25 - 05 - 2022
موزههای کسالتبار
نادر نینوایی- وضعیت موزههای کشور این روزها چندان مطلوب نیست و انتقادات زیادی به شیوه موزهداری در ایران وارد میشود. از جمله مهمترین نقدهای وارده میتوان به کسالتبار بودن، بیمخاطب بودن و کمدرآمد بودن موزههای ایران اشاره کرد.
از سوی دیگر در حال حاضر در بسیاری از موزههای کشور از افرادی که تحصیلات نامرتبط با حوزه موزهداری دارند استفاده میشود و برخی از صاحب نظران بر این نظرند که استفاده نکردن از افراد با تحصیلات مرتبط در موزهها موجب افت شدید کیفی موزههای کشور شده است.
جهت بررسی نقدهای وارده به شرایط موزههای کشور و راهکاری که باید برای عبور از شرایط فعلی و شکوفا کردن موزهها پی گرفت سعی کردهایم ضمن گفتوگو با مریم احمدی کارشناس موزهداری مهمترین مشکلات موزههای کشور و راهکارهای برونرفت از آنها را بررسی کنیم.
کسالتبار بودن موزهها
بسیاری از مردم تصور تکراری و سادهای از موزه دارند. آنها موزه را صرفا محل نگهداری و نمایش اشیای عتیقه میدانند، به این ترتیب موزه به عنوان نمایشگاهی برای افزایش اطلاعات و ارتباط موثر فرهنگی نگریسته نمیشود و کارکرد آموزشی و تفریحی خود را از دست میدهد.
واقعیت این است که یکی از مشکلات اساسی موزههای کشور کسالتبار بودن آنها است که همین امر سبب کممخاطب شدن آنها نیز شده است.
مریم احمدی کارشناس موزهداری در خصوص علل کسالتبار بودن و کمدرآمد بودن موزههای کشور به «جهانصنعت» میگوید: «در مورد کسالتبار بودن و کمدرآمد بودن موزهها نکتههای زیادی وجود دارد؛ اول آنکه موزه باید برای تمام ردههای سنی (برای مثال اعضای یک خانواده پدر، مادر و فرزند) و شهروندان (اعم از افراد کمتوان و ناتوان) تجهیز شده باشد که در کشور ما به این مساله توجه نشده است.»
وی ضمن تاکید بر این نکته که موزههای کشور به ویژه برای کودکان کسالتبار است میافزاید: «یک پیشنهاد برای جذاب شدن موزه برای کودکان وجود اتاق بازی با بازیهای متناسب با نوع و آثاری که در موزه نگهداری میشود، است. این موضوع باعث میشود کودک در کنار بازی با آثار موزه آشنا شود.»
یکی دیگر از مشکلات اساسی موزههای کشور نادیده گرفتن قشر کمتوان و ناتوان است. به این ترتیب جمعیت انبوهی از افراد دارای معلولیت، سالمند و کمتوان امکان استفاده از خدمات موزهها را نداشته و ندارند.
احمدی کارشناس حوزه موزهداری در این خصوص میگوید: «افراد ناتوان و کمتوان مثل نابینایان و افرادی که با ویلچر جابهجا میشوند هیچ امکانی برای بازدید از موزههای کشور ندارند.»
بهروزرسانی نشدن موزهها
شکل و ساختار و نیز خدمات ارائهشده در موزههای کشور بهروز نیست و همین امر باعث شده که موزههای ایران شبیه به خانههایی شوند که صرفا تعدادی اشیای قدیمی در آنها نگهداری میشود.
احمدی کارشناس موزهداری ضمن تاکید بر لزوم بهروز شدن موزههای کشور به «جهانصنعت» میگوید: متاسفانه موزههای ایران بهروز نشدهاند، برای مثال موزه ایرانباستان در سال ۱۳۱۶ ساخته شده و از آن زمان تغییر علمی و اصولی در آن صورت نگرفته است.
وی البته بر این نکته تاکید دارد که «تغییر و تجهیز شدن موزهها نیاز به سرمایه دارد.» این سرمایهگذاری اما در سالهای اخیر از سوی وزارت میراث فرهنگی صورت نگرفته است.
پیش از این و در دولت قبل نیز معاون رییسجمهوری و رییس سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری وقت با اشاره به این که تجهیز موزهها با کمبود منابع مالی مواجه است، گفته بود: ساماندهی وضعیت موزهها نیازمند سرمایهگذاری بخش خصوصی است. با وجود مطرح شدن این صحبتها اما تا این لحظه زمینه لازم برای ورود بخش خصوصی به بحث موزهداری ایجاد نشده است و دولت نیز سرمایه مورد نیاز برای تحول در موزهداری را تامین نکرده است.
تحصیلات نامرتبط مدیران موزهها
یکی دیگر از مهمترین مسائل و مشکلات امروز موزههای کشور قرار گرفتن افراد با تحصیلات نامرتبط با موزهداری در جایگاه مدیر موزه است.
مدیران فعلی موزهها اگرچه در برخی موارد افراد با دانش در حوزههای تخصصی دیگر هستند اما استفاده از آنها در جایگاه ناصحیح به موزهداری کشور آسیب جدی وارد کرده است.
اگرچه پیش از این اعلام شده بود «مدرک تحصیلی مرتبط با موزه»، «سابقه کاری حداقل پنجساله در امور موزهداری و پژوهشی»، «گذراندن دورههای تخصصی موزه»، «داشتن رزومه کاری مرتبط با موزه» و داشتن صلاحیت عمومی موزهداری، مهمترین بندهای انتخاب یک مدیر برای موزه هستند اما نگاهی به وضعیت تحصیلی مدیران موزهها خصوصا در مورد موزههای زیر نظر شهرداری مشخص میکند که به این شروط چندان توجهی نمیشود.
احمدی ضمن تایید مشکل نامرتبط بودن تحصیلات مدیران موزهها با شاخه کاریشان به «جهانصنعت» میگوید: «کسانی که در موزهها کار میکنند فارغالتحصیلان رشتههای غیرمرتبط هستند این در حالی است که موزهها به نیروی متخصص موزهدار نیاز دارند. تداوم وضعیت فعلی باعث میشود موزه از مسیر صحیح خود خارج شود.»
نبود امکانات رفاهی در موزهها
اگرچه امروز مفهوم خشک موزهها در جهان دیگر مورد توجه نیست و موزههای جهان تبدیل به محیطهای دوستانهتری شدهاند اما محیط موزههای ایران همچنان خشک و رسمی است.
از سوی دیگر اقدامی موثر برای آموزش تاریخ و فرهنگ به مردم نیز صورت نگرفته و همین موارد موجب بیتوجهی روزافزون مردم به موزهها شده است.
احمدی کارشناس موزهداری با اشاره به موارد ذکر شده میگوید: «آشنا نبودن مردم با تاریخ، فرهنگ و موزه یکی از مشکلات اساسی است و متاسفانه در این زمینه فرهنگسازی لازم انجام نشده است.»
وی میافزاید: «اگر مردم دید باز و درستی به موزه داشته باشند موزه میتواند در لیست برنامههای تفریحی آنها قرار بگیرد.»
احمدی ضمن تاکید بر لزوم تامین امکانات رفاهی در موزهها خاطرنشان میکند: «موزهها باید امکانات رفاهی مرتبط با موزه را داشته باشند؛ برای مثال کافیشاپ، رستوران با طراحی و دکوراسیون مرتبط با موزه، داشتن سینما و پخش فیلمهایی مرتبط با موزه باید مد نظر قرار گیرد.»
وی میافزاید: «همینطور فضای سبز با طراحی و گذاشتن ماکت برخی از آثار موزه برای عکس گرفتن بازدیدکننده باید مورد توجه قرار گیرد.»
این کارشناس موزهداری ضمن تاکید بر این امر که برای ترغیب مردم به سمت موزهها بسیاری اقدامات دیگر نیز میتوان انجام داد میگوید: «خیلی کارهای دیگر میشود برای موزه انجام داد تا تبدیل به محیطی شود که در کنار نگهداری آثار تاریخی مکانی آموزشی، شاد و تفریحی برای مردم باشد. این موضوع البته در کنار سرمایهگذاری درست و اعمال نظر کارشناسان متخصص موزه امکانپذیر است.» احمدی ضمن برشمردن دیگر مشکلات موزههای کشور میگوید: «مشکل دیگر که موزههای ایران دارند نداشتن پارکینگ و نبود ایستگاه تاکسی و اتوبوسی است که به نام ایستگاه موزه باشد. توجه به این موضوعات کمک میکند مردم با مکان موزهها بیشتر آشنا شوند و البته دسترسی برای افرادی که قصد دارند با حملونقل عمومی به موزه بروند نیز بهتر خواهد بود. البته نباید فراموش کنیم که وجود مترو برای آثار و بناهای تاریخی به شدت آسیبرسان است. لذا باید به این موضوع نیز توجه کرد.» این کارشناس موزهداری در خاتمه خاطرنشان کرد: «فرهنگ و اقتصاد دو جنبه تاثیرگذار روی هم هستند و هر چقدر سطح اقتصاد یک جامعه بالاتر باشد تمایل مردم به فرهنگ بیشتر میشود و برنامههای فرهنگی در زندگی روزمرهشان جا باز میکند.»
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد