29 - 12 - 2019
قاتل خوشبختی مردم
محمدصادق جنانصفت
شهروندان ایرانی با همتاهای خود در انگلستان یا برزیل یا کامبوج و آنگولا از این نظر که خواستار رفاه مادی بیشتری هستند تفاوتی ندارند.
ایرانیان میخواهند با میزان معینی از کاری که انجام میدهند یا سرمایهای که به کار میگیرند به سطح قابل قبولی از رفاه مادی برسند. اکثریت ایرانیان در هزاران هزار شهر و روستای این سرزمین میخواهند مالک مسکنی مناسب، اتومبیلی در حد متوسط و لوازم منزل در اندازههایی که به آسان شدن زندگی آنها کمک کند باشند. البته برآورده کردن این میزان رفاه در همه جامعهها کار آسانی نیست و برخی عوامل و شرایط هستند که در برابر شهروندان برای رسیدن به خواستهها سد درست میکنند و بازدارندهاند. برخی شرایط اما راه را برای رسیدن به میزانی از رفاه مادی و امیدواری برای افزایش آن هموار میکنند. بدون تردید از مهمترین بازدارندهها در مسیر رسیدن به رفاه شهروندان وجود انحصار یا نبودن رقابت است؛ انحصار از این نظر که اجازه نمیدهد تواناییهای شهروندان راه رشد را تجربه کند و شرایط برای زندگی آسانتر فراهم شود و میتوان آن را قتل رفاه نامید. انحصار در سیاست، انحصار در فرهنگ و اندیشه، انحصار در کسبوکار و انحصار در روشها و راهبردهای اداره جامعه انواع بازدارنده به حساب میآیند. شرایط سیاست خارجی و سیاستهای اقتصادی ایران در دهههای تازه سپری شده و اندیشههایی که بر تصمیمسازی و تصمیمگیریها موثر بوده و به شکل انحصاری روش کسبوکار و زندگی ایرانیان را شکل دادهاند راه را برای انواع انحصار در فعالیتهای اقتصادی نیز باز کرده است. صنعت ایران به ویژه بنگاههای بزرگ صنعتی ایران که بخش اصلی ارزشافزوده تولید صنعتی را به خود اختصاص دادهاند و نیز نهادهای پولی و مالی بزرگ در ایران انحصارهایی هستند که راه رقابت را بر دیگران به ویژه خارجیها بستهاند و نتیجه کارنامه آنها این بوده که سطح رفاه و رضایت ایرانیان هرگز در شأن و همسنگ ثروت این کشور نیست. انحصار در ایران راه خوشبختی را بسته است و شهروندان ایرانی به سختی میتوانند احساس سرخوشی داشته باشند. به همین داستان بنزین خوب دقت کنید. اگر راه باز بود و شرکتهای بزرگ تولیدکننده بنزین در ایران فعالیت میکردند آیا شرکت ملی پالایش و پخش میتوانست هر بنزینی با هر کیفیت را به ایرانیان بفروشد؟ اگر راه باز باشد و شرکتهای عرضهکننده خارجی اینترنت در ایران اجازه فعالیت داشتند آیا کیفیت اینترنت در ایران همین بود؟ اگر بانکهای خارجی در ایران مجوز فعالیت داشتند آیا نرخ سود بانکی در همین اندازه باقی میماند؟ اگر شرکتهای غولپیکر تولیدکننده فرآوردههای پتروشیمی اجازه کار در ایران داشتند آیا تنها محصولات تولید شده همین بود که الان داریم؟ گزارش درج شده در روزنامه امروز نشان میدهد چگونه صنعت بزرگ ایرانی میتواند روند کاهنده در بهرهوری از عوامل تولید را با روند فزاینده نرخ سود همزمان تجربه کند و شهروندان ایرانی باید هزینه این بهرهوری کاهنده را از منابع ملی و بانکی و گاز ارزان و سوخت ترجیحی پرداخت کنند. اگر بخواهیم شهروندان ایرانی به مرزهای بالاتر در رفاه برسند باید همه انحصارها را برداریم. جز این راهی برای خوشبختی مردم وجود ندارد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد