12 - 05 - 2024
نمایندگان ۳/۵ درصدی
گروه سیاسی- سرانجام دور دوم انتخابات مجلس دوازدهم نیز برگزار شد و باتوجه به تعداد بهنسبت محدود حوزههای انتخابیهای که جمعه هفتهای که گذشت، درگیر انتخابات بودند و مهمتر از آن، شمار بسیار اندک مجموع آرای ماخوذه یا به تعبیری نرخ نازل مشارکت انتخاباتی، کار شمارش آرا نیز تا نیمروز گذشته به اتمام رسید تا بالاخره تکلیف کرسیهای مجلس آتی روشن شده و صاحبان تازه هر یک از این ۲۹۰کرسی پارلمانی مشخص شوند .
با این همه اما شاید پرسش و مساله اصلی در انتخابات جمعه اخیر همچون آنچه در جریان دور نخست این انتخابات در روز ۱۱اسفندماه سال گذشته شاهد بودیم و حتی انتخابات گوناگونی که در این چند سال گذشته برگزار شده، بحث مشارکت بود و بحث از اینکه در نهایت کدامیک از کاندیداها موفق و کدامیک ناکام میماندند، عملا در فرع مساله مشارکت قرار داشت. شرایطی که به باور ناظران و کارشناسان، اگرچه طبیعتا ناشی از دلایلی گوناگون است و مجموعهای از عوامل متفاوت اما بیراه نیست اگر بگوییم که این عوامل گوناگون عملا ذیل یک الگو یا راهبرد مشخص قرار میگیرد؛ راهبردی که ظاهراً چندسالی است از سوی حاکمیت یا دستکم بخشی از هسته سخت قدرت در دستورکار قرار گرفته و در شرایطی که بدوا با تعابیری همچون «یکدستسازی حاکمیت» از آن یاد میشد، در جریان برگزاری انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم و مشخصاً پس از آن، با عنوانی تازه و البته رادیکالتر جایگزین شد و کنشگران سیاسی و رسانهای از تعبیری که علی لاریجانی در نامه ۳۰صفحهای خود به شورای نگهبان در اعتراض به ردصلاحیت ازسوی این نهاد استفاده کرده بود، وام گرفته و از آن پس برای وصف این شرایط بسته سیاسی، به جای «یکدستسازی» از «خالصسازی» استفاده کردند.
«خالصسازی» و حتی تعبیر قدیمیتر «یکدستسازی» البته مشخصاً به رویکردی اشاره داشت که شورای نگهبان در این چند سال در جریان بررسی صلاحیت کاندیداهای انتخاباتی پیش گرفته و خروجیاش آن است که حالا دیگر نهتنها اصلاحطلبان به حکم نظارت استصوابی ۶فقیه و ۶حقوقدان شورای نگهبان، فاقد صلاحیت کاندیداتوری تشخیص داده میشوند، بلکه حتی چهرههای شاخص و البته اعتدالگرایی همچون اسحاق جهانگیری و حسن روحانی و البته اصولگرایان میانهرویی همچون علی لاریجانی نیز ردصلاحیت میشوند و از حضور در انتخابات بازمیمانند اما آنچه بهواقع منجربه کاهش مشارکت شهروندان و ثبت رکوردشکنیهای منفی و پیدرپی نرخ مشارکت انتخاباتی در این سالها شده، تنها ناشی از نتیجه اولیه و ظاهری «خالصسازی» نیست و علاوهبر ردصلاحیت کاندیداهای غیرهمسو با یک جریان خاص و تندروی اصولگرا و در نتیجه کاهش روزافزون حق انتخاب بخشهای مختلف جامعه و از بین رفتن میل و رغبت این شهروندان به مشارکت انتخاباتی، همزمان تحولاتی در حوزههای دیگر مدیریتی نیز بهنحوی همسو با همین پروژه «خالصسازی» رقم خورده و میخورد که همگی پیوسته میدان کنش و حوزه نفوذ و اثرگذاری شهروندان را محدود و محدودتر کرده و فراتر از آن، بعضاً حقوق اساسی و مشروع شهروندان را نیز از آنان سلب میکنند. بهویژه آنکه همزمانی چند بحران یا دستکم چالش کلان مملکتداری همچون «کارآمدی» و «مشروعیت» که اولی بهطور مثال در بحث مدیریت اقتصاد، زندگی یکایک شهروندان را تحتالشعاع قرار داده و موجب گسترش نارضایتی عمومی شده و دومی که همان «مشروعیت سیاسی» باشد، بخشی بهعنوان پیامد و نتیجه مستقیم ناکارآمدی در مدیریت اقتصاد، منجربه کاهش مشروعیت حاکمیت میشود و بخشی نیز به این دلیل که دستکم بخشی از شهروندان احساس میکنند کسی به اعتراضات و نارضایتیشان از این شرایط نامساعد معیشتی و اقتصادی توجه ندارد، مشروعیت سیاسی حاکمیت را به چالش میکشد. حال اگر به این اوضاع، اخبار مفاسد کلان اقتصادی را نیز اضافه کنیم و درنظر داشته باشیم که انتشار این اخبار ناگوار از قضا در همین سالهای اخیر، آشکارا افزایش و گسترش یافته، درمییابیم که اگر بر فرض نرخ مشارکت همین انتخابات مجلس دوازدهم از میزان مشارکت انتخاباتی که همین چهارسال پیش، در جریان انتخابات مجلس یازدهم به ثبت رسید، بالاتر بود، باید شگفتزده میشدیم؛ نه اکنون که بنابر آمار رسمی انتخاباتی که دور نخست آن اسفندماه سال گذشته برگزار شد و دور دومش، آخرین روز هفتهای که گذشت، از حیث میزان مشارکت انتخاباتی نسبتبه تمامی انتخاباتی که از ابتدای فعالیت جمهوری اسلامی تاکنون برگزار شده، با کمترین میزان مشارکت برگزار شده است.
البته ظاهراً اوضاع حتی از آنچه تا اینجا تشریح شد نیز وخیمتر است؛ چه آنکه به نظر میرسد دستکم بخشی از مسوولان، کماکان ترجیح میدهند به جای پذیرش مشکل و متعاقباً تلاش برای مرتفع ساختن آن، اوضاع را آنطور که میپسندند، روایت کنند. چنانکه همین دیروز، وزیر کشور دولت انقلابی پس از آنکه روشن شد نرخ مشارکت شهروندان تهران در انتخابات دور دوم مجلس دوازدهم یکرقمی بوده و باتوجه به اینکه احتمالاً در این انتخابات نیز همچون چند انتخابات اخیر، شاهد درصد چشمگیر آرای باطله خواهیم بود، برخی نمایندگان پایتخت با رای چیزی در حدود ۳درصد تهرانیها، صاحب کرسی نمایندگی تهران در مجلس شدهاند، اعلام کرد: «مردم در مرحله دوم انتخابات حماسه آفریدند!» احمد وحیدی که از طریق حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس (توئیتر) در این رابطه اظهارنظر میکرد، با ابراز خرسندی از این «حماسه انتخاباتی»، از همگان تشکر کرد. او که پیشتر در سخنانی که در محل ستاد انتخابات کشور ایراد کرده بود نیز همین مواضع را تکرار کرده، «انتخابات» را «یک نقطه بسیار روشن در تاریخ جمهوری اسلامی» توصیف کرد که منجر به «تحکیم مردمسالاری دینی در دوران انقلاب اسلامی» شده و «اکنون» پس از برگزاری همین انتخاباتی که بهمنظور شکلگیری مجلس دوازدهم برگزار شد، «شاهد دور جدیدی از آن هستیم!» او که تاکید داشت «انتخابات با همکاری و حماسهآفرینی مردم در اوج سلامت، امنیت و دقت برگزار شده»، همچنین از این سخن گفت که این انتخابات، با «مشارکت خوب مردم» و در «فضایی رقابتی» برگزار شده و «نقشههای دشمنان» را که دنبال «ایجاد مسائل امنیتی در حوزه فیزیکی و سایبری» بودند، تماماً «نقش بر آب» کرده است. وحیدی که ثبت این نرخ مشارکت نازل را اتفاقی طبیعی دانسته که در ادوار گذشته نیز هرگاه انتخابات به دور دوم کشیده شده، شاهد بودیم، تاکید کرد: «مشارکت در این دوره حدود ۷درصد از مرحله دوم انتخابات ادوار گذشته بیشتر بود.»
هرچند تنها ساعتی پس از انتشار این سخنان وزیر کشور دولت انقلابی، مشاور فرهنگی رییسجمهور پیشین به آن واکنش نشان داد. حسامالدین آشنا که در توئیتی در این رابطه اظهارنظر میکرد، با اشاره به بخشی از سخنان و همچنین اظهارنظر توئیتری احمد وحیدی که بر رقم خوردن «حماسه مردمی و انتخاباتی» سخن گفته بود، نوشت: «اگر این میزان مشارکت را حماسه بنامیم، خود و حاکمیت را از درک ضرورتِ آسیبشناسی وضعیت کنونی، محروم کردهایم.» جالب آنکه وزیر ارتباطات دولت پیشین نیز با موضعی بهنسبت مشابه، به همین سخنان وزیر کشور واکنش نشان داد. هرچند محمدجواد آذریجهرمی برخلاف آشنا، با لحنی کنایهآمیز در این خصوص اظهارنظر کرد و نوشت: «احتمالا منظورشان از «حماسه» آن عدم مشارکت ۹۲درصدی در تهران است؛ خدا قوت به همه دستاندرکاران برگزاری انتخابات!»
اما فارغ از آنچه در ارتباط با بحث مشارکت بهعنوان مهمترین مساله انتخابات اخیر شاهد بودیم، به هر حال اعلام نتایج این انتخابات و اینکه درنهایت ۴۵کرسی باقیمانده از ۲۹۰کرسی مجلس دوازدهم به چه کسانی رسید، موردتوجه رسانهها قرار داشت. انتخاباتی که در ۲۲حوزه انتخابیه در سراسر کشور ازجمله حوزههای انتخابیه «تبریز، آذرشهر و اسکو»، «شبستر»، «میانه»، «پارسآباد، بیلهسوار و اصلاندوز مغان»، «سمیرم»، «لنجان»، «کرج، اشتهارد و فردیس»، «تهران، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس»، «بیرجند، درمیان و خوسف»، «مشهد و کلات»، «آبادان»، «رامهرمز و رامشیر»،
«خدا بنده»، «زنجان و طارم»، «شیراز و زرقان»، «مرودشت، ارسنجان و پاسارگاد»، «کرمانشاه»، «گنبدکاووس»، «خرمآباد و چگنی»، «قائمشهر، سوادکوه، جویبار، سیمرغ و سوادکوه شمالی» ، «ملایر» و «ورامین» برگزار شد و درنهایت روشن شد ۱۱۵نفر از نمایندگان مجلس انقلابی موفق به حفظ کرسیهایشان شدند.
جالب آنکه در جریان این انتخابات، شماری از نمایندگان ادوار که در مجلس کنونی غایب بودند، بار دیگر به پارلمان بازگشتهاند؛ چهرههایی همچون علاءالدین بروجردی، غلامرضا تاجگردون، محمدقسیم عثمانی، موسیالرضا ثروتی، مجید نصیرپور، سیدفرید موسوی و مهرداد لاهوتی. آن هم در شرایطی که چهرههایی همچون محمدرضا میرتاجالدینی و محمدحسین فرهنگی از تبریز، سیدنظامالدین موسوی و حسین نجابت از تهران نیز بهرغم حضور در مجلس کنونی، در تثبیت جایگاهشان در مجلس آتی ناکام ماندند.
در شرایطی که در دور دوم انتخابات مجلس دوازدهم، اغلب فهرستهای انتخاباتی اسامی مشترک داشتند اما درنهایت کاندیداهایی که در فهرست انتخاباتی ائتلافی «شانا-پایداری» و «امنا» بودند، با موفقیت نسبی این انتخابات را پشتسر گذاشتند. آن هم در شرایطی که از میان ۳۰کرسی پایتخت که تکلیف ۱۴کرسی آن در دور نخست روشن شده بود و ۱۶کرسی دیگر نیز در انتخابات جمعه اخیر تعیینتکلیف شدند، نام ۹چهره نیز دیده میشود. چه آنکه با نگاهی به اسامی ۳۰منتخب راهیافته به مجلس از حوزه انتخابیه تهران، کامران غضنفری، امیرحسین ثابتیمنفرد، محمد سراج، ابوالفضل ظهرهوند، حسین صمصامی، پیمان فلسفی، مرتضی محمودی، زینب قیصری و مجتبی زارعی برای نخستین بار از این حوزه بر صندلی سبز مجلس تکیه میزنند.
همزمان با ثبت کمترین میزان مشارکت انتخاباتی در انتخابات مجلس دوازدهم، کاهش حضور زنان مجلس حتی نسبت به آن تعدادی که در مجلس انقلابی حضور داشتند، از جمله نکات منفی انتخابات اخیر بهشمار میرود. چه آنکه در حالی در مجلس آتی تنها ۱۴کرسی از ۲۹۰کرسی در اختیار زنان خواهد بود که حتی در مجلس انقلابی نیز شاهد حضور ۱۶نماینده زن بودیم اما همزمان با انتشار اخبار مختلف درخصوص مشارکت نازل شهروندان در انتخابات اخیر و ثبت رکوردهای منفی در این راستا، اعلام شد که ۳نفر از منتخبان مجلس دوازدهم در حالی به این جایگاه کلیدی دست یافتهاند که حتی ۲۰هزارنفر از ایرانیان نیز به آنان رای نداده بودند. بر این اساس، محمود طاهری از حوزه انتخابیه شبستر با ۱۹هزار و ۲۹۵رأی، اکبر پولادی باغبادرانی از حوزه لنجان با ۱۷هزار و ۹۷۲رای و در نهایت رحیم کریمی از حوزه انتخابیه سمیرم با تنها ۱۳هزار و ۶۵۵رأی راهی «بهارستان» شدند.
بدین ترتیب در حالی پرونده انتخابات مجلس دوازدهم با برگزاری دور دوم آن بسته شد که باتوجه به اهمیت بحث مشارکت انتخاباتی در این انتخابات و اینکه جزئیات آماری در این رابطه طی روزهای آتی اعلام خواهد شد، باید منتظر باشیم تا ببینیم در روزهای پیشرو چه مباحثی در این رابطه مطرح خواهند شد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد