای ناموجه این است که در مقیاس ملی و بینالمللی گروههایی را ظالمانه بر دیگران مسلط کرده و به این ترتیب انبوهی از ناهنجاریهای سیستمی به دنبال آن به وجود میآید. به این ترتیب واقعا مشخص میشود که هزینه فرصت غفلت از این موضوع برای جامعه ما میتواند شکننده باشد.
وی افزود: یکی از کارهای ارزنده در این زمینه کار پل استریتن است که تصریح کرده است، مناسبات نابرابر جامعه را به سمت آشتیناپذیری میکشاند و حتی در کشورهای صنعتی پیشرفته منشأ بیثباتی و جرمزدایی میشود. همچنین سبب کاهش سرمایهگذاریهای مولد و تولید ناخالص داخلی و درآمد سرانه شده و اعتماد و تعهد اجتماعی را کاهش می دهد و سبب افزایش بیاخلاقی و حسد و کاهش عزت نفس افراد میشود و به این ترتیب نابرابریهای نیروی محرک موجب کاهش امید به زندگی میشود.
مومنی بیان کرد: نابرابریهای ناموجه همه ابعاد حیات جمعی انسانها را دچار آشفتگی و بیسامانی میکند. این مساله بسیار حیاتی است و در ایران در چارچوب مناسبات اقتصاد رانتی نادیده گرفته میشود. امروز میبینیم که تدابیری سیاستی سیاستگذاران ما با شکست موجه میشود و این موضوع از آغاز طرح تعدیل ساختاری که منجر به تعمیق نابرابریها شده است دیده میشود.
مومنی بیان کرد: مساله نابرابری همه وجوه حیات انسانها را ناهنجار میکند. با این حال در ایران به آنها توجه نمیشود با اینکه طبق آموزههای دینی ما نیز باید به آن پرداخته میشد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد